قصه ناتمام قربانيان شيميايي سردشت
مورد بيتوجهي قرار ميدهد، مويد وجود تبعيض در اجراي قوانين است كه اينگونه تمايز و تبعيض اصلا زيبنده دولت نيست زيرا در اثر اين رويه، قوانيني كه دولت را ملزم به ارايه خدمات به مردم ميكند تبديل به قوانين متروك و بايگاني شده خواهند شد. اين امر دقيقا مانند آن است كه شهرداري از مردم عوارض و هزينههايي را دريافت كند اما در زمان ارايه خدمات خود را كنار كشيده و تعهد متقابل هزينههاي دريافتي را انجام ندهد. نبايد فراموش كرد كه قربانيان شيميايي كه بايد شناسايي شده و از حقوق قانوني خود برخوردار شوند، همگي شهروندان ايراني بوده و در اثر جنگي كه دولت متبوع آنان يكي از طرفين درگير بوده دچار نقص عضو و جراحات دايمي شده و بهطور ابدي سلامت جسمي و توان كار كردن خود را از دست دادهاند و دولت با اجراي قانون صرفا بخشي از صدمات و آلام وارده به آنان را جبران ميكند. دوم- بيتوجهي نسبت به وضعيت شهر شيميايي زده سردشت: هر چند كه هر ساله مسوولان عاليرتبه كشوري ابعاد وسيع جنايات صورت گرفته در اين شهر را در نطقها و پيامهاي خود انعكاس داده و گوشههايي از آن را بيان ميكنند اما اين امر صرفا در چارچوب وعده و بيان باقيمانده و فراتر از آن نرفته و از حيث عملي اقدامات چنداني براي جبران زيانها و صدمات وارده به مردم سردشت مشاهده نشده است. مردم سردشت بارها شاهد بيان مصيبتهايي كه در اين مدت طولاني تحمل كرده بوده و خود هم با تمام وجود اين دردها را لمس كردهاند و گوش مردم از مرثيهسرايي و بيان مصيبت پر شده، بودهاند. اكنون توقع بجا و قابل تحقق آنان جبران عقبماندگيها و برخورداري از امكانات و شرايط لازم براي حيات قربانيان شيميايي در شهر خودشان است. اينكه در اخبار و آمار به وضوح ديده ميشود كه شغل طاقتفرساي كولبري در اين شهر رايج بوده از فقدان شغل و منبع درآمد كافي حكايت ميكند. علاوه بر آن محيط اين شهر براي زندگي انسانهاي سالم هم مناسب نيست كه به طريق اولي قربانيان شيميايي با مشكلات خاص و عديده قادر به سپري كردن باقيمانده عمر پر مرارت خود در اين شهر نيستند. عقلا و منطقا انتظار ميرود كه قرباني شدن يك شهر موجبات اختصاص امكانات ويژه را برايشان فراهم كند اما در عمل براي مردم سردشت چنين نبوده است. اكنون كه ثلث قرن از اين فاجعه سپري شده؛ درخواست اصولي مردم اين است كه بايد نگرشها نسبت به اين فاجعه و قربانيان آن را تغيير داد و با بررسي نيازهاي آنان شاهد سياستگذاري جديد و ويژه در قبال سردشت و قربانيان شيميايي آن باشيم.