كوتاه درباره جهان ترجمههاي دقيقي
دقيقي؛ مترجم كممثال
فرزام شيرزادي
مژده دقيقي از اندك شمار مترجماني است كه نامش روي جلد هر مجموعه داستان يا رماني باشد، اگر هم نويسنده را نشناسيم و بهجا نياوريم، پالنگ ميكنيم براي تورق و خريد و خواندن كتاب و هر دو سر اين اشتياق زايدالوصف براي مطالعه كتابهاي دقيقي -دستكم براي من- به خود او بازميگردد كه دقيقي در كار -هنر- ترجمه از آن دست مترجماني نيست كه كار را سرسري بگيرد. به گمانم خانم دقيقي نه فقط ترجمه كه اساسا هيچ كاري را با سهلانگاري و باري به هر جهت به سرانجام نميرساند.
من بيآنكه ايشان را ملاقات كرده باشم، از خِلال داستانهايي كه ترجمه كردهاند، دريافتهام كه دقيقي به ادبيات، داستان و ترجمه عشق دارد و مترجمي است تمام وقت به اين مفهوم و معنا كه دغدغه داستان و ترجمه همواره همراه اوست و او با اين دو زندگي ميكند. از اين روست كه دقيقي ما را با نويسندگاني چون ايساك بابلِ غريب، آراويند آديگاي جسور و آيزاك باشويس سينگرِ هوشمند و زبل پيوند ميدهد؛ نويسندهاي كه «يك ميهماني يك رقص» او را ميشود بارها خواند و با آن مست شد.
مژده دقيقي به سبب انتخابهاي دقيق و وسواس ستودنياش در ترجمه، كتاب را براي مطالعه خواننده فارسيزبان پرلذت ميكند و بيبرو و برگرد روشن است كه او كار ترجمه داستان را عميقا و اساسا دوست ميدارد. علاقه و شيفتگياش به داستان خوب و گيرا و ترجمه آن، در پاراگراف به پاراگراف داستانها و رمانهايي كه به فارسي برگردانده موج ميزند. او با كلمات و جملات در برگرداندن داستان چنان بازي ميكند كه خواننده را هم در حظ از اين بازي با خودش شريك ميكند.
با نگاهي به ترجمهها و مصاحبههاي جسته و گريختهاي كه احيانا از او خواندهايم، درمييابيم كه مژده دقيقي برخلاف برخي ديگر از مترجمان كه بسياريشان اطوارها و ادعاهايي بيش از خالق خودِ اثر دارند، نه فقط چون آنان «فرعونيت» ندارد كه فروتني معقولانه، شرافت، دقت و پرهيز از شتابزدگي در آثارش به او جايگاهي بخشيده كه بيتعارف بايد برايش كلاه از سر برداشت.
او در جغرافيايي كه دانشافزايي فضيلت به حساب نميآيد و بسياري از سرِ رِندي يا هر مستمسكي مدرك دكترا گرفتهاند و ميگيرند و عده كثيري با هم مسابقه پول درآوردن گذاشتهاند، بيمنت و توقع، مولعِ انجام كار ارزشمند و شرافتمندانه است.
دقيقي بيشتر به دليل دقت در امر ترجمه و حساسيتها در انتخاب آثار مشهور است. يعني اينكه اين مترجم برخلاف بسياري ديگر از مترجمان در پي كتابسازيها از نوع عامهپسند نيست بلكه هدف نهايي او رسيدن به مرزهايي از شناخت ادبيات و خلاقيتهاي فردي نويسندگان اقصينقاط جهان است.
آثاري كه دقيقي تاكنون ترجمه كرده نهتنها بهترين آثار جهاني در حوزه ادبي هستند بلكه در تكتك آنها شاهد جهشهايي از جنس پيشرفتهاي ملموس ادبي در جهان هستيم.
معتقدم دقيقي در كنار بزرگواراني چون ابوالحسن نجفي، نجف دريابندري، منوچهر بديعي، ليلي گلستان و پرويز شهدي قدر و ارجي كممثال در شناساندنِ هستيشناسي نويسندگان تراز اول جهان به فارسيزبانان دارد. عمرش به سلامت دراز باد.