نظرخواهي
مردم كتاببين هستند تا كتابخر
غلامحسين سالمي٭
اين كه گفته ميشود به ناشران و نويسندگان سختگيري نكنيم، اينها بيهوده است. وقتي دولت عوض شد همه حرفها زده شد اما چقدر اوضاع نشر كتاب عوض شده است؟ هميشه گفتهام بازهم ميگويم؛ همين قدر كه سالي 10 روز مردم با كتاب آشتي ميكنند به اندازه كافي خوب است، حالا از صبح ميبيني اتوبوسهاي متعدد از شهرستانها ميآيند در يك روز نميتوانند همه چيزي كه ميخواهند را بخرند. مردم از اقصي نقاط اين مملكت ميآيند به تهران تا كتاب بخرند، خسته و كوفته به پايتخت ميآيند اما نميدانند كجا بروند. يكي از مشكلات اساسي ما درنمايشگاهها همواره كمبود اطلاعرساني بوده است. خيليها از مسوولان غرفهها ميپرسند كجا برويم در حالي كه خود آنها هم نميدانند كه فلان ناشر در كدام سالن مستقر است. يكي ديگر از اشكالات نمايشگاه گرمي سالن است معضلي كه سالها وجود دارد و هنوز فكري به حال آن نكردهاند. به نظرم اين بازار مكاره است نمايشگاه كتاب نيست. نمايشگاه فرانكفورت را ميبيني دلت باز ميشود. همه جور امكانات است. چهار آدم نوقلم الان بيايند نمايشگاه هيچ امكاناتي نيست كه كتابشان را نشان دهند و دو آدم نظر دهند كه اين كتاب را چاپ ميكنيم. در حالي كه در تمام دنيا جاي ويژهاي در نمايشگاه وجود دارد كه پديد آورندگان اثر، جايي ميروند كتابشان را نشان ميدهند و بررسي ميشود و ظرف دو يا سه روز كتاب چاپ ميشود، براي همين كتاب به هزينه جيب پديد آورنده اثر چاپ ميشود و بعد كتاب ميماند. به نظرم اين خيل عظيمي كه هر سال به نمايشگاه ميآيند بيشترشان كتاب خر نيستند بيشتر كتاب بين هستند. من به صراحت ميگويم الان اگر يك غرفه فروش فلافل در نمايشگاه ميگرفتم طي 10 روز خيلي بيشتر از يك ناشر درميآوردم؛ ملت به شكمش ميرسد اما به ذهنش نميرسد. در اين مملكت هيچ كس از فقر شكمي نميميرد اما از فقر انديشه ميتوان مرد. ٭ مترجم
كتاب نخواندن بحثي ريشهاي دارد
حسين سناپور٭
در يك سال اخير خيلي از كتابها مجوز گرفتهاند؛ خيلي از آنهايي كه از دوره احمدينژاد مانده بودند منتشر شدند. البته درصد ندارم كه بگويم چند درصد آنها منتشر شدهاند اما چيزي كه ميبينيم اين است كه خيلي از كتابها منتشر ميشوند با اين حساب اوضاع قطعا اوضاع نشر بهتر شده است و سختگيريهاي بيمنطق دوره قبل كم شده است، اما بايد مشكل اين حوزه ريشهاي حل و سانسور برداشته شود. به نظرم اگر قرار است از اثري شكايتي شود اين موضوع بايد بعد از انتشار كتاب باشد؛ بايد ديد محتواي كتاب چه بوده است و بعد در مورد آن نظر داد. بهترين راه اين است كه هيات منصفهاي كه اهل فرهنگ هستند بايد در اين مورد نظر دهند كه كتابي مشكلي دارد يا نه. نه اينكه كتاب را دربياوريم، سرمايه ناشر بر باد برود و دستش به جايي بند نباشد. ميتوان در ارشاد نهادي گذاشت كه به شكايتها رسيدگي كنند و اگر كتاب به اصطلاح مخل نظم عمومي بود قضاوت كار را برعهده دادگاه بگذارند نه، آن آدمي كه به عنوان مميز در ارشاد نشسته است. وقتي نويسندهاي را به دادگاه ميكشانند او چيزي به اسم مجوز دستش نيست كه رو كند و بگويد كه كتاب مجوز ارشاد را دارد. از سوي ديگر حرفهايي كه در مورد كتابخواني زده ميشود به نظرم درست كردنش بحث ريشهاي است، هر چند قيمت كتاب هم ميتواند تاثيرگذار باشد. نكتهاي كه وجود دارد اين است كه كتابخواني اول از خانواده و مدرسه شروع شود، متاسفانه مدرسهها اهميتي به كتابخواني نميدهند معلوم است كه بچهها كتابخوان نميشوند، يا خانوادهاي كه كتابخوان ندارد طبيعي است كه فرزند آن خانواده كتاب نخواند. به نظرم خيلي از حرفها در حد شعار است، عملا فضاي كتابخواني ما ضد كتابخواني است؛ تخصص و درس خواندن را موفقيت ميدانند و كسي براي كتابخواني ارزشي قايل نيست؛ در نتيجه اين موضوع در حد همان شعارهاي معمول ميماند. ٭ نويسنده
به اوضاع خوشبين هستم
منوچهر حسنزاده٭
اينكه گفته ميشود مردم كتاب نميخوانند چون كتاب گران است، اين حرفها بيشتر در مورد كارهاي ضعيف صدق ميكند، اما كارهاي قوي كه منتشر شوند در بازار به سرعت آب ميشوند. درست است كه كتاب گران است اما بايد اين موضوع را در نظر گرفت كه قيمت همه چيز باهم بالا ميرود. در مجموع قيمت بالاي كتاب را دليل بر كتاب نخواندن نميدانم، در اين ميان مسائلي چون مميزي هم وجود دارد و از سوي ديگر گران بودن كتاب هم مساله مهمي است اما با اين همه كار خوب مساله است كه وقتي منتشر شود از آن طرف به سرعت فروش ميرود. اگر اين همه ناشر در بازار نشر اين كشور فعاليت ميكنند حتما بازاري وجود دارد كه كتاب توليد ميكنند. يكي از چيزهايي كه ميتواند به توليد كتاب خوب كمك كند تكاپوي اهل قلم است كه كتاب خوب توليد كنند. نميتوان تكذيب كرد كه ارزش پول كم شده است، اما نه آنقدر كه جرياني را متوقف كند. يكي از دلايلي كه مردم كم كتاب ميخرند به اين خاطر است كه سرگرميها زياد شده است، قبلا روزنامه ميخريدند و الان آنها از طريق ماهواره ارضا ميشوند. من در مجموع به اوضاع نشر خوشبين هستم و وقتي به آمار نشر مرواريد نگاه ميكنم خوش بينيام بيشتر ميشود. اين حقيقت هست كه جمعيت زياد شده اما به آن ميزان جمعيت كتابخوان زياد نشده است اما به نظرم اين مساله در دنيا هم اين طور است. سطح فرهنگ جامعه انساني دارد بالا ميرود اگر بخواهيم منصفانه به موقعيت جامعه نگاه كنيم ميبينيم كه مميز كارش را انجام ميدهد و اداره مميزي و سازماندهي مطبوعات و كتاب در دولت كار دشواري است، اما در مجموع الان سيستم سريعتر است و مقدار زيادي كتابها كه جلوي انتشارشان را گرفته بودند، دوباره اجازه دادهاند. جامعه حركت تكاملي خود را دارد و بايد انصاف را رعايت كرد من كه به اوضاع خوشبين هستم.
٭ مدير نشر مرواريد
نمايشگاه فروشگاه نباشد
محسن بهشتيان ٭
به نظر من قيمت كتاب در ميزان كتابخواني موثر است. اما آيا اينكه در نهايت به نفع همه هست يا نه، نميدانم. نكته اينجاست كه اين قيمتهاي پشت جلد قيمت واقعي چاپ كتاب است. با در نظر گرفتن همه فرايند چاپ و نشر. پس كسي گرانفروشي نميكند. بلكه با قطع يارانه كاغذ و اتفاقاتي كه افتاد در چندسال گذشته قيمت واقعي كتاب بالا رفت. در عين حال اين يك واقعيت است كه اين قيمت براي بسياري از قشرها قيمت بالايي است. نمايشگاه كتاب محل معرفي و نمايش كتاب است نه فروش آن. وقتي نمايشگاه كتاب تبديل به فروشگاه كتاب ميشود، اتفاق بدي ميافتد. زيرا براي مثال كسي كه اهل مطالعه است و در سبد خريد خود مبلغي را براي خريد كتاب كنار گذاشته، اين مبلغ را در نمايشگاه هزينه ميكند. چراكه هم دسترسي بيشتري به انتشارات دارد و هم تخفيف ميگيرد. اما آن روي سكه اين است كه اين هزينه از سبد فروش كتابفروشيها بيرون ميرود. همين امر سبب شده تا كتابفروشيها يكي پس از ديگري به تعطيلي كشيده شوند. درست است كه ناشر با نقدينگياي كه در 10 روز نمايشگاه به دست ميآورد شرايط خوبي پيدا ميكند، اما در آخر ارتباط كتابخوان با كتابفروشي قطع ميشود. با برگزاري نمايشگاه كتاب، منافع ناشر و كتابفروشي كه هر دو عضو اتحاديه هستند در مقابل هم قرار ميگيرد. قطعا همه كساني كه به نمايشگاه ميآيند كتاب نميخرند ولي كتابخوانهايي كه دنبال كتاب و تازههاي نشر هستند از نمايشگاه خريد خود را انجام ميدهند. اين يك حقيقت است كه فروش نمايشگاه نسبت به كل سال خيلي خوب است. در واقع 50 درصد فروش سالانه كل كتاب كشور در همين 10 روز است. بايد نماشگاه محل معرفي كتاب و انتشاراتيها باشد. ميتوان در نمايشگاه شب كتاب برگزار كرد و از كتابهاي مختلف رونمايي كرد.
٭ مسوول كتابفروشي لارستان