• 1404 دوشنبه 16 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4322 -
  • 1397 سه‌شنبه 14 اسفند

كاريزماتيك و البته انتقادناپذير

فريدون مجلسي

محمد مصدق در شرايطي خاص دست به اقدام بزرگي زد و رهبري نهضت ملي كردن نفت ايران را به عهده گرفت. كمپاني انگليسي نفت ايران و انگليس از سال 1913 فعاليت اصلي و سودآور خود را در آستانه جنگ جهاني اول آغاز كرده بود، به همين خاطر رنگ سياسي نيز پيدا كرد. خطوط لوله مورد تهاجم نيروهايي قرار مي‌گرفت كه تحت تاثير دستگاه ستون پنجم آلمان بودند. اما به هر حال اين بزرگ‌ترين پالايشگاه جهان در منطقه راه‌اندازي شده بود و براي انگليس حيثيت و امكانات استراتژيك مهمي ايجاد كرده بود، اما به گونه‌اي نبود كه ايراني‌ها بتوانند آن‌طور كه برآورنده آرمان‌هاي‌شان باشد از اين ماده اوليه مهم بهره‌مند شوند. همچنين احساسات ضد انگليسي در ايران بسيار شديد بود. اين احساسات يك دليلش هم در جنگ جهاني دوم رخ داد. قبل از جنگ جهاني دوم رضا شاه ناخشنودي خود را از اين قرارداد اعلام كرده بود و آن را به آتش انداخت ولي قرارداد بعدي كه بسته شد، با اينكه ميزان سود را از 16 درصد به 20 درصد رساند و در هر مترمكعبي هم چند پني، مازاد منظور كرد كه در هر صورت بايد به ايران پرداخت مي‌شد، چيزي به ايران نمي‌رسيد.

ملي كردن صنعت نفت بلكه بيشتر به خاطر جبران احساس سركوب و اهانتي كه از انگليسي‌ها در دل داشتند همگي استقبال كردند. اين ملي شدن طبيعتا با واكنش‌هاي سياسي و مقاومت‌هايي هم مواجه مي‌شد و انگليس‌ها به اين سادگي دست‌بردار نبودند. شكايت كردند، به شوراي امنيت رفتند، به دادگاه لاهه رفتند، اما موضع انگليس‌ها ضعيف بود، چرا كه ملي كردن جرم نبود. اما يك مساله انحرافي در ايران وجود داشت كه گاهي اوقات مورد توجه بود و گاهي به آن توجهي مي‌شد و آن موضوع اين بود كه ملي كردن قانوني در چارچوب روابط حقوقي كشورها يا حتي روابط بين‌المللي مستلزم پرداخت خسارت بود. پالايشگاه و بندرها و شهرسازي‌ها و دكل‌ها و لوله‌ها را جملگي آن كشور ساخته بود و تمام اينها هزينه‌هايي بود كه بايد مورد بررسي قرار مي‌گرفت و پرداخت مي‌شد. شخص دكتر مصدق از آغاز اين مساله را عنوان كرده بود و در آن تاريخ با ملي شدن پيش از موعد نفت مخالفت كرده بود به اين جهت كه ما پولي در بساط نداريم، آن هم در شرايط جنگ كه بخواهيم غرامت بپردازيم. اما چند سال بعد موقعيتي فراهم بود كه مي‌شد به شكلي انجام داد، زيرا طبق قرارداد در پايان قرارداد كل سيستم به ايران تعلق مي‌گرفت و اگر اين قرارداد را از تاريخ اوليه‌اش تصور كنيم بيش از نيمي از آن گذشته بود و در هر شكل به عنوان سرمايه‌گذاري نو محسوب نمي‌شد. اما در نهايت اين موضوع بر اثر شدت هيجانات ملي كردن نفت به وسيله بعضي از وزرا ناديده گرفته شد كه اين مساله خصومت برانگيز هم بود. اما موج ناسيوناليستي كه مصدق در راس آن قرار داشت، مي‌خواست ركوردي از فروش نفت بر جاي بگذارد، بهتر از آن چيزي كه ديگران به دست آورده بودند. يكي از عوامل شكست آن نهضت همين ركورد‌گيري بود و ديگري مذاكره نكرده با طرف مقابل بود كه موجب شد خريداران از خريد صادرات ما خودداري كنند. چند اشتباه ديگري هم در اين ميان شد كه باعث تضعيف موضع مصدق شد. رهبران قيام 30تير توقع بيشتري داشتند. حزب توده هم كه مشاركت خود را از همان قيام 30تير آغاز كرده بود سهمي براي خود مي‌خواست و نظامي‌ها هم كه به ‌شدت با فعاليت حزب توده مخالف بودند، در جناح مخالف قرار گرفتند و طرفداراني هم براي خودشان داشتند. عوام هم به دنبال آن كسي بودند كه قدرت بيشتري داشت. اين عوامل باعث سقوط دكتر مصدق شد اما مصدق تا زماني‌ كه زنده بود و حتي بعد آن، تاثير رهبري كاريزماتيكش بر روان ايراني‌ها باقي ماند؛ تا حدي كه از او به جاي شخصيت سياسي داراي خدمات و خطاها، يك شخصيت كاريزماتيك، اسطوره‌اي و انتقادناپذير پديد آورد كه آن هم در بر دارنده مسائلي ديگر است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون