برخيز و اول بكش (204)
فصل نوزدهم
انتفاضه - طعمه به دام افتاد
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
صبح روز بعد گروه فلسطيني دوباره به سمت مامور موساد كه خودش را يك بازرگان مصري به نام حيلمي معرفي كرده بود، رفتند و گفتوگوي پرشوري را رقم زدند. دو روز بعد، ياسين براي شام به رستوران هتل رفت و دنبال كسي براي همراهي ميگشت. او فقط عربي حرف ميزد و خوشحال شد كه حيلمي را ميبيند كه دوباره روزنامه سبز خودش را ميخواند. ياسين از او پرسيد كه ميتواند به وي ملحق شود. حيلمي با خوشحالي گفت كه بله. اين يك روش عالي براي ارتباط برقرار كردن بود. ياسين متقاعد شده بود كه او ابتكار ارتباط را برقرار كرده و بنابراين دليلي براي خود ياسين وجود نداشت كه به حيلمي شك داشته باشد. حيلمي گفت كه او در تجارت صادرات و واردات ميان فرانسه و كشورهاي عربي دست دارد و به او خاطرنشان كرد كه پول قابل ملاحظهاي از آن به دست ميآورد. ياسين طماع از حيلمي خواست كه او را براي ناهار در يكي از رستورانهاي نزديك ملاقات كند و حيلمي موافقت كرد. بعد از آن آنها دو مرتبه با هم ديدار داشتند. از مكالمات حيلمي و اطلاعاتي كه تقريبا در اختيار موساد بود، بخش نفوذي، متوجه شخصيت ياسين شد. شخصيت ياسين دلپذير نبود. ياسين در پروندهاش به عنوان يك شخص مبتذل، تحصيل نكرده، پرخاشگر و زمخت ديده شده بود كه دغدغه اصلياش موقعيت اجتماعي و پر كردن جيبش است. حيلمي گزارش داد كه ياسين سعي دارد او را درگير مبادلات غيرقانوني ارز و كالاي قاچاق به تونس كند. بعدا، افراد موساد رفتار تحقيرآميز او با زنش را مشاهده كردند بهطوري كه يكبار جلوي جمع سيلي به صورت همسرش زده بود. كوتاه سخن آنكه او يك مرد ايدهآل براي به خدمت درآمدن موساد بود. دوستي حيلمي و ياسين عميقتر شد. در نهايت، حيلمي به ياسين درباره يك دوست، تاجري كه مدعي بود با سفارت ايران در پاريس مرتبط است، سخن گفت. حيلمي گفت كه به خاطر دوستي با آن فرد پول زيادي به دست آورده است. اما حيلمي هرگز پيشنهاد معرفي آن فرد را به ياسين نكرد. او فقط ارتباطش را مانند يك طعمه آويزان كرد و صبورانه منتظر ماند تا ياسين آن را بگيرد و زماني كه در نهايت ياسين از او پرسيد كه ميتواند در ملاقات آتي او (حيلمي) با آن رفيقش همراه وي باشد، حيلمي مانند ماهيگيري كه يك خط را بازي ميكند و آماده نيست تا قلاب را بكشد، بياعتنايي كرد. در نهايت بعد از يك ماه كه درخواستها تكرار ميشد، حيلمي موافقت كرد تا او را به رابط ادعايي ايرانياش معرفي كند. البته تاجري كه ادعا داشت ارتباطات ايراني دارد، فرد ديگري از ماموران نفوذي بود. او با نقش عالي كه ايفا كرد، براي ياسين تعدادي از ابتكارات آتي تجارياش را كه طرح آن را ريخته بود، توضيح داد و به او گفت كه ميتواند در برخي از آنها سهم داشته باشد. » هر اطلاعاتي كه ياسين بتواند از مركزيت ساف بياورد، استقبال خواهد شد و پاداشش را هم به خوبي دريافت خواهد كرد.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه