تندروها و ناكارآمدي دولت
غلامرضا ظريفيان
دولت يازدهم و دوازدهم برخاسته از خردي جمعي بود كه بخش اعظم جامعه نيز به آن پاسخي مثبت داد. دولتي كه پس از دولت نهم و دهم روي كار آمد، ميراث سنگيني از خرابيها و ويرانيها را همراه داشت. با اين حال به نظر ميرسد كه حافظه تاريخي ما ضعيف است و گاهي وقتي فضا غبارآلود ميشود، سعي ميكنيم گذشته را فراموش كنيم. اين فضاي غبارآلود هم باعث شد كه توجه نداشته باشيم دولت روحاني در چه شرايطي چه به لحاظ داخلي و چه به لحاظ بينالمللي روي كار آمد. در واقع گر چه دولت روحاني با تكيه بر خرد جمعي شكل گرفت و مردم هم براي تداوم نيافتن نگاه و راه كانديداهاي نزديك به دولت قبل به روحاني راي مثبت دادند و اميدوار بودند كه از منظر داخلي و بينالمللي شرايط تغيير كند اما به مرور زمان فضايي ايجاد شده كه هم يك باره انتظارات از دولت افزايش يافت و هم شرايط و فضاي دو دولت گذشته به دست فراموشي سپرده شد. يكي از دلايلي كه باعث افزايش انتظارات شد البته خود دولت بود. با وجود هشدارهايي كه به دولت داده شد اما انتظارات مردم را در مورد برخي از مسائل از جمله برجام بالا برد و فضاي رواني ايجاد كرد كه گويا برجام قرار است همه مشكلات جامعه را حل كند. در حالي كه مشكلات بينالمللي جمهوري اسلامي بسيار پيچيده و در هم تنيده با ريشههاي تاريخي است كه با اقداماتي از اين دست قابل حل و فصل دائمي و كامل نميشود. البته علاوه بر بالا بردن انتظارات در مورد مسائلي چون برجام مشكلات و ...
ناكارآمديهاي داخلي هم ميزان نارضايتي را افزايش داد. اما آنچه نبايد از آن غافل ماند تندرويهايي است كه در ناكارآمد كردن دولت و حتي ناكارآمدتر نشان دادن دولت نقش بسزايي داشتند. رقباي دولت روحاني بعد از پشت سر گذاشتن فراز و نشيبهاي برجام شروع به بزرگنمايي ضعفها كردند و در بسياري از موارد سياهنمايي كرده و باعث تقويت سرخوردگي و نااميدي شدند. در واقع آنها با بزرگنمايي بيش از حد مشكلات انفجار انتظارات ايجاد كردند. بعد از ايجاد اين تصور هم وقتي جامعه ديد كه تصوراتش با واقعيت منطبق نيست به سمت سرخوردگي و نااميدي رفت. در واقع بايد در نظر داشت كه رقباي دولت با برخي تندرويها و بزرگتر نشان دادن زخمهاي دولت با جريانات مخالف حاكميت در خارج از ايران همراهي كرده و هجمههاي سختي عليه دولت شكل دادند. بنابراين نميتوان نقش اين تندرويها را در شرايط امروز دولت ناديده گرفت. به هر حال انتظار ميرفت كه دولت با تجربياتي كه از دوره يازدهم كسب كرده و با بهرهگيري از نقدهاي مشفقانه، ناهماهنگيها در عرصه برنامهريزي و سياستگذاري را برطرف كند و با انرژي بيشتري وارد ميدان شود كه اين اتفاق نيفتاد ضمن اينكه در عرصه بينالمللي نيز با بدشانسيهاي بسياري روبرو شد. مجموعه اين اتفاقات بر معيشت مردم تاثير گذاشت. در همين زمان جريان رقيب هم با نقدهاي ناجوانمردانه تلاش كرد تا كارنامه دولت قبل را با بزرگ كردن ضعفهاي دولت روحاني كمرنگ كند. همين موضوع هم بار سنگيني بر دوش دولت گذاشت. در واقع تندروها ميخواهند آينده خودشان را با پاك كردن گذشته از ذهن جامعه بسازند و در اين راه به هر راه و روشي دست ميزنند كه همين كار هم در ناكارآمدي دولت تاثيرگذار است.