نظر مترجم درباره مترجمي ديگر
دقيقي، مترجمي با اسم با مسما
اسدالله امرايي
مژده دقيقي مترجم و روزنامهنگار خوب كشورمان را سالهاست ميشناسم و آثارش را با علاقهمندي دنبال ميكنم. بعضي جاها با او همكار بودهام. از مترجماني است كه بيشتر در حوزه ترجمه آثار داستان نويسندگان امريكايي و انگليسي فعال است. در حوزه حقوق زنان هم فعاليتهاي چشمگيري دارد. دقيقي تاكنون داستاننويسان بسياري را به جامعه كتابخوان ايراني معرفي كرده است و سختكوشي و پيگيري او در اين زمانه وانفسا غنيمتي است. داستانهايي كه ترجمه ميكند به روابط آدمها در روزگار ما نظر دارد. دقيقي از معدود مترجماني است كه يك خط ثابت كاري را دنبال ميكند و كتابهايي كه ترجمه كرده مخاطب گسترده دارد و چاپهاي متعدد آنها گواه اين ماجراست. او در ساختن سليقه مخاطب مثل نويسندهها عمل ميكند و سعي دارد علايق مخاطبان خود را هم درنظر بگيرد. مخاطبان آثاري كه ترجمه ميكند از طيفهاي مختلف فرهنگي هستند. از دانشجويان رشتههاي ادبيات و مترجمي گرفته تا داستاننويسان و مدرسان داستاننويسي، در كنار ساير خوانندگان. اين همان جايي است كه مترجم هوشمند به سلايق خواننده جهت ميدهد. البته يكي از دلايلي كه خانم دقيقي تمركز خود را بر ترجمه داستان كوتاه گذاشته و من هم شخصا به آن گرايش دارم، بحث سانسور است. از اصطلاح مميزي خوشم نميآيد چون به نوعي تطهير عمل زشت سانسور است. اين نگاه بدبينانه كه عدهاي مترجم و نويسنده قوه تميز ندارند و لابد مميزان بيشتر از آنها ميفهمند، آزاردهنده است. سانسورچي دوست ندارد، خوانندگان عاقل و بالغ هر چيزي را بدانند و بفهمند. مترجم امانتدار نويسنده است و نبايد در امانت خيانت كند به همين علت است كه از خير ترجمه رمان ميگذرد تا دستكم اگر مجبور شد كار را كنار بگذارد، وقت خودش تلف نشده باشد بهخصوص اگر بخواهد از اين راه روزگار بگذراند. دقيقي ضمن رعايت امانت در ترجمه از اين منظر به اثري كه ترجمه ميكند، توجه ميكند. وفاداري به سبك و متن اصلي را فداي رواني ترجمه نميكند و خواننده ميتواند با اطمينان از متن ارايه شده آن را بخواند و لذت ببرد. به علاوه در كنار رمان، داستان كوتاه در امريكا تنوع بسيار زيادي دارد و يكي از مراكز انتشار داستان، داستان كوتاه نشريات بيشمار ادبي است كه در اين كشور پهناور منتشر ميشود و عمر بعضي از اين نشريات به دويست سال ميرسد. داستان كوتاه اساسا ژانري امريكايي است و در آن كشور پر و بال گرفته و تعريف شده است. داستانهاي كوتاهي كه خانم دقيقي ترجمه كرده در كارگاههاي داستاننويسي مورد استفاده مدرسان داستان است و به عنوان نمونههاي موفق مطرح ميشود و در كارگاههاي ترجمه نيز از آنها به عنوان ترجمههاي خوب و قابل استناد ياد ميشود. البته معني حرف اين نيست كه فقط اين طيف از خوانندگان سراغ خواندن ترجمههاي ادبيات داستاني ميروند و ديگران با داستانهاي كوتاه ارتباط برقرار نميكنند. دقيقي معمولا اسامي مجموعههايش را خودش انتخاب ميكند. سبكها، فضاها و نويسندههايي كه معرفي كرده بسيار با هم متفاوتند. بسياري از نويسندههايي كه آثارشان را انتخاب كرده اسمشان براي خواننده ايراني آشنا نيست و در ايران كمتر شنيده شده. حتي برخي از اين نويسندهها در كشور خودشان تازهكارند. به عبارت ديگر اسم و شهرت نويسنده براي خانم دقيقي متر و ملاك نيست و بيشتر خود اثر است كه اهميت دارد.