فارسي ميانه
فریدون جنیدی
زبان «فارسی» از زمان «هخامنشیان» زبان رسمی «ایران» شد و در سنگنوشتههائی که از زمان آنان بر کوهها باقی مانده همین زبان را به کار گرفتند. در زمان «اشکانیان» زبان «پهلوی» یا «پهلوانیک» زبان رسمی بود. زبان «پهلوی ساسانی» پیوسته به زبان «اشکانیان» و در ادامه زبان هنگام «هخامنشیان» (پارسی باستان) و زبان «اوستایی» است. امروزه زبانشناسان در مورد زبانهای «ایرانی» و زبان «فارسی» قائل به سه دوره هستند: باستان، میانه، نو. گزارش گزیده این دستهبندی چنین است:
1) «ایرانی باستان» شامل زبان کهن «پارسی هخامنشی» و زبان «اوستایی» است (که «اوستائی» با زبان «پارسی هخامنشی» یا «پارسی باستان» نزدیکی بسیار دارد، و نیز با زبان کهن «هندوستان» یعنی «سانسکریت» نزدیک است). در کنار این زبانها از چند زبان دیگر یاد میشود.
2) «ایرانی میانه» که شامل «پهلوی اشکانی» (پارتی) و «پهلوی ساسانی» (فارسی میانه) و چند زبان «خراسانی» (شرقی) چون «سغدی» و... است.
3) «ایرانی جدید» که شامل «فارسی دری» پس از «اسلام»، و دیگر زبانهای «ایرانی» (کردی، بلوچی، سیستانی، گیلکی و پشتون و ...) است.
به روایت «فردوسی» در «شاهنامه»، «پهلوی» زبان رسمی «ایرانیان» بود. در «شاهنامه» همه جا از «پهلوی» معنی «ایرانی» برمیآید، نه یک قوم مثل «سیستانیان»، یا «پارسیان»، یا «مادها»، بلکه «پهلوی» شامل همه اقوام «آریائی»، و «ایرانی» است. چنانکه افزون بر زبان «پهلوی» یا «پهلوانی» از کیش پهلوی، جامه پهلوی، سرود پهلوی، جوشن پهلوی، و خط پهلوی در «شاهنامه» فراوان نام برده شده است. اکنون که دانستیم «پهلوی»، و «پهلوان» منسوب به «پَهلَو» به معنی «ایرانی» است، خوب است بدانیم که «ایرانیان» زبان خویش را زبانی زیبا میدانستند و بنابراین نغمهسرائی بلبل را سخن «پهلوی» میشمردند. نمونه را: روزی است خوش و هوا نه گرم است و نه سرد // ابر از رخ گلزار همیشوید گرد// بلبل به زبان پهلوی با گل زرد // فریاد همی زند که مَی، باید خورد// یا: بلبل به شاخ سرو، به گلبانگ پهلوی // میخواند، دوش، درس مقامات معنوی.
از سال 1354، نگارنده «پهلوی» را خود آموخت، و کتاب «نامه پهلوانی، خودآموز خط و زبان پهلوی» را نوشت که در سال 1360 چاپ شد. در همه این سالها انجمنهای گوناگونی را برگزار کرد و بسیاری از ایرانیان خط و زبان «پهلوی» را به سادهترین شیوه آموختند. از سالهای پایانین دهه 60 در خانهای که آن را روانشاد مهندس «کیخسرو زارع» فرزند روانشاد «اردشیر زارع» به «بنیاد نیشابور» پیشکش کرده بودند، انجمنها به گونه گسترده برگزار شد و تا به امروز همچنان در هر سال نزدیک به 100 تن نامنویسی میکنند و در هفته یک تا سه روز و هر روز یک ساعت ویژه انجمن آغازین پهلویخوانی است. هر ساله از نیمه شهریورماه تا مهرماه نامنویسی در «بنیاد نیشابور» برگزار میشود و دانشجویان تنها باید پیمان ببندند که در انجمنها غایب نباشند. در اتاقی کوچک از این ساختمان که ویژه آموزش گردیده، جز از پسین (غروبگاه) روزهای شنبه که انجمن شاهنامهخوانی برگزار میشود، هر روز (یکشنبه تا چهارشنبه) بی هیچ آزمون و مدرکی، از پایینترین پایه تا بالاترین جایگاه، خط و زبان «پهلوی» آموخته میشود و همه دورهها افتخاری و رایگان است. پس از پایان دورههای پهلویخوانی و سپس کتیبههای پهلوی ساسانی و اشکانی، کسانی که مهرشان پیوسته است و پایدارند، میتوانند چند زبان باستانی دیگر را نیز بیاموزند و در دریای شگفت فرهنگ و دانش نیاکان بیشتر شناور باشند. به امید روزی که همه جوانان ایرانی با اندیشههای ژرف نیاکانشان آشنا گردند.
بنیاد نیشابور/شهریور 1398