عباس آخوندي:
هنوز صندوق راي مرجع مديريت تعارض است
عباس آخوندي وزير سابق راه، مسكن و شهرسازي در مصاحبهاي با خبرآنلاين به موضوعات مختلفي از جمله بحث انتخابات ميپردازد. او درباره تغيير از طريق صندوق راي ميگويد:«اتفاق بسيار خوبي كه در ايران رخ داده، مردم متوجه شدهاند كه بايد تمام تعارضها را از طريق صندوقهاي راي مديريت كنند. حالا اينكه اين صندوق راي چقدر پيرامونش گلهگذاري وجود داشته باشد، همه سر جاي خودش است ولي نهايتا هنوز صندوق راي به نظر من مرجع مديريت تعارض است.»او درباره ايجاد همبستگي براي مشاركت دو راهحل پيشنهاد ميدهد و ميگويد:«قاعده انصاف هم در حوزه سياست مهم است، هم در حوزه اجتماع و اقتصاد. به اين موضوع در اقتصاد ميگويند، رقابت منصفانه. شما وقتي حاضر هستي مشاركت كني كه حس كني انصاف رعايت ميشود. اگر بداني داستان، داستان منصفانهاي نيست، هيچوقت شركت نميكني. آيا حاضريد در يك بازياي كه داورش منصف نباشد، شركت كنيد؟» او ادامه ميدهد:«نكته دوم نهادهاي مدني هستند. بزرگترين مشكلي كه الان وجود دارد اين است كه كلا نهادهاي مدني ايران از حيطه فعاليت خارج شدهاند، يعني در واقع به دليل گسترش فساد، نهادهاي مدني اصلا در صحنه نيستند. قاعدتا بايد تا يك حدي حكومت به اين نتيجه برسد كه نهادهاي مدني را به رسميت بشناسد و اجازه دهد، نهادهاي مدني بيايند و فعاليت كنند، آخر كار به نفع حكومت است.»او ميگويد:«من حتما براي مشاركت اجتماعي و حداكثري حضور مردم در انتخابات كمك ميكنم، چون من اعتقادم بر اين است كه با وجود همه اين گرفتاريها، اصل مهم رفتن پاي صندوقهاي راي است. من اين اصل را هيچوقت ناديده نميگيرم. من يك زماني يك يادداشت نوشتم با تيتر «من يك راي دارم». من هنوز فكر ميكنم من يك راي دارم، مساله اصلي ايران است و همه ملت ايران بايد بدانند، من يك راي دارم. برخي ميگويند نه شما راي نداريد و اين خيلي مردم را افسرده كرده است. اگر مردم بپذيرند كه هنوز يك راي دارند و آن راي تاثيرگذار است، خيلي فرق ميكند.»آخوندي درباره قرار گرفتن در دسته اصولگرايان يا اصلاحطلبان ميگويد:«من قطعا جزو اصولگراها به معني امروزياش نيستم. جزو جريان اصلاحطلب به معني سازمانياش هم نيستم، بيشتر خودم را يك آدم روشنفكر ميدانم» او ميگويد:«هيچ تعلق خاطري به جريان اصولگرايي نداشتم.»عباس آخوندي درباره دعواهاي سياسي و جناحي ميگويد:«اين دعواهاي جناحي و سياسي همهاش به خاطر اين است كه اصلا نسبت به ايران حس تعلقي وجود ندارد به همين خاطر اين دعواها به وجود آمده است. اگر ايران مساله باشد، هيچ كدام از اين دعواها نبايد باشد. شما همه جناحهاي ايران را دعوتشان كنيد و بگوييد هر كدامشان يك صفحه راجع به ايران بنويسند، ايران چيست؟ شما ميخواهيد ايران را فقط يك مرز تعريف كنيد؟ يا ايران يك فلسفه است؟ ايران يك سبك زندگي است؟ ايران يك تاريخ است، ايران چيست؟ آن چيزي كه ما مثلا در پيروزيهاي ورزشي به دست ميآوريم و داد ميزنيم ايران ايران، آن ايراني كه ميگوييم، چيست؟ شما فكر ميكنيد، جناحهاي سياسي ما راجع به ايران يك درك روشني دارند؟ يا بيشتر به دنبال منافع گروهي خودشان هستند؟»وزير سابق وزارت راه درباره استيضاحهاي پي در پي گفت:«مجلس استيضاح نميكرد، يك عده خاصي استيضاح ميكردند. دليل اينكه ميگويم، من مشكل نداشتم اين است كه من ميدانستم چه ميگويم، نه وعده پرت و پلا ميدادم، نه با سياستهاي متناقض صحبت ميكردم و نه دنبال اين بودم كه مثلا معاملهاي با نمايندهها بكنم. لذا خيلي من راحت بودم».