نگراني ترامپ از سندرز
علي بيگدلي
با ورود دوباره برني سندرز، سناتور ايالت ورمونت در انتخابات رياستجمهوري سال2020 در امريكا دو نقطه متضاد با يكديگر روبهروي هم قرار گرفتهاند. يك طرف تفكر راست افراطي است كه توسط دونالد ترامپ رهبري ميشود و روي محورهاي تجمل و ثروتگرايي استوار شده اما در نقطه مقابل آقاي برني سندرز قرار دارد كه با گرايشات نزديك به دموكراتها وارد كارزار انتخاباتي شده است. اما آنچه كه در درون چارچوب سياسي و فكري دموكراتها وجود دارد را علنيتر كرده و به نحوي برخي اقدامات باراك اوباما را مطرح ميكند كه از جمله اصليترين آن برنامه جامع بيمه خدمات درماني بود و از همين رو مطرح ميكند كه بهداشت و آموزش براي همه مردم امريكاست و با ارزانترين قيمت و حتي رايگان بايد در اختيار مردم قرار گيرد. سندرز معتقد است كه بايد توزيع ثروت ميان همه آحاد مردم انجام شود. از همين رو محافظهكاران معتقدند اين شعارها بوي سوسياليسم ميدهد و امريكا هيچگاه به سمت سوسياليسم گرايش پيدا نكرده است و اين چيزي نيست كه آقاي سندرز آن را ايجاد كند بلكه گرايشهاي دموكراتها...
اصولا گرايشهاي توده محور است و نگاه آنها متوجه توده متوسط رو به پايين است از همين رو اكنون برني سندرز در حال تمركز بر جوانان، دانشجويان، دانشآموزان، لاتينتبارها، رنگينپوستها و گروههاي مياني جامعه يعني كارگران و كشاورزان است و خيزي كه اكنون براي رياستجمهوري برداشته، ترامپ و اطرافيان او را دچار وحشت كرده است. زيرا تفكر ترامپ به عنوان يكي از شاخههاي پرقدرت حزب جمهوريخواه محسوب ميشود كه اكثرا كمپانيها و بخشهاي سرمايهداري را تشكيل ميدهند و خاستگاه اصلي آنها در شمال شرقي ايالات متحده از جمله بوستون و ديترويت هستند كه غولهاي صنعتي امريكا در اين مناطق قرار دارد و بانكهاي بزرگ و شركتهاي بيمه عظيم نيز از جمله حاميان ترامپ محسوب ميشوند، اين تفكر ثروتگرايانه آنها يك اقليتي را در امريكا نشان ميدهد كه از نفوذ بسيار بالايي برخوردار هستند. آنها از قدرت بالاي لابيگري مانند لابيهاي صهيونيستي در امريكا برخوردار هستند. اينها اقليتهاي صاحب رايي هستند. به طور مثال كمپاني فورد چيزي حدود 750هزار كارمند و كارگر دارد كه اينها در پشت ترامپ قرار گرفتند كه توانست در سال 2016 پيروز انتخابات شود. اما سندرز عملكرد عكس اين ماجرا را انجام ميدهد و به سمت تودههاي مردمي و اقشار كمدرآمد جامعه گرايش پيدا كرده است. به خصوص لاتينتبارهايي كه درآمد بسيار پاييني دارند. اما اكنون تيم ترامپ و نزديكان وي برني سندرز را متهم به پيروي از تفكرات سوسياليستي ميكنند و اين در حالي است كه به لحاظ ايدئولوژيك چنين چيزي مطرح نيست.
در خصوص شانس تفكرات آقاي سندرز براي پيروزي در انتخابات رياستجمهوري امريكا بايد گفت كه پيشبيني آن بسيار سخت است. در رقابتهاي سال 2016 شايد هيچ كس تصور نميكرد، ترامپ پيروز انتخابات شود. در امريكا پيشبيني نتايج كار بسيار سختي است. به طور مثال همين شرايط اگر در فرانسه بود، پيشبيني آن بسيار سادهتر بود. در امريكا اينچنين نيست بلكه صاحبان قدرت در سايهاي وجود دارند كه اينها ميتوانند نتيجه كار را تغيير دهند و عملا همين گروهها چيزي حدود 15 ايالات امريكا را رهبري ميكنند. امريكا مانند اروپا نيست كه پيشبيني وضعيت آن تا لحظه آخر مشخص و قابل پيشبيني باشد. اما در امريكا هيچ چيز قابل پيشبيني وجود ندارد چراكه نيروهايي وجود دارد كه ميتوانند جابهجايي قدرت را انجام دهند. اما واقعيت آن است كه برني سندرز با دستان خالي وارد ميدان شود. هر چند طرفداران ترامپ را يك اقليت پر نفوذ تشكيل ميدهد از همين رو راي سازمان يافتهاي دارند كه شرايط را غيرقابل پيشبيني ميكنند اما طرفداران آقاي سندرز، گروههاي متعددي هستند كه ميتوانند همه اين شرايط را تغيير دهند.
در انتخابات درون حزبي نيز بايد گفت اگرچه جو بايدن، معاون اول باراك اوباما از شانس بالايي در انتخابات درون حزبي برخوردار است اما او پس از فوت پسرش به سمت گوشهنشيني پيش رفته و حتي به نظر نميرسد كه بخواهد به صورت جدي وارد كارزار انتخاباتي شود. از همين رو اكنون آقاي سندرز بيشترين شانس را دارد چراكه از توانايي بسيج گسترده هواداران برخوردار است. اما بايد گفت هر گزينهاي كه نامزد نهايي حزب شود با شرايط بسيار سختي مواجه خواهد شد چراكه دونالد ترامپ حريف آساني نخواهد بود.