ضيافت عشق
رضا اصفهانيزاده
سينماي ايران در اواخر دهه چهل شكل تازه و مثبتي به خود گرفت. اگر بخواهيم پژوهشي در سينما داشته باشيم تاثير شگرف سينماي كيميايي را هرگز نميتوان انكار كرد، او با شيفتگي براي فيلم ديدن در دوران طلايي سينماي كلاسيك كه روز به روز در حال پيشرفت بود در طهران قديم، لالهزار پر از سينماي رنگارنگ در مسير فيلمسازي شكوفايي استعداد ذاتي و علاقه شخصي به سينما قرار گرفت و با هوش و ذكاوتش و شناخت كافي از زبان عامهپسند مردم و انتقال كلمات و اصطلاحات توانست مخاطب عام و روشفكر را در سينما كنار هم قرار دهد و خود را به عنوان مهمترين كارگردان مولف و آغازگر موج نوي سينماي ايران
معرفي كند.
مسعود كيميايي نويسنده و كارگرداني كه به دليل تعهد و مسووليت اجتماعي، خود را هرگز به فرصتهاي طلايي و سياسي عبور از مردم ترجيح نداد. او دغدغه عدالتخواهانه نسبت به مردم جامعه و طبقه اجتماعي خود را هميشه همراه داشته. كيميايي در دوران بعد از انقلاب و در فصولي كه نتوانست فيلم بسازد به ادبيات پرداخت.
حسد، زخم عقل و سرودهاي مخالف اركسترهاي بزرگ ندارد را منتشر كرد. فراموش نكنيم راز موفقيت او در سينما فهم تكنيكي سينما، پرداخت درست ادبيات و تعريف داستان در فيلمهايش است.
شخصيت سينماي كيميايي با اخلاقگرايي و پايبندي به اصولگرايي و آرمانگرايي توانسته در كانون خانوادهها خود را تثبيت كند. كيميايي در اين سالهاي پربار فعاليتش توانسته چندين اثر شاخص تكرارنشدني از خود به جا بگذارد.كيميايي چه در خلق كاراكترهاي سينمايياش و كشف استعداهاي بازيگران، يا انتخاب موسيقي متن و قاببندي فاخر از سينما در ذهن تماشاگران فيلمهايش را حك كرده و هنوز هم مردم با گذشت ۵۳ سال از فيلمهاي او
ياد ميكنند.
اميدوارم خالق آثار به يادماندني هر چه زودتر و بدون چالش و اضطراب نسبت به گذشته از اين زمان عبور كرده و بتواند فيلم درخشان خودش را بسازد. تولدت مبارك مرد تاريخساز سينما.