گراميداشت آب در ايران
فريدون جنيدي
نياكان ما همه دادههاي خداوند را گرامي ميداشتند و در انديشه و گفتار و كردار خويش، همواره به پاسداشت همه آفرينش يزدان ميكوشيدند.يكي از كتابهاي كهن ايرانيان «ارداويرافنامه» نام دارد.
موضوع اصلي اين كتاب سرنوشت روانهاي بدكرداران و نيككرداران، پس از مرگ و در جهان مينو است. در بخشي از اين كتاب چنين آمده:
«اين روان آن دروندان (پيروان دروغ) است كه چرك و نسا (مردار و پليدي تن) به آب... بردند.»
و به همين روي براي پاك نگاه داشتن آبِ روان، يكي از برترين كارهاي نيك بستن پل روي جويها بوده.
براي نمونه در بخشي از كتاب بسيار كهن «ونديداد» چنين آمده كه يكي از كارهاي نيك كه بايد براي زدودنِ گناهِ كشتنِ سگِ آبي انجام شود، بستن چهارده پل روي آب است.
در نيايش و ستايش كهني كه ايرانيان باستان آن را ميخواندهاند چنين آمده است:
«ميستايم آب را... مقدسي كه افزاينده جهان است، مقدسي كه افزاينده گله ورمه است... كه نطفه مردان را پاك ميكند، كه زهدان همه زنان را براي بارور بودن پاك ميكند، كه همه زنان را شير خوب و بهنگام ميبخشد.»
در ستايشي ديگر از كتاب بسيار كهن «يشتها» چنين آمده است:
«به كوههايي كه از (بالاي آنها) آب جاري موجود است، درود ميفرستيم و به درياچهها و استخرها درود ميفرستيم....»
باز در بزرگداشتي ديگر چنين آمده:
««سدوِيس» (اقيانوس هند) پالايآب، ابزاري خداداد براي پالايش آب است، پالايآبي او اينكه هر آبي اندر زمين هفت كشور بريزد، به «سدويس» رسد و «سدويس» آن را بپالايد و پاك كند و به پاكي به درياي «فراخكرد» شود.»
درباره ابرِ باران چنين سخني در نوشتههاي نياكان ما ديده ميشود:
«او براستي به صورت اسب مقدسي آيد. او از آب، امواج را برانگيزاند و بادِ چُست، وزيدن آغاز كند.
آنگاه اين آب را «سدوِيس» به هفت كشور رساند... زيبا و صلحبخش بسوي ممالك آيد، تا آنكه از سال خوب بهرهمند شوند.»
گفتار در همين جا پايان مييابد و در آستانه جشن «تيرگان» و گراميداشت «تيشتر»، از دهم تا بيستم تير ماهِ خيامي، كه در انديشه ايرانيان در اين هنگام، «تيشتر» بر ديو خشكسالي «اپوش» پيروز گشت و اين رويداد نيز نمايانگر گراميداشتِ ابر و باران و آب و ترسالي در فرهنگ ايراني است، نويد گفتاري را خواهم داد، درباره چگونگي اين جشن.
تير 1398
بنياد نيشابور