• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4321 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۱۳ اسفند

پازوليني، راوي طنز سياه

احمد طالبي‌نژاد

پير پائولو پازوليني در بين سينماگران برجسته ايتاليايي از همه جسورتر و سنت‌شكن‌تر بود. اين جسارت و سنت‌شكني از آنجايي ناشي مي‌شد كه او مانند اغلب سينماگران پس از پيدايش نئورئاليسم، گرايش به چپ و ماركسيسم اروپايي داشت. يادم هست آن زمان مصاحبه‌اي با اين سينماگر كرده و پرسيده بودند از كي به چپ گرايش پيدا كرده است؟ او پاسخ داده بود: سربازي من با جنگ مصادف بود، فرمان حمله رسيد، من به جاي اينكه به سمت دشمن حمله كنم، تفنگم را در حوضچه‌اي در آن اطراف انداختم، احساس كردم از آن زمان به انسان ديگري تبديل و مخالف‌خوان شدم. نمي‌دانم اين ويژگي جزو فضيلت‌هاي پازوليني به حساب مي‌آيد يا نه، اما اين فيلمساز همواره تلاش كرد تابوهاي ذهني را بشكند. نمونه آن را در هزار و يك شب كه بخشي از آن در ايران و اصفهان فيلمبرداري شد، مي‌بينيم. مخالفت پازوليني با اخلاقيات حاكم بر جامعه از مولفه‌هاي كارهاي اوست و از سينماگران معترض زمانه خود به حساب مي‌آيد. سالي كه اين فيلمساز فوت كرد، من براي ديدن آثار «جشنواره جهاني فيلم تهران» به اين شهر آمده بودم، آن سال در سينما گلدن‌سيتي سابق (فلسطين امروز) سانسي به ساعت يك نيمه شب اضافه شد كه در آن فيلم‌هاي پازوليني را پخش مي‌كردند. خوشبختانه من موفق شدم چند فيلم اين كارگردان را با سختي فراوان ببينم. (هم ديروقت بود و هم بليت گير نمي‌آمد) با توجه به شناختي كه از اين مجموعه فيلم‌ها نصيبم شد به اين نتيجه رسيدم كه علاوه بر آثار، در رفتار و كردار شخصي پازوليني هم سنت‌شكني ديده مي‌شود. در اغلب فيلم‌هاي او حال و هواي دگرگون كردن معيارهاي پذيرفته شده را مي‌بينيم. آخرين اثر او «سالو يا ۱۲۰ روز در سودوم» نمونه‌اي از فيلم‌هاي كاملا سنت‌شكن است كه حتي از سوي برخي منتقدان در دسته فيلم‌هاي كثيف قرار گرفت. «پرنده‌هاي بزرگ و پرنده‌هاي كوچك» يكي از معروف‌ترين فيلم‌هاي پازوليني است كه تا حدودي هنوز حال و هواي فيلم‌هاي نئورئاليستي را در آن مي‌توان ديد و جزو آخرين نفس‌هاي اين جريان به حساب مي‌آيد. «دكامرون»، «مده آ»، «اديپ شاه»، «تئورما»، «انجيل به روايت متي» و «هزار و يك شب» از فيلم‌هاي پازوليني با بهره‌گيري از داستان‌هاي اساطيري اروپايي و آسيايي هستند. اين فيلمساز گرچه به تاريخ علاقه زيادي داشت و آن را به عنوان موضوع بسياري از آثارش قرار داد، اما در فيلم‌هاي او نه تنها با تجليل از گذشته روبه‌رو نمي‌شويم، بلكه با شيوه‌اي از افشاگري مواجهيم كه با طنزي سياه از واقعيت‌هاي تاريخي انتقاد مي‌شود. نمونه آنها «هزار و يك شب» است؛ شخصيت اصلي اين فيلم دختري است كه مورد آزار و اذيت فراوان از سوي كساني قرار مي‌گيرد كه خود را پيش‌قراولان اخلاقيات در جامعه مي‌دانند. در واقع پازوليني به خاطر گرايش چپ خود تابع اين تئوري ماركسيست‌ها بود كه اعتقاد داشتند گذشته به مثابه چراغ راهي براي آينده است. نسل ما شيفته چند فيلمساز بود كه تصور مي‌كرديم، آثارشان به روياي ما از سينما نزديك‌تر هستند؛ پازوليني و فليني دو نفر از اين فيلمسازان بودند كه كارهاي‌شان شباهت‌هايي به هم داشت. همان طنزي كه در كارهاي فليني سراغ داريم، در آثار پازوليني به شكل سنت‌شكنانه‌تري وجود داشت. مرگ پازوليني همچنان در هاله‌اي از ابهام است. در مقابل شايعاتي مبني بر كشته شدن او توسط نيروهاي امنيتي ايتاليا هم وجود داشت. استدلال گروه دوم به روحيه معترض او به سيستم سياسي برمي‌گشت، پازوليني انسان نامتعادل و نامتعارفي بود كه ايده‌هايش را در فيلم‌هايش به تصوير مي‌كشيد. روايت‌هاي تاريخي اين فيلمساز مستند نبود، بلكه او برداشتي آزاد از داستان‌هاي اساطيري و تاريخي داشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون