• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4309 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۹ بهمن

باز هم در حسرت عقلانيت

علي شكوهي

ديروز صبح مراسم تشييع جنازه خانم پوران شريعت‌رضوي از حسينيه ارشاد انجام شد. پيكر ايشان مطابق تصميم خانواده و شايد بنا به وصيت خودشان، در امامزاده عبدالله شهر ري و در كنار قبر برادرش مهدي (آذر) شريعت‌رضوي كه يكي از سه شهيد روز 16آذر سال 32 است، دفن شد. درباره آن مرحومه در اين چند روز مطالب فراواني منتشر و مطالعه شده است و بنابراين نيازي نيست كه از زندگي و تلاش‌هاي اجتماعي و سياسي و فرهنگي همسر دكتر علي شريعتي در اين مختصر سخن بگوييم اما يك نكته در حاشيه اين تشييع جنازه موجب رنجش همه دوستان و دوستداران خانواده شريعتي و شريعت‌رضوي شد كه بيان آن را ضروري مي‌دانم؛ نكته‌اي كه از نبود عقلانيت در مديريت برخي مسائل حتي در حد برگزاري يك مراسم تشييع جنازه حكايت دارد. حسينيه ارشاد روزگاري قبله‌گاه فكري نسل انقلابي كشورمان بود و انديشمندان بزرگي از جمله دكتر علي شريعتي و استاد مطهري در اين مكان به تربيت نسلي متدين و انقلابي و مسوول و آگاه همت مي‌كردند. بركت اين حسينيه و سخنراني‌هاي انجام شده در اين مكان، در حد تهران و ايران باقي نماند و به يمن ترجمه و نشر انديشه و آثار دكتر شريعتي، مرزهاي جهان اسلام را در نورديد و بر فضاي فكري و سياسي و اجتماعي غالب كشورهاي اسلامي از جمله مصر و تركيه و افغانستان و ... تاثير جدي بر جاي گذاشت. شريعتي به مثابه يك «معلم انقلاب» تلقي و معرفي شد و فكر «بازگشت به خويشتن» او در درون همه جوامع مسلمان ريشه دواند و ...

اسلام به مثابه «مكتب»، مقبوليت يافت و فهم معقول و منطقي و انساني و در عين حال انقلابي از دين، موجب پويايي جدي در همه سرزمين‌هاي اسلامي شد. شايد كساني امروز با انديشه و تفكر شريعتي از منظرهاي مختلف، مخالف باشند ولي هيچ كس نمي‌تواند انكار كند كه اگر شريعتي نبود، معلوم نبود چه كسي مي‌توانست نسل جوان آن سال‌ها را به دين و تشيع انقلابي علاقه‌مند كند و موجب تحرك اجتماعي شود و وقوع انقلاب در ايران را ممكن سازد.

حال همسر چنين انساني كه معلم بسياري از ما بود، از دنيا مي‌رود و خانواده او تصميم مي‌گيرد تشييع جنازه مادر را از محل حسينيه ارشاد آغاز كند. در كمال تاسف وقتي جمعيت علاقه‌مند براي تشييع جنازه به حسينيه ارشاد مي‌رسد، با درهاي بسته مواجه مي‌شوند و به ناچار در پياده‌رو و پله‌ها و خيابان مقابل حسينيه مي‌ايستند تا بتوانند به اين خاندان و آن مرحومه، اداي احترام كنند و اين درحالي است كه مي‌توانستند اجازه استفاده از فضاي حياط و سالن اجتماعات حسينيه را به تشييع‌كنندگان بدهند و چند سخنران درباره همسر انديشمند و گرامي دكتر علي شريعتي سخن بگويند و شأن و احترام همه هم حفظ شود. متاسفانه چنين نشد و سخنراني دكتر احسان شريعتي بدون وجود امكانات صوتي مناسب و در حالي كه بسياري از افراد به دليل تردد وسايل نقليه موتوري قادر به شنيدن آن نبودند، در مهلتي كوتاه انجام شد. مجالي براي سخن گفتن ديگران فراهم نيامد و نماز بر پيكر آن مرحومه هم در شرايط سخت در خيابان و پياده‌رو اقامه شد. آيا سهم خانواده شريعتي از حسينيه ارشاد در اين حد هم نبود كه بتوانند مراسم تشييع جنازه همسر دكتر علي شريعتي را با شرايط بهتري در آن برگزار كنند؟

نمي‌دانم چه كسي در اين زمينه تصميم گرفته بود و به دستور كدامين نهاد و مرجع و مركزي اينچنين عمل شد اما اين را يقين دارم كه بي‌تدبيري‌هايي از اين دست تنها مختص به اين ماجرا نيست و به يك امر فراگير تبديل شده است. ما در همه حوزه‌ها قادريم با كمترين پيامد منفي، از پس مشكلات بر بياييم؛ به شرطي كه عقلانيت را مبناي تصميم‌گيري قرار داده و سرمايه اجتماعي و حمايت مردمي را به تاراج ندهيم. اين كار البته از كساني كه متخصص تبديل دوست به دشمن هستند، بر نمي‌آيد. تا كي بايد براي رسيدن به عقلانيت در مديريت كشور، حسرت بخوريم؟ آيا در حوادثي معمولي مانند تشييع جنازه يك استاد و نويسنده و همسر يك چهره سرشناس و تاثيرگذار ملي و مذهبي هم بايد از نبود عقلانيت بناليم؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون