• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4369 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۸ ارديبهشت

نگاهي به وجه احياگري ادبيات روستا

قلب هميشه تپنده ادبيات داستاني

امير مهنا

 

 

اگر با دقت كتاب‌هاي حوزه ادبيات داستاني مربوط به نوجوانان را دنبال كرده باشيم، احتمالا اين موضوع را دريافته‌ايم كه عمده توليدات در اين زمينه كارهايي هستند كه روايتي شهري دارند و به قول معروف پهلو به ادبيات آپارتماني مي‌زنند. زندگي در شهر و درگير شدن با مناسبات شهري، ادبياتي خاص پديد آورده كه هم‌اكنون به عنوان شيوه‌اي نو در نوشتن به رسميت شناخته مي‌شود، در ميان انبوه آثاري كه در اين‌گونه نوظهور داستاني توليد مي‌شود شاهد نوعي تكرار در ابعاد مختلف هستيم و نويسندگان حتي با ديدگاه‌هاي مختلف هم تاكنون نتوانسته‌اند ذهن خود را از هجوم اين تكرار بيرون بكشند. ادبيات آپارتماني همان‌گونه كه از نامش پيداست، محدوده‌اي كوچك از ذهن بشر مدرن را شامل مي‌شود؛ محدوده‌اي كه گاه هيچ‌گونه مجالي براي تجربه جهان بيرون در اختيار مخاطب قرار نمي‌دهد و او را بيش از پيش در كلاف سردرگمي با نام شهرنشيني فرو مي‌برد. در برابر اين نوع نوشتن گاه به آثاري برمي‌خوريم كه به دليل ايجاد حسي ديگرگون، خواننده شهرنشين را به فضايي بيرون از آنچه درآن گرفتار است، دعوت مي‌كند. فضايي كه درست مانند يك نفس عميق از ضروريات ادبيات داستاني امروز است. اين نوع از نوشتن كه در تقسيم‌بندي ادبي با نام «ادبيات روستا» به ثبت رسيده، تلاش مي‌كند كه فهم جهان مدرن را در همان قالب‌هاي سنتي و آدم‌هاي معمولي دنبال كند. اگر بخواهيم نگاهي اجمالي به قابليت‌هاي ادبيات روستا و كاركردهايش داشته باشيم بايد فاصله خود را با داستان‌نويسي دهه چهل كم كنيم. اين دهه كه به باور بسياري از منتقدان دهه‌اي پربار در اين نوع نوشتن است، باعث ظهور چهره‌هايي شد كه تاثيرشان را تا امروز بر حوزه ادبيات داستاني حفظ كرده‌اند. نگاه نويسندگان به ادبيات روستا معمولا نگاهي پوياست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون