جزييات تازهاي از تازهترين داستان جنايي هارپر لي كشف شده است
اسرار كيفدستي
ترجمه: بهار سرلك
كيفدستي كه سالها نامش سر زبانها بود و در آن تحقيقي جاي داشت كه آغاز كتاب جنايي نوشته هارپر لي را رقم ميزد، كشف شده است. مستندات اين كيف مهر تاييدي است بر اينكه نويسنده «كشتن مرغ مقلد» شروعي ارزشمند براي كتابي نوشته بود كه برخي باور دارند اين اثر در جايي از بنياد او خاك ميخورد.
كيسي كپ، نويسنده و روزنامهنگاري كه نويسنده ستون «ريويو»ي روزنامه گاردين است، در كتاب تازهاش به نام «ساعات خشن» جزييات شكار دستنوشته هارپر لي را كه در سال 2017 شكل گرفت، شرح داده است. كپ يكي از معدود افرادي است كه تنها فصل موجود از كتاب منتشرنشده لي به نام «كشيش» را خوانده است. اين كتاب درباره پرونده كشيش ويليام مكسول است. واعظ اهل الكساندر سيتي ِ ايالت آلاباما كه مظنون به قتل دو همسرش، برادر، خواهرزاده، همسايهاش و يكي از دخترخواندههايش بود اما هرگز گناهكار شناخته نشد. كپ در سال 2017 فاش كرد كه تام رادني، وكيل خانواده مكسول با او تماس گرفت. اين وكيل در كار تحقيق كتاب ناتمام لي ياريگرش بود و سالهاي سال ارتباطش را با اين نويسنده حفظ كرد. خانواده رادني ميگويد، بنياد لي سرانجام كيفي را كه به اين وكيل -كه در سال 2011 درگذشت- تعلق داشت به آنها بازگردانده است. رادني تمام مدارك مربوط به پرونده را در سال 1977 به لي داد اما بنياد او ادعا ميكند لي اين مدارك را حفظ نكرده بود. تونجا بي. كارتر، وكيل لي در جواب به درخواست خانواده رادني براي بازپسگيري اين مدارك در سال 2013 نوشت: «متاسفانه، خانم لي مدارك پدربزرگ شما را ندارد. متاسفم كه قادر نيستم بهتان كمكي بكنم.» كپ اجازه دسترسي به كيف را پيدا كرد؛ كيفي كه پر از مدارك مربوط به پرونده، استشهادنامه، رونوشتهاي دادگاه، نامهها، نقشهها، تكههاي روزنامه و غيره بود. كشفي غيرمنتظره كه كپ در گاردين دربارهاش مينويسد: «اين كيف تا زمان درگذشت لي تحت تملك او بود؛ خاك گرفته بود اما پر از مدارك قانوني و وسايل ديگر لي -ازجمله كاتالوگ كتابفروشي مرموزي كه از آنجا كتابهاي جادوگري ميخريد تا ضمانتنامه ضبط صوتي كه براي گزارش در مورد پرونده مكسول از آن استفاده ميكرد- ميشد. سالهاي سال را صرف تلاش براي بازسازي كار او در كتاب «كشيش» كردم و مدارك و فتوكپيها، اسناد و تحقيق او در آن كيف بود.»«مهمترين» يافته، تكصفحهاي از يادداشتهاي لي است كه در آن گفتوگويش با خواهر نخستين همسر مكسول را به جزييات شرح داده بود. سبك اين يادداشت با يادداشتي كه او براي رمان كلاسيك جنايي «در كمال خونسردي» (1966) نوشته ترومن كاپوتي، دوست دوران بچگياش نوشت، مطابقت دارد.
پس از دو دهه زندگي دور از چشم مردم كه برگزيده شدن رمانش در پوليتزر اين كار را براي او سختتر هم كرد، لي نخستينبار در سال 1977 خبرهايي درباره مكسول شنيد؛ مكسول در مراسم خاكسپاري يكي از قربانيانش، شيرلي آن الينگتون يا دختر خواندهاش، مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود. رابرت لوييس برنز، يكي از اعضاي خانواده الينگتون، اين كشيش را كشته بود كه بعدها تبرئه شد. سال پس از آن، لي مصاحبه با افسران پليس، وكلا، قضات، گزارشگران و اقوام قربانيان مكسول را با هدف نوشتن كتاب آغاز كرد. لي در تحقيقاتش متوجه شد كه مكسول با استفاده از قراردادهاي بيمه قربانيانش، هزاران دلار به جيب زده است. كپ مينويسد: «او به موعظههايش اعتقاد نداشت، به جادو جنبل اعتقاد نداشت، اما اعتقادي راسخ و محكم به بيمه داشت.» سال 2015 يك ماه پس از اينكه اعلام شد لي دومين كتابش «برو و ديدهباني بگمار» را نوشته است، كپ در نشريه نيويوركر فاش كرد كه خانواده رادني فصلي را دراختيار دارند كه لي دههها پيش براي وكيلش فرستاده بود. اين فصل شامل چهار صفحه تايپ شده با عنوان «كشيش» ميشد كه لي در حاشيهاش يادداشتهايي نوشته بود؛ در اين فصل لي، مكسول را با اسم موردخطاب قرار داده و در حالي كه نام مستعار «جاناتان لاركين» را براي رادني انتخاب كرده بود؛ نشانهاي محتمل از اينكه لي در حال پرورش اين پرونده در قالب داستان بود. لي در اين پروژه تا كجا پيش رفت؟ سال 1987 براي نويسنده ديگري كه درباره اين پرونده تحقيق ميكرد، نوشت: «من باور دارم كشيش مكسول دستكم پنج نفر را كشته است، انگيزهاش طمع بوده، براي دو قتل يك شريك جرم داشته و براي يك قتل همدست. آن فردي كه باور دارم همدست/شريك جرمش بوده، زنده است و خب در فاصله كمتر از 240 كيلومتري تو زندگي ميكند و... در مورد جنايتهايي كه رخ داده، شواهد انكارناپذير كافي ندارم تا در كتاب شرحشان بدهم.»
رادني و خانوادهاش سالهاست كه ادعا ميكنند لي به آنها گفته بود بخش عمدهاي از كتاب را نوشته و رادني در سال 1997 به روزنامهنگاري گفته بود: «هنوز سالي دو بار با نل (هارپر لي) صحبت ميكنم و هر بار كه حرف ميزنيم ميگويد هنوز دارد روي اين كتاب كار ميكند.» در حالي كه خانواده رادني هنوز اميد داشتند پس از اعلام انتشار «برو و ديدهباني بگمار»، كتاب «كشيش» كشف شود، بنياد اين نويسنده از سال 2016 مهروموم شد. كپ بر اين باور است تا زماني كه در اين بنياد گشوده نشود، هر آنچه از «كشيش» وجود دارد، منتشر نشده و ناشناخته باقي خواهد ماند.
The Guardian