• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4369 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۸ ارديبهشت

گذري بر نقش و جايگاه امين فقيري در ادبيات روستا

شب آهسته جريان داشت

فرشته نوبخت

 

 

امين فقيري با رمان «پلنگ‌هاي كوهستان»، مجموعه داستان «انگار هيچ ‌وقت نبوده»، نمايشنامه «شب»، مجموعه «دهكده پرملال» و... نامي آشنا در ميان نويسندگان قديمي و معاصر است. او را كه از اواخر دهه چهل به بعد حضوري پررنگ در ادبيات داستاني ما داشته است، ‌بايد در زمره نويسندگان تاثيرگذاري دانست كه پس از اصلاحات ارضي در ايران، با گرايش به روستانويسي، در آثارشان از مضاميني مانند فقر و جهل، ظلم و بيدادگري مالكان، استثمار و مهاجرت سخن رانده‌اند. از اين حيث، فقيري را مي‌توان نويسنده‌اي دانست كه در آثارش مي‌كوشيد از سرچشمه درد در زندگي اجتماعي مردماني بنويسد كه در گذر جامعه سنتي ايران به سوي مدرن ‌شدن، تحت فشار و رنج صاحبان قدرت بوده‌اند و تاوان بسياري براي اين گذر عقيم پرداخته‌اند. فقيري در خانواده‌اي فرهنگي و از طبقه متوسط باليده است و اگر بخواهيم بدانيم چگونه با وجود طبقه اجتماعي و شرايط زيسته‌اش، به نوشتن از روستا روي مي‌آورد، بايد نگاهي به زندگي او بيفكنيم. سال‌هاي جواني او همزمان با اصلاحات ارضي در ايران و اعزام جواناني به عنوان معلم در لباس سپاه دانش به روستاها بوده است. فقيري، آن‌طور كه خود مي‌گويد از تماشاي شرايط سخت و جانفرساي زندگي مردم در روستا چنان دچار شگفتي مي‌شود كه هيچ راهي را جز نوشتن براي خلاصي از آن درد نمي‌يابد، پس شروع به نوشتن داستان‌هايي با محوريت زندگي مردم در روستا مي‌كند. دهكده پرملال، حاصل آن سال‌هاست. داستان‌هايي به ‌شدت تكان‌دهنده كه خيلي زود ممنوع مي‌شوند. اين داستان‌ها راوي زندگي پرملال مردمي است كه در شرايط ارباب رعيتي، فقر و فلاكت و درد و اندوه زندگي دشواري را مي‌گذرانند. آنچه اما محور اصلي روايت‌هاست، نمايش فقر فرهنگ است. او به واسطه روايت‌هايش، آينه‌اي پيش روي تاريخ معاصر قرار مي‌دهد تا بخشي از حافظه جامعه را در خود بازبنمايد. رويكرد منتقدانه داستان‌ها در لايه‌هاي عميق‌شان نسبت به تبليغات دروغين حكومت وقت، موجب توقيف كتاب مي‌شود. اما سال‌ها بعد، اين مجموعه توسط نشر چشمه از نو، منتشر و در دسترس قرار مي‌گيرد و شگفت آنكه همچنان تازگي و طراوت خود را حفظ كرده‌اند. «دهكده پرملال» را ‌بايد مانيفست فقيري پيرامون معادلات قدرت و نقش آن بر زندگي مردمان ضعيف و فرودست دانست. از اين‌رو، حاوي نگاه اجتماعي او به دوراني از تاريخ معاصر است كه آن را به عنوان يك نويسنده نفس به نفس در فضاي روستاها زيسته است. نكته‌ مهم در داستان‌هاي فقيري اين است كه با وجود آنكه از منظر زيستي و شناختي، متعلق به روستا نبوده و در ابتدا به عنوان مهماني غريبه وارد فضاي روستايي شده است، اما به چنان درك انساني و عميقي از شكل زيست مردمان روستا رسيده كه روايت‌ها از آن انباشته شده‌اند. شاهد اين مدعا، بيان جزييات درخشان و شفاف از زندگي روزمره مردم روستاست كه گوياي صدقي است بر شناخت نويسنده از فضا: «... روي پشت‌بام پر از آدم بود. مش‌رزاق، درويش‌رزاق هم آماده بودند. جمعيت پشت سرشان راه افتادند ساكت. كسي چيزي نمي‌گفت. مثل اينكه از سر مجلس سوگواري عزيزي برمي‌گشتند....» جزيياتي كه به روشني و وضوح تصويري نه‌تنها از روزمرّگي كه از خلقيات و عادات مردم ترسيم مي‌كند و از آن هم فراتر رفته و بافت فرهنگي جامعه روستايي را بازنمايي مي‌كند. از اين‌رو، داستان‌هاي امين فقيري، با وجود آنكه به ‌شدت بر محوريت قصه شكل گرفته‌اند، اما فراتر از قصه‌گويي و فراتر از داستان‌پردازي مي‌روند. «صابري اصولا مريض بود، خودش مي‌دانست. مرضش خلاف تمام مرض‌هاي ديگر بود. ظلم زياده از حد را نمي‌توانست تحمل كند. از زادگاهش به خاطر همين اخلاق تبعيدش كرده بودند. به اسم اخلالگر شايد هم كمي ديوانگي! و حالا هم همين حالت‌ها سرش مي‌آمد. نمي‌توانست خودش را راضي كند كه ناحق 200 تومان پول از او بگيرند. عقيده داشت كه صاحب قرآن هركس هست پولش را مي‌گيرد...» جز اين اشارات ظريف كه در لايه‌هاي عميق روايت‌ها، جلوه‌هايي از نوع نگرش مردم به مذهب، دين و خرافه را بازمي‌نمايند، لازم است به نثر داستان‌ها اشاره كنيم كه واجد ويژگي گفتماني است به اين معني كه بيشتر از هر چيز تمهيدي در راستاي داستانگويي به نظر مي‌رسد. صرف‌نظر از اينكه فقيري در داستان‌پردازي درگير پيچ‌وخم‌هاي زبان و زبان‌ورزي نيست، يك نكته اساسي در نثر او وجود دارد و آن اينكه، در تناسب با سبك روايت‌ها و درونمايه داستان‌ها، با نثري روبه‌رو هستيم كه تنها در پي گفتن نيست، بلكه ابزاري در خدمت روايت است. نثر روان و ساده فقيري به زمينه روستايي داستان‌ها پهلو مي‌زند. از اين حيث، پيچيدگي‌هاي زندگي دشوار مردمان روستا به سادگي و روشني در نثر تجلي مي‌يابد. عجيب اينكه با وجود سادگي، شاعرانه و چند وجهي است و در لحظه‌هايي از روايت داستان‌ها، قلم‌موي نقاشي را تداعي مي‌كند كه همزمان كه روايت مي‌كند و داستان را پيش مي‌برد، همزمان هم نقش مي‌زند و لايه‌ مي‌بخشد. نمونه‌هايي از اين نقش‌زني را در پي مي‌آوريم: «شب آهسته جريان داشت.»؛ «شيشه‌ها پول پول شده و توي رختخواب ريخته شده بود.»، «آفتاب اسفندماه روي پوست رنگ مي‌بست.» و .... بر اين اساس، نثر فقيري به مثابه نشانه، بخشي از نظام زبان و سبك روايي را شكل مي‌دهد و تناقضي زيباشناسانه با درونمايه داستان‌ها برقرار مي‌كند كه البته پرداختن به آن مجالي ديگر مي‌طلبد. به عنوان جمع‌بندي يادآوري اين نكته ضروري به نظر مي‌رسد كه ادبيات اجتماعي ايران با وجود عمر نه‌ چندان درازي كه از زمان جمالزاده تا به امروز طي كرده، از چنان غنايي برخوردار است كه دريغ است كم‌توجهي و چشم‌پوشي بر آن. با مرور آثار نويسندگاني نظير امين فقيري براي چندمين‌بار درمي‌يابيم كه ادبيات معاصر، گنجينه‌اي ارزشمند براي مطالعات فرهنگي، رديابي رويدادهاي تاريخي و بازتاب‌ پديده‌هاي بزرگ و كوچك اجتماعي است و بنابراين حفظ اين گنجينه به واسطه معرفي و شناساندن اين آثار به مخاطب ايراني ضرورتي انكارناپذير دارد كه بر غناي فرهنگ مي‌افزايد. گواه اين مدعا، داستان‌هاي «دهكده پرملال» است كه در پس چند دهه كه از نگارش و انتشارشان مي‌گذرد، به دليل زمينه‌هاي خرد و كلاني كه بر آن شكل گرفته‌اند، عياري دوچندان يافته‌اند و ضمن اينكه ادبيات هستند، قادرند خوانشي ارزشمند از بخشي از تاريخ معاصر ما به دست بدهند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون