زنانگي در زمانه آشوب
حسن لطفي
اينكه چرا تحول دان شرلي و توني ليب شخصيتهاي فيلم كتاب سبز ساخته پيتر فارلي بيشتر از تغيير كلئو و بقيه آدمهاي رُما به دل اكثريت اعضاي آكادمي اسكار نشسته برايم تا حدودي مشخص است. اما از آنجاييكه سليقه آنها را ندارم دنياي ساخته شده توسط آلفونسو كوارون در رُما را بيشتر ميپسندم. كوارون هم براي رسيدن به آن از هيچ تلاشي فروگذاري نكرده است. فيلمنامه را كه بر اساس خاطرات خودش نوشته به كنار، پشت دوربين فيلمبرداري هم ايستاده تا تصاوير دقيقا همان چيزي بشود كه توي ذهنش بوده؛ موفق هم بوده است. برخلاف كتاب سبز كه بيشتر اطلاعات از طريق گفتوگو بيان ميشود، در رُما مكثي هم اگر باشد بر كنش و واكنشهايي است كه جلوه بصري پيدا كرده است. آلفونسو كوارون در رُما خوددارتر از هميشه است. سريع از وقايع نميگذرد. البته مكثش بر وقايع طوري است كه پاي آنها را به شكل واضح و مشخص (گُل درشت) به دنياي شخصيتها باز نكند؛ آن هم وقايع سال 1970 مكزيكوسيتي كه لبالب از آشوب است؛ آشوبي كه براي كوارون قرار است آشوب دروني زنان فيلم را تشديد كند و اضطراب دروني آنها را شكلي بيروني بدهد. زناني كه اگرچه زمانه در درون و بيرون خانه بر وفق مرادشان نيست و حداقل دو نفرشان (كلئو و صاحب كارش) توسط مرداني غيرمسوول دچار بحران شدهاند نشان ميدهند وقتي خود را پيدا كني و شرايط را بپذيري قادر خواهي بود بدون تكيهگاه، از شرايط سخت بگذري. تصويري كردن اتفاق، هويت بخشيدن به اشيا، گذشتن از وقايعِ احساسي كليشهاي، تمركز بر وقايع به ظاهر غيرمهم روشهاي انتخاب شده توسط كوارون براي تاثيرگذارتر كردن فيلم است. الحق كه موفق هم شده است. براي دركش كافي نيست كل فيلم را ببينيد تا متوجه اين موضوع بشويد. همان نماي اول براي نشان دادن اين مهم كافي است. منظورم شروع فيلم و نمايي است كه در آن بر آب و كفي كه ميبينيم تصوير جتي ميافتد و... . باقي فيلم هم همينطور است. وابستگي زنان به مردان و اقتدار مردان به شكلي بصري به نمايش درميآيد (براي دكتر در عبور اتومبيل پت و پهنش از دالان باريك ورودي خانه و براي معشوقه كلئو در تظاهرات خشونتبار، فريادهاي ترساننده و...) تحول زنان و رسيدن به اقتدار بدون مردان هم همينطور است. فيلم سكانس تاثيرگذاري دارد كه كنار دريا اتفاق ميافتد. كلئو شكست خورده و مغموم و هراسان از امواج دريا كناري نشسته است و... بهتر است خودتان ببينيد. تصاوير خلق شده توسط كوارن و تحول زنهاي فيلمش را اگر با كلمه تشريح كنيم معمولي ميشود. ديدن تصاويرش چيز ديگري است.