كوتاه درباره جهان ترجمههاي مژده دقيقي
مترجمي مطرح و تاثيرگذار
ميترا ايلياتي
ژان پل سارتر ميگويد: «هر نويسندهاي بايد از خودش بپرسد كه براي چه كسي مينويسد.» اين گفته را ميتوان تعميم داد به ساير هنرها، به ويژه حوزه ترجمه آثار ادبيات داستاني كه بخشي مهم از تبادل فرهنگي- ادبي، ميان ملتهاست.
متاسفانه بعضي مترجمين ناشي و كمتجربه فارسيزبان، تصور ميكنند هر اثر قابل اعتنا و شاخصي را ميتوان با استفاده از ديكشنري يا رجوع به واژهياب گوگل، به راحتي ترجمه كرد. اين عدم آگاهي يا كم توجهي به ظرايف فني در كار ترجمه، گاه به مترجمان تازهكار دل و جرات زورآزمايي داده و ميدهد تا به سراغ آثار ماندگار و درخشاني بروند كه پيش از اين نيز توسط مترجمين مسلط و صاحب نام، ترجمه و منتشر و ماندگار شده. كاري عبث و اغلب با شكست و سرخوردگي مترجمان مربوطه از بازترجمههاي ناموفق. به اعتقاد من ترجمه نعل به نعل به چوب خشك ميماند كه در آن روح متن جوانه نميزند.
جاي بسي تاسف كه در طول چند سال اخير، با ترجمه داستانهايي مواجه شده و هستيم كه بيشتر جنبه كتابسازي دارند تا توليد كاري خلاقانه. اينگونه ترجمههاي نازل، توسط ناشران سودجو، با جلدهاي رنگارنگ، چاپ و منتشر ميشوند تا توجه مشتريان خاص خودشان را به ويترين كتابفروشيجلب كنند و اين چرخه معيوب همچنان ادامه خواهد داشت تا دست غيبي از آستين بيرون بيايد و كاري بكند!
بديهي است ترجمه متون ادبيات داستاني كاري است بسي دشوار. چرا كه به نظر، هر متني را نميتوان در ترجمه قابل فهم كرد مگر با آگاهي و تسلط مترجم و احاطهاش به زبان مبدا و برگردان درست آن به زبان مقصد با در نظر گرفتن ساختار و ظرفيتهاي زباني، به خصوص در آثاري كه متن آنها چند معنايي و لايه به لايه است. برگردان موفق چنين آثاري، دست يافتن به جايگاهي هنرمندانه است و مترجمانش قابل قدرداني و شايسته تقدير.
با اين مقدمه كوتاه، ميخواهم از مژده دقيقي، يكي از مترجمين مطرح و تاثيرگذارمان در اين حوزه، چند كلامي بگويم. اهميت اين هنرمند صاحبنام به عنوان مترجمي حرفهاي و قابل اعتماد، برميگردد به شناخت و درك او از داستان. اين مترجم توانا، سختكوش اما گزينه كار است؛ به اين معني كه به سادگي تن به هر ترجمهاي نميدهد. همچنين ويراستاري است حرفهاي و توانمند. در ترجمه داستانهايي كه تاكنون از اين مترجم انتشار يافته نكات ظريف چشمگير و قابل ملاحظهاي وجود دارد. يكي از بارزترين اين ويژگيها، محو كردن رد پاي ترجمه با امكانهاي ساختاري در انتقال زبان، بهكارگيري هوشمندانه بازيهاي زباني به منظور نزديكي آن به زبان مقصد است؛ جوري كه انگار ترجمهاي در كار نيست كه آفرينشي است دوباره.
در كارنامه پر و پيمان كارياش ميتوان براي نمونه به مجموعه داستان «مشتقهاي عشق»، گزيده 9 اثر درخشان از نويسندگان مطرح جهان همچون: كلر ديويس، جان ادگار وايدمن، آلن گرگانوس، پيتر بيدا، جرج هارار، چيتراديوا كاروني، آيزاك باشويتس، آليس مونرو و كاترين شانك، اشاره كرد. از ترجمههاي مشهور و مهم مژده دقيقي ميتوان به مجموعه آثاري همچون: از اينجا همه آدمها اين جورياند، ظلمت در نيمروز، عدالت در پرانتز، نقشههايت را بسوزان، يك مهماني يك رقص و داستانهاي ديگر، ترجمان دردها و زندگي عزيز نام برد.
از مژده دقيقي بيش از اينها ميتوان نوشت: از رفتار حرفهاي و سلوكش با ساير دوستان و همكاران و از مرامش در رابطههاي دوستانه و وفاداري به عهد و همچنين تواضع بيش از حدش در كار.
با حرمت و احترام به مژده دقيقي، دوست خوب ساليان ديروز و امروزم.