رازي كه بر غير نگفتيم و نگوييم، با گوگل بگوييم كه او محرم را ز است
پيمان نوروزي
ادعاي اينكه كسي ما را از مادرمان هم بهتر بشناسد ضربالمثلي است كه به شناختي عميق اشاره دارد و اين شناخت كار هر كسي هم نيست. اما اين روزها كمپاني گوگل ميتواند اين ادعا را داشته باشد و بگويد چيزهايي از ما ميداند كه نزديكترين افراد هم روحشان از آن خبر ندارد. ما پذيرفتهايم كه زير رادار گوگل هستيم و اين كمپاني بسياري از اطلاعات روزمره ما را رصد ميكند؛ از اينكه كجاييم، با چه وسيلهاي جابهجا ميشويم، چه خريدي ميكنيم تا اطلاعاتي از سلايق و علايق شخصي ما. فعاليتهاي ما هر روز توسط تحليلگران داده در گوگل تجزيه و تحليل ميشود. گوگل به عنوان يك نهاد اقتصادي امكانات خود را از قبيل جيميل و گوگلمپ رايگان در اختيار ما قرار ميدهد تا بتواند با تحليل دادههايي كه ما در اختيار اين نرمافزارها ميگذاريم، اهداف تبليغاتياش را هدفمند و با سليقه ما پيش ببرد. اين نوعي روش تبليغاتي پيشرفته است كه گوگل سالهاست آن را در پيش گرفته. شايد شما هم جزو آن دسته از كساني هستيد كه سعي ميكنيد خود را از رادار گوگل دور نگه داريد و از
برنامههاي آن مانند جيميل و گوگلمپ و گوگل آسيستنت و اپليكيشنهاي ديگر گوگل استفاده نميكنيد. اما احتمالا بسياري از شما از گوشيهاي اندرويد استفاده ميكنيد كه اين سيستم عامل هم كه متعلق به گوگل است و براي بهبود تجربه كاربرانش، فعاليتهاي شما را بررسي ميكند. پس باز هم زير نظر هستيد. گوگل راه خود را از هر طريقي به زندگي ما باز ميكند. تحليلگران گوگل هميشه چند قدم از ما جلوترند و بيراه نيست اگر بگوييم اين كمپاني اطلاعاتش را به جز آنچه تايپ ميكنيم از لابهلاي نفسهاي ما هم جمع ميكند. سادهترين مثال، دستگاههاي كتابخوان جديد آمازون است كه از تمركز ما بر يك صفحه يا تندتر رد كردن صفحهاي ديگر همچنين از بررسي حالت چهره ما هنگام خواندن متني متوجه ميشود كدام مطالب براي ما خواندنيتر است و بيشتر روي آنها تمركز ميكنيم يا كدام مطالب را سرسري ميخوانيم يا اصلا حوصلهمان را سر برده است و آن را رد ميكنيم. بر همين اساس الگوريتمي براي تبليغات كتابهايي كه به ما پيشنهاد ميدهد، تنظيم ميكند.حيرتانگيزتر اينكه گوگل از كارهايي كه وقتي «به خلوت ميرويم آن كار ديگر را ميكنيم» هم آگاه است. گوگل به عنوان بزرگترين و قويترين موتور جستوجو در دنيا عصاي دست اغلب افراد در تمام حرفهها و مشاغل شده است. نوجوان و دانشجو، شاغل و بيكار در هر سن و سالي، بخش عمدهاي از زندگي خود را با گوگل در ميان ميگذارند؛ چه در باب سرگرمي يا براي سهولت در كارهايمان يا مسائل شخصي و يواشكي. خيلي از ما رازهايي داريم كه به هيچ وجه حاضر نيستيم حتي بر زبان بياوريم؛ رازهايي كه حتي ممكن است از ترس قضاوت به روانشناسمان هم دروغ ميگوييم. اما صفحه جستوجوي گوگل را رازدارترين محرم اسرار يافتهايم و وقتي با گوگل تنها ميشويم به راحتي سفره دلمان را باز ميكنيم. اطلاعاتي كه ممكن است ما را خجالتزده كند به راحتي با گوگل در ميان ميگذاريم و به او دروغ نميگوييم. از گوگل درباره مشكلات رواني، اطلاعات زناشويي، كمبود اعتماد به نفس، عقايد نژادپرستانه و هزاران راز مگوي ديگر مشورت ميگيريم. در واقع ارزش اصلي جستوجوهاي گوگل و بيگ ديتايي كه اين كمپاني در اختيار دارد در حجم بالاي آن نيست بلكه در صداقتي است كه مردم در جستوجوها نشان ميدهند.تايپ كردن مجموعهاي از كلمات در كادر سفيد گوگل ردپاي كمرنگي از حقيقت به جاي ميگذارد اما وقتي ميليونها بار تكرار شود در نهايت به رمزگشايي از واقعيتي ژرف ميانجامد. تحليل دادههاي گوگل حقايقي حيرتانگيز را پيش چشم ما تصوير ميكند. تا جايي كه حتي در انتخاباتي مثل انتخابات امريكا دقيقترين پيشبينيها را از ميزان مشاركت در ايالتهاي مختلف تا نتيجه نهايي فقط ميتوان از گوگل شنيد.حالا شايد اين موضوع ترسناك به نظر برسد اما خيلي هم جاي نگراني نيست. اين اطلاعات به ما نشان ميدهد كه شركتهاي تكنولوژي چگونه فعاليتهاي خود را پيش ميبرند. دانش و آگاهي سازوكار اين شركتها، راه زندگي بهتر و به خدمت گرفتن تكنولوژي را برايمان هموارتر ميكند و نبايد از آن بترسيم.