نگاهي به آثار خارجي ضعيفي كه به جشنواره تئاتر فجر ميآيند
مرغ همسايه غاز است!
سيد حسين رسولي
جشنواره بينالمللي تئاتر فجر چند سالي است كه از واژه «بينالمللي» تهي شده است. اين بلا سر جشنواره فيلم فجر هم آمده است. نكته اساسي اين است كه نه ما توليد خاص فرهنگي براي خارجيها داريم و نه آنها توليدي براي ما دارند. يك جورهايي در دو جهان جداگانه زندگي ميكنيم. برخي كارگردانان تئاتري و سينمايي ايران هم براي همين به هنرمندان جشنوارهاي معروف شدهاند. يعني اينكه آنها آثاري را مخصوص سليقه و پسند جشنوارههاي غربي توليد ميكنند. يك نكته مهم ديگر هم اين است كه برخي تئاترهاي ايراني، كيفيت اجراهاي جهاني را دارند، مثلا اجراهاي سيد محمد مساوات مانند نمايش «بيپدر». نمايشهايي هم مانند «بيتابستان» اميررضا كوهستاني هستند كه در كشورهاي مختلف اجرا ميروند. اين كارگردان با توجه به تسلط بر شيوههاي اجرايي معاصر و بلد بودن زبان انگليسي توانسته است كه وارد ماركت جهاني بشود. اجراهاي علي رفيعي و مسعود دلخواه هم ميتوانند به راحتي در كشورهاي ديگر اجرا بروند، ولي ديپلماسي فرهنگي ما در زمينه تئاتر بسيار ضعيف بوده است. به نظر ميرسد كه مسوولان بيشتر روي حضور فيلمهاي ايراني در جشنوارههاي خارجي سرمايهگذاري كردهاند. حالا بپردازيم به كيفيت بسيار پايين كارهايي كه از كشورهاي ديگر به جشنواره تئاتر فجر ميآيند. 30 بهمن ماه امسال بود كه ايسنا در خبري چنين تيتر زد: «وقتي فوتبال از تئاتر خارجي جشنواره فجر جذابتر است!» اين خبر آن قدر عجيب بود كه اول فكر كرديم، شوخي است ولي با پرسوجو متوجه شديم كه درست است! امسال نمايشي با عنوان «جادويت ميكنم» به نويسندگي ياسن واسيلو و كارگرداني احسان همت از كشور بلژيك در جشنواره حضور داشت كه حوصله همه را سر برد. مونولوگ 50 دقيقهاي «يادداشتهاي يك ديوانه» به كارگرداني جنت سليم آوا از كشور آذربايجان هم در جشنواره اجرا شد كه واقعا عجيب بود. كيفيت بسيار پاييني داشت و برخي ميگفتند كه ترجمه فارسي اين نمايش تركي هم با سانسور همراه بوده است. تئاترها پيش از اين مركز روشنفكري بودند و آثار باكيفيتي را شاهد بوديم. البته در سالهاي گذشته يوجينيو باربا، اوستر ماير و پيتر اشتاين به ايران آمدند و استقبال گستردهاي هم از آنها شد. با اين احوال بايد بگوييم «آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هيچي!» جشنواره تئاتر بر خلاف تمام جشنوارههاي بينالمللي دنيا به جاي اينكه بهتر شود و به شكل هدفمندتري برگزار شود، دچار تكرار آزمودهها شده است. برخي دبيران جشنواره سليقه خودشان را به جاي همه ميگذارند و شعار «گفتوگو» ميدهند! جشنوارههاي ايراني بايد پوستاندازي كنند و شكل و شمايل حرفهاي به خود بگيرند و از اين رويكرد محفلي و رفاقتي بيرون بيايند. تمركز آنها بايد روي روابط دو طرفه كشورهاي مهم تئاتري با ايران باشد. بايد در جشنوارههاي بيمزه و رفاقتي و رانتي تخته شود! جشنواره تئاتر فجر هم بايد خودش را بازسازي كند. در ذهن برخي دبيران «مرغ همسايه غاز است!» شايد فكر ميكنند، كسي متوجه اين كارها نميشود. امسال تنها دو كار از كشور مجارستان و فرانسه قابل ديدن بودند؛ باقي هم فاجعه.