هري پاتر و هوش مصنوعي
پريا درباني
«هوش مصنوعي فصل جديد هري پاتر را نوشت. ماشين يادگير با خواندن مجموعه هري پاتر توانست، الگوريتمهاي داستاني را استخراج كند و بر اساس آنها الگوريتم جديدي را توليد و با چيدن كلمات كنار هم و ساخت جملههاي معنادار به خلق فصل جديدي براي اين مجموعه بپردازد.» افراد زيادي با تمسخر به بررسي و بازنشر اين اثر چهار صفحهاي پرداختند و كامپيوتر را كمتوان در خلق جلوه دادند. از همان ب بسمالله به طولاني بودن عنوان اثر «هري پاتر و تصوير توده خاكسترمانند» خنديدند و آن را عجيب و غريب خواندند. در حالي كه يكي از كليدواژههاي اصلي توصيفِ اثر خانم جيكيرولينگ، عجيب و غريب بودن آن است. مثلا هوش مصنوعي در داستانش خوكي را توصيف ميكند كه مانند قورباغه بزرگي قورقور ميكند. بسياري اين كاراكتر را مايه استهزا قرار دادند. در حالي كه به نظر ميرسد اگر موجودات خلق شده توسط رولينگ را از كتابها بيرون بكشيم، اين خوك در ميانشان غريبي نخواهد كرد و كمبود سوژه و محدود شدن بستر توليد اتفاقات خلاقانه و جذاب بايد يكي از اصليترين دلايل صرفنظر كردن خانم رولينگ از ادامه مجموعه پرطرفدارش باشد. نويسنده در مجموعه هري پاتر به توليد انواع گرهها و غافلگيريها و برگردان شخصيتهاي پليد به قهرمان و بالعكس پرداخت تا بتواند جلدهاي متوالي مجموعه را خواندني و سر زبانها نگه دارد. به نظر شما اگر تصميم ميگرفت، خودش فصل جديد را بنويسد، براي به دست گرفتن مجدد بازار، از ايده «خورده شدن خانواده هرميون توسط ران ويزلي» به راحتي صرفنظر ميكرد؟ يا از ايده «بيرون كشيدن چشمهاي هري از كاسه توسط خودش در مواجهه با ولدمورت» چشمپوشي ميكرد؟ از طرف ديگر خانم رولينگ وقتي شروع به نوشتن كرده، سالها تجربه زيستن، تجربه نوشتن، شكستها و توفيقهاي بسيار داشته. طعم بيپولي را چشيده، با بچهها سر و كله زده و از سليقه نوجوانان آگاه بوده. دانشجو بوده. كتابهاي بسياري خوانده و فيلمهاي زيادي ديده. جهانبيني خود را داشته و بر قوانين جامعه، مقررات طبيعت و زندگي اجتماعي انسانها واقف بوده. در حالي كه ورود ماشين براي توليد اين اثر چهار صفحهاي تنها هفت كتاب هري پاتر است. دنياي كامپيوتر محدود به همين هفت جلد است. براي همين هم در داستاني كه توليد كرده، آدمها بعد از مرگ باز هم سر و كلهشان پيدا ميشود. يا مرگخوارها يكديگر را ميبوسند. با در نظر گرفتن اين اطلاعات محدود، اثري كه كامپيوتر خلق كرده، فراي تواناييهاي يك انسان با شرايط يكسان به نظر ميرسد و شگفتانگيز است. با اين اوصاف به نظر ميرسد كه بايد به زودي خود را براي لذت بردن از شاهكارهاي هنري كه مولف آن هوش مصنوعي است، آماده كنيم.