• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4358 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۵ ارديبهشت

به بهانه پخش «دايي وانيا» اثر آندري كونچالفسكي

انجمادِ تن در آستانه‌ها

شاهين محمدي زرغان

 

 

«دايي وانيا» عنوان نمايشنامه‌اي پرآوازه از آنتوآن چخوف است كه بارها بر صحنه نمايش به اجرا رفته است. در سي و هفتمين جشنواره جهاني فيلم فجر، در بخش آثار مرمت‌ شده اثر سينمايي اين نمايشنامه به كارگرداني «آندري كونچالفسكي» به نمايش درآمد. درباره اين نمايشنامه تحليل، نقد و صحبت بسيار است اما آنچه در اين يادداشت بايد درباره آن سخن گفت سينمايي شدن دايي وانيا و تبديل آن به تصوير است. مهم‌ترين چيزي كه در اين فيلم مخاطب با آن مواجه مي‌شود، استفاده از فضاي داخلي خانه، درها، پنجره‌ها و حضور شخصيت‌هاي داستان در اين فضاست. استفاده كونچالفسكي از اين عناصر و پرداخت فضاي سرد و بي‌ر‌وح بورژوازي به طور خيلي مشخصي ما را ياد نقاشي‌هاي «ويلهلم همرشوي»، نقاش دانماركي مي‌اندازد؛ ‌نقاشي‌هايي كه فضايي افسرده دارند و با سكوت هولناك خود بلاتكليفي و «در آستانه بودن اخلاقي» را به بيننده القا مي‌كنند. اگر نگاهي به اين نقاشي‌ها بيندازيد، حضور فيگورها «در آستانه» در و پنجره‌ها را به خوبي حس خواهيد كرد و فيلمساز با استفاده از اين تمهيدات -يعني حضور فيگورها در جاهايي كه اشاره شد- فضاي نمايشنامه را به تصوير درآورده است. نسبتي كه تن‌ها با اشيا و خانه در اين فيلم دارند، فضاي خلسه‌آور ميان اشيا و آدم‌هاست. اين در آستانه بودن دايمي شخصيت‌ها تصويري مي‌سازد كه در اكنون و آينده نيست، بلكه تصويري از گذشته‌اي است كه هرگز حال نمي‌شود. اين فيلم به ما تصاويري مي‌دهد از جنس نقاشي «شب‌زنده‌داران» ادوارد هاپر، همان‌طور كه مرلوپونتي مي‌گويد چشم‌اندازي است از يك خاطره فراموش شده از امنيت، تنهايي و آواهاي سكوت، از گفت‌وگوي بي‌كلام ميان چيزها در پرتو اميد، آنجا كه سونيا در آخر فيلم ما را به ادامه دادن به زندگي به هر طريق ممكن دعوت مي‌كند.

شروع فيلم با حركت دوربين در فضاي خانه و ورود از آستانه درها آغاز مي‌شود. در اين طراحي صحنه، صحنه و مكان به تنهايي و به خودي خود نقش راوي و روايت را نيز برعهده دارد. همان نقشي كه لوكيشن «طناب» هيچكاك يا فيلم‌هاي رومن پولانسكي مانند «كشتار»، «انزجار»، «مستاجر» و غيره بازي مي‌كند. وحدت و انسجام مكان و فضا در دايي وانيا در خلق روايت و واكنش‌ها مهم و بنيادي است. در نتيجه خود يك فضا و صحنه يا بناي معمارانه به عنصري درون فيلم بدل مي‌شود كه موجد روايت است و نه تنها ديگر تابع يا مستقل از روايت نيست بلكه چنان قدرتي پيدا مي‌كند كه روايت را درون فيلم توليد كند، درست همان كاري كه نقاشي‌هاي همرشوي دانماركي با فيگورها مي‌كند و به توليد معنا مي‌انجامد، بنابراين مي‌توان گفت فضا و محتواي آن درهم تنيده‌اند و ما بايد فضا و محتوايش را با هم بجوييم. جهان نه در مقابل تن شخصيت‌ها، بلكه در پيرامون و اطراف آن قرار مي‌گيرد و فضا همان‌قدر در نسبت با آنها واقع مي‌شود كه درون جهان تقرر يافته است. همين فضاسازي موجب مي‌شود روايت و مفهوم «درآستانگي» يا بلاتكليفي قدم به قدم در فيلم رشد كند و به سرانجام برسد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون