جبهه پايداري به اظهارات باهنر جواب داد
حكايت اختلاف همچنان باقي است
مشكلات قديمي دوباره دردسرساز شده و باز پاي اختلافات زودتر از هر اقدامي براي رسيدن به وحدت به اردوگاه اصولگرايي رسيده است. اوج اين قصه هم به دعواي طيف سنتي جناح راست و جبهه پايداري مربوط ميشود؛ همان قصه تكراري انتخاب اصلح و صالح. ماجرا از آنجا شروع شد كه پدر معنوي جبهه پايداري درست در زماني كه غوغاي شوراي وحدت در ميان اصولگرايان جايگاه و پايگاهي پيدا كرده بود در جلسه شوراي مركزي جبهه پايداري از انتخاب اصلح حتي اگر در ميان اصلاحطلبان باشد سخن به ميان ميآورد. آيتالله مصباح يزدي در اين جلسه ميگويد: «فرض كنيد حتي در بين اصلاحطلبان فردي بود كه من دانستم كه او اصلح از كانديداي اصولگراهاست، چه حجتي دارم كه به او راي ندهم؟! من بايد به اصلح راي بدهم. اگر ائتلاف براي اين باشد كه بنشينند واقعا در بين خودشان اصلحها را انتخاب كنند. اگر فرض كنيد يكي، دو مورد اختلاف شد با اكثريت آرا انتخاب شود. اگر بنا بر اين است أهلاً و سهلاً!» همين چند جمله كافي بود تا همقطاران آيتالله مصباح يزدي در ديگر احزاب اصولگرايي به اين موضوع واكنش نشان دهند. محمدرضا باهنر در اين رابطه ميگويد: «آيتالله مصباح معتقد است بايد از اصلح حمايت شود حتي اگر راي نياورد كه ما موافق اين موضع نيستيم، زيرا فعاليت سياسي بايد به نتيجه ختم شود. ما در انتخابات صالح مقبول را بر اصلح غيرمقبول ترجيح ميدهيم.» بعد از اين اظهارات بود كه جبهه پايداري اين بار در حساب كاربرياش در توييتر به آنچه باهنر گفته بود واكنش نشان ميدهد و خطاب به محمدرضا باهنر مينويسد: جناب آقاي محمدرضا باهنر در حالي بيان كرده «آيتالله مصباح معتقد است بايد از اصلح حمايت شود حتي اگر راي نياورد» كه اساسا اين ادعا برخلاف ديدگاه علامه مصباح يزدي است كه به دفعات فرمودند «معرفي اصلحي كه امكان
راي آوري آن فراهم نيست، كار لغوي است.»
نه به ائتلاف پايداري
صادق محصولي قائممقام دبيركل جبهه پايداري بعد از اين دعواها به دفاع تمامقد از جريان خود در ماجراي انتخاب اصلاح و صالح ميپردازد. هر چند بحث انتخاب اصلح بيشتر شبيه مساله سهمخواهي است اما محصولي تلويحا آن را رد ميكند و باز صحبتهاي گذشته خود را درباره انتخاب اصلح به جاي صالح تكرار ميكند. او به فارس ميگويد: «جبهه دارد تلاشهاي خود را انجام ميدهد و سعياش بر اين است كه از افراد متعهد، دلسوز، كاربلد و متخصص دعوت كرده و آنها را متقاعد كند كه در انتخابات شركت كنند. تا آنجايي هم كه ميتوانيم از نيروهاي انقلابي متخصص و دلسوز حمايت ميكنيم. نگاه اگر ارزشي باشد نبايد گفت هر كسي از حزب من بود بايد انتخاب شود، بلكه بايد گفت هر كس تعهد و تخصص داشت و اصلح بود بايد به مجلس برود.»
اما صحبتهاي محصولي آنجا جديتر ميشود كه درباره دلخوريها از انتخابات گذشته ميگويد. او درباره ليست ائتلافي اصولگرايان ميگويد: «تجارب توأم با شكست را نبايد تكرار كرد؛ تجاربي كه منجر به شكست انقلابيون ميشود را نه دين تاييد ميكند كه تكرار كنيم نه عقل.»
سكوت پدرخوانده
تا بود اصولگرايان مدعي بودند اين جامعه روحانيت مبارز است كه در جريان انتخابات براي اصولگرايان خطمشي تعريف ميكند و جناح راست بايد زير چتر آنها حركت كنند؛ موضوعي كه با گذشت هر انتخابات كمكم رنگ و لعاب خود را براي جناح راست از دست داد و با طرح نواصولگرايي قاليباف ماجراي عبور از جامعه روحانيت مبارز هم در بين برخي حاميان اصولگرايي خود را نشان ميدهد. اين موضوع تا آنجا پيش ميرود كه يك تشكلي كه هميشه در راس جريانسازي احزاب اصولگرا بوده است ديگر تمايلي ندارد در پروسه انتخابات بهطور مستقيم وارد شود. محمدرضا باهنر در اين رابطه ميگويد: «جامعه روحانيت ميگويد ما قصد ورود مستقيم به انتخابات و ارايه ليست نداريم، با اين حال ميگويند اگر شوراي ائتلاف بخواهد، ما حاضر هستيم كه عامل وحدت و دعوتكننده باشيم و همه اطراف اصولگراها را دعوت كنيم و به وحدت بزرگتري برسيم. او ادامه ميدهد: «حرف جامعه روحانيت اين است كه من اصلا دنبال پدرسالاري و پدرخوانده بودن نيستم و اگر شما ميخواهيد، ميتوانم دعوت عامتري كرده و شما را دور هم جمع كنم و براي خودم سهم و شراكتي نميخواهم و آنها هم استقبال كردهاند.»
بازگشت براي ناطق نوري
مدتها بود زمزمه رايزني با ناطق نوري براي برگشتن او به جبهه پايداري به گوش ميرسيد. حال باهنر از تلاش براي جذب او ميگويد. به گفته باهنر: آقاي ناطق يك وضعيت استثنايي دارد و ارادهاي براي فعاليت سياسي به اين شكل ندارد و چندين دفعه هم با ايشان مذاكره شده است. او ميگويد: آقاي ناطق را به عنوان سرمايه اصولگرايي ميدانم ولي ايشان قانع نيستند كه فعال باشند و براي حضور در وسط ميدان احساس تكليف نميكنند.