سرنوشت تلگراف، اختراع انقلابي قرن 18
فريدون مجلسي
نسل امروز كه تلفن هوشمند از دستش جدا نميشود و در هر لحظه كه بخواهد درباره مطلبي تحقيق كند، هر تصويري را ببيند، با هر دوست و آشنايي در شهر و ديار خود و در هر گوشه عالم هم گفتوگويي و ديداري كند، حتي بدون نياز به فشار دادن دگمهاي، با لمس صفحه حساس تلفن هوشمند تماس ديداري و شنيداري برقرار ميشود و از حال دوست يا از اخبار و وقايع جهان يا منابع تحقيقي بيدرنگ با خبر و اگر كندي و تاخيري در انتقال و ارتباط رخ دهد ناراحت و خشمگين ميشود. براي اين نسل شايد مشكل باشد دريابد كه اين گونه برقراري تماس تجربه چند هزار سالهاي را پشت سر گذاشته است: از بريد داريوش كه باد و باران و گرما و سرما آن را از حركت باز نميداشت و چاپارخانهها و تجهيزاتشان تا افروختن آتش بر فراز تپهها و برجها در فواصل قابل ديد كه در شب بتوان پيامهاي فوري و كلي و خطير را از مناطق مرزي با شتاب به مركز ارسال كرد، تا كبوترهاي نامهبر و كبوترخانههايي كه هم استراحتگاه پيكهاي پرنده بودند و هم كارخانه توليد كود، تا پست و پستخانه مباركه مدرن كه اعتباري با مسووليت جهاني يافت و سالها پيش از تشكيل جامعه ملل نخستين سازمان بينالمللي را به وجود آورد كه هنوز فعال است.
اما تحول انقلابي به نيمه اول قرن نوزدهم باز ميگردد كه مورس اختراع آن را به نام خود در تاريخ ثبت كرد. كسان ديگري نيز كارهايي كرده بودند، اما مورس با نظام بخشيدن به ساختار الكتريكي مخابره و با ابتكار كد الفبايي كه به نام خودش باقي ماند، آن را به صورت فزايندهاي كاربردي كرد. دو اختراع مهم قرن نوزدهم خيلي زود به ايران وارد شد، يكي عكاسي است كه يكي، دو سال بعد از اختراع وارد ايران شد و ديگري تلگراف است كه سفرهاي ناصرالدين شاه و آشنايي با آن براي كسي كه پادشاه كشوري بزرگ بود و مايل بود از وقايع گوشه و كنار آن به سرعت باخبر شود، الهامبخش بود.
نخستين تلگرام ميان كاخ سلطنتي گلستان و باغ لالهزار با كمك مهندسان دارالفنون مخابره شد و سپس بهتدريج ميان تهران و شهرهاي مختلف برقرار شد. طبيعتا بودند محافظهكاراني كه چشمبندي پيامرساني با اين سيم و قوطي انگشتي شيطاني مخالف بودند و بارها در آن خرابكاري كردند، اما به زودي تلگرافخانه نيز در كنار پستخانه مباركه داراي احترام و لقبي شد. حتي به ابزاري براي دادخواهي و تظلمات مردم درآمد و در تحولات سياسي بعدي نقشي بر عهده گرفت و حتي محل بست نشستن شد. انگليسيها براي سهولت اتصال خبري از لندن به هند مجوز احداث خط تلگراف از مرز عثماني تا مرز ميرجاوه را دريافت كردند. ما در زمان جواني در سفرها شاهد تيرهاي لاغر تلگراف بوديم كه با يك مقره سيم نازكي را از تيري دريافت و به تير ديگر منتقل ميكرد. شايد آثاري از آن هنوز وجود داشته باشد.
تلگرافچيها علائم دريافتي با كدهاي مورس را با خط الفبايي روي كاغذ مينوشتند و پيكها فورا آن را به مقصد ميرساندند. در جايي خوانده بودم كه در ايام صدارت سردار اسعد بختياري، پسرش كه فرماندار يكي از شهرهاي استان اصفهان بود، تلگرافي فوري با عناوين رسمي جناب اشرف صدراعظم خدمت پدر ارسال ميكند. تلگرافچيها كه عنوان را ميبينند، به رعايت احترام به جاي نوشتن سريع متن روي كاغذ عادي، آن را به خط زيباي نستعليق روي كاغذ اعلا مينويسند و فورا به نخست وزير ميرسانند. ايشان در هيات دولت نامه را ميخواند و با ديدن آن خط زيبا، موضوع را با وزرا در ميان ميگذارد و با غرور و افتخار ميافزايد كه ضمنا خط بندهزاده هم قابل ملاحظه است!
اديسون مخترع نابغه در توسعه تلگراف نيز نقش قابل توجهي داشت كه به يكي از نخستين اختراعات او باز ميگردد. او كه در جواني به عنوان تلگرافچي براي شركتي در نيويورك كار ميكرد كه با هزينه گزاف خطي ميان نيويورك و واشنگتن برقرار كرده بود. روزي مدير شركت خبردار ميشود كه اين جوان با ابتكاري جالب كاري كرده كه سوسكهايي كه مزاحم كار ديگران بودند به ميز او نزديك نميشدند. مدير با كنجكاوي دليل آن را ميپرسد. اديسون ميگويد كار خاصي نكرده، فقط در فاصلهاي دور ميز دو نوار نازك مسي به زمين چسبانده و آن را به جريان خفيف مثبت و منفي الكتريسيته متصل كرده. سوسكهاي مزاحم وقتي دستشان را روي نوار داخلي ميگذارند در حالي كه پاهايشان روي نوار بيروني است، ناگهان جرقهاي ميزند و كار سوسك ساخته ميشود. مدير بعد از آن او را براي تحقيق و ابتكار با خود ميبرد. اين تشويق به زودي پاسخ ميدهد. روزي اديسون مدير را به دفتر مخابرات تلگراف دعوت ميكند و با افزودن قدري سيم به امتداد خط تلگراف اتصالي به واشنگتن و نصب فرستنده مورس روي ميز كناري، روي ميز قبلي فقط دستگاه گيرنده مورس را نصب ميكند. همين كار را با قرار قبلي در دفتر واشنگتن هم كرده بود. قبلا از هر سيم مدتي براي ارسال و مدتي براي دريافت پيام روي طول موجي ثابت استفاده ميشد. ابتكار اديسون اين بود كه توانست با يك سيم به طور همزمان پيامي با طول موجي متفاوت ارسال و پيامي با طول موج قبلي دريافت كند به طوري كه پيام ارسالي تداخلي با طول موج دريافتي نداشته باشد. در واشنگتن نيز معكوس اين كار انجام و پيامهاي دريافتي با طول موج جديد با يك سيم اضافي به ميز ديگر منتقل شد و ارتباط دوطرفه شد. به عبارت ديگر با يك ابتكار ساده ارزش سرمايه و ظرفيت كار شركت دو برابر شد. بعدها به اين ظرفيت افزوده شد تا نوبت به فيبرهاي نوري رسيد كه هر رشته آن ارتباطات بيشماري را منتقل ميكنند. نوبت به بيسيم شدن تلگراف و توسعه تلفن ثابت و سپس سيار رسيد، تا با كامپيوتر و موتورهاي جستوجوگر و ايميل و توسعه شبكههاي اجتماعي كار به همين تلفنهاي هوشمند كنوني با امكانات شنيداري و ديداري برسد و بساط تلگراف، اختراع انقلابي قرن نوزدهم عملا برچيده شود.