حفظ موضوعيت انتخابات
صادق جواديحصار
اصولا در جوامع بشري و سياسي هر تلاشي معطوف به نتيجهاي خردمندانه است؛ بنابراين اگر به اين شكل به موضوع انتخابات نگاه كنيم، نميتوانيم بگوييم كه تحت هر شرايطي موظفيم در انتخابات شركت كنيم ولو اينكه نتيجه نگيريم؛ چراكه اين مهم، خلاف خرد محسوب ميشود.
ما به عنوان اصلاحطلب بايد توجه داشته باشيم؛ اگر گامهايي كه در مسيرهاي مختلف بهويژه انتخابات برميداريم، اين مهم بايد معطوف به يك نتيجهاي مشخص باشد. حال اين نتيجه مشخص ممكن است در قياس با گذشته نه تنها بهتر نباشد، بلكه بدتر هم شده باشد ولي ما نميتوانيم به عنوان از پيش شكستخوردگان وارد فرآيند انتخابات شويم. بايد از خود بپرسيم كه چگونه ميتوانيم در انتخاباتي شركت كنيم كه براي باخت به ميدان رفتهايم، لذا شركت در انتخابات حتما بايد براي پيروزي باشد ولي اگر شكست خورديم، بايد به ديدگاه مردم احترام بگذاريم و آن زمان ميتوانيم بگوييم كه مردم به نظرات و اظهارات ما در قياس با رقيب توجه كمتري كردند ولي شركت به عنوان يك از پيش بازنده در انتخابات امري عقلاني محسوب نميشود. تمام اقدامات ما بايد معطوف به نتيجهاي مشخص باشد، اگر از دولت حمايت ميكنيم يا در انتخابات شركت ميكنيم، بايد در راستاي اهدافي از پيش تعيين شده و براي نيل به مقاصدي مشخص باشد، لذا به عقيده نگارنده سخن خردمندانهاي نيست كه اصلاحطلبان بايد تحت هر شرايطي در انتخابات شركت كنند اما با اين حال يك نكته قابل انكار نيست، آن هم لزوم حفظ موضوعيت انتخابات در جمهوري اسلامي است. بايد كاري كنيم، انتخابات از موضوعيت نيفتد و به خودي خود نقشي تعيينكننده در سرنوشت ايران و ايرانيان ايفا كند. جامعه بايد همواره با اين احساس درگير باشد كه ايجاد تغييرات منوط به شركت در انتخابات است. مردم را نبايد از نتيجه انتخابات نااميد كنيم و چنان القا شود كه گويي انتخابات در كشور از موضوعيت افتاده است. با اين حال همواره بايد توجه داشته باشيم كه اقداماتمان نيازمند نتيجهاي مشخص است. با همين ديدگاه ميتوان به مساله حمايت يا انتقاد از دولت دوازدهم و رييس آن پرداخت. ما اگر در قالبي نتيجهگرا و پراگماتيسم با موضوعات برخورد كنيم، درخواهيم يافت كه در شرايط و مواقعي خاص حمايت از دولت امري عقلاني محسوب ميشود، ولي اگر در مقطعي دولتي بدون فشارهاي بيروني از عمل به تعهدات و وعدههاي خود كوتاهي كرد، قطعا نميتوان با ديد حمايتي به آن نگريست. اما در مقطع كنوني به عقيده نگارنده بايد از دولت حمايت كرد. با اين حال دولت موظف است، شرايط را صادقانه با مردم در ميان بگذارد و كوتاهيهاي خود و سكاندارانش را به حساب بيرون و ساير فشارها نگذارد؛ بنابراين بهطور كلي اعتقاد ما حمايت منتقدانه از دولت و شخص رييسجمهوري است. ضمن آنكه بايد به اين نكته همواره توجه داشت كه لزومي ندارد از خوف روي كار آمدن دولتي تندتر، بر اشتباهات و كوتاهيهاي دولتمردان فعلي چشم بست.