• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4636 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۱۳ ارديبهشت

خليج‌فارس و صلح

حسن اميدوار

در سير تاريخي جنگ و صلح، هميشه جغرافيا و موانع طبيعي به عنوان يكي از عوامل پيشگيري از گسترش منازعات مطرح بوده‌اند. به تدريج با پيشرفت دانش بشر و ساخت كشتي‌هاي بزرگ، انسان‌ها موفق شدند در آن سوي درياها دست به تهاجم بزنند؛ لذا جغرافيا با چالشي كه فراروي انسان گذاشت به بنيان‌هاي اوليه تمدن بشر شكل بخشيد. در رابطه با درياها يا مناطق سوق‌الجيشي و استراتژيك، چند نظريه مطرح شد كه خود آنها سبب تحولات عمده‌اي در سطح جهان شد. 

نخستين نظريه مربوط به آلفرد ماهان در كتاب «نفوذ دريايي» سال 1890م است كه دستيابي به دريا و داشتن قدرت دريايي براي ملت‌ها را سرنوشت‌ساز مي‌داند. با طرح اين نظريه، مسابقه بي‌سابقه‌اي در رابطه با تسليحات و نيروي دريايي آغاز شد. نظريه بعدي را مكيندر در سال 1940 با نام «هارتلند» ارايه داد. او مناطقي را در سطح جهان به عنوان قلب جهان مشخص كرد و معتقد بود كه هر كشوري بتواند بر اين مناطق سلطه يابد مي‌تواند به كل جهان سلطه داشته باشد. نظريه ديگر، نظريه كارل هوس هوفر در سال 1946 بود. البته او اين نظريه را قبلا در كتاب «اسرار مرزها» در اوايل 1900 مطرح و عنوان كرده بود كه كشورها و مرزها حالت ارگانيسم دارند يعني همزمان با رشد و تحولات اجتماعي، اقتصادي و صنعتي يك كشور، ممكن است مرزهاي آن نيز گسترش پيدا كنند. عده‌اي پايه‌هاي اين نظريه را باني و دستمايه اقدامات آلمان نازي و تجاوزطلبي آن مي‌دانند. اين نظريه‌ها فراموش شده بود تا اينكه در سال 1970 نظريه‌هاي جديدي با عنوان «نظم نوين جهاني» مطرح شد. والرشتاين، نكته‌اي را بين كشورهاي اروپاي شرقي و غربي عنوان كرد مبني بر اينكه عدم دسترسي به دريا، علت عقب‌افتادگي كشورهاي اروپاي شرقي است. اين نظريات در مجموع، توجه به خليج‌ها، بنادر، درياي آزاد و اهميت آنها را مطرح كرده است. اما در خاورميانه نيز سه مولفه وجود دارد كه سبب مي‌شود اين منطقه با نظريه «هارتلند» همخواني بيشتري داشته و محل مناقشه و منازعه باشد. نخست اينكه منطقه بين‌النهرين و خاورميانه، محل تولد اديان آسماني است. مولفه دوم، ذخاير عظيم انرژي موجود در اين منطقه و ويژگي ژئوپولتيك آن است، چراكه از نظر دستيابي به آب‌هاي گرم، نقطه‌اي به وجود آمده كه پتانسيل درگيري‌هاي بزرگ بين شرق و غرب و حتي قدرت‌هاي بزرگ را در خود دارد. سومين مولفه، مسائلي است كه از گذشته انباشته شده مثل منازعات بين اعراب و اسراييل و اشغال سرزمين فلسطين و ... كه موانعي نگران‌كننده براي تحقق صلح مثبت و پايدار محسوب مي‌شوند. از اين رو استقرار صلح و امنيت در منطقه خليج فارس بسيار حائز اهميت است، در‌گيري‌هاي حل نشده باعث خشونت مي‌شود و حل مناقشه‌ها با راه‌حل‌هاي مسالمت‌آميز مي‌تواند به منطقه‌اي صلح‌آميزتر منجر شود. درس‌هاي تازه نشان مي‌دهد كه زمان تغيير در سياست‌هاي كشور‌هاي منطقه نسبت به صلح و محيط زيست به وضوح فرا رسيده است و بايد با اقدامات احتياطي معقول بر حفظ امنيت و صلح در خليج فارس بيفزاييم از اين رو براي احياي محيط زيست خليج‌فارس و اقدام براي صلح در منطقه ضروري است، دست دوستي به سوي صلح دوستان كشورهاي حوزه خليج فارس دراز كنيم زيرا پيش‌بيني مي‌شود تاثيرات منفي شوك‌هاي اقليمي و آلودگي‌هاي محيط زيستي آينده، امنيت معيشت و منابع موجود را تهديد و خطر درگيري‌هاي جديد را تقويت كند اين امر در مورد كشور‌هايي كه سابقه درگيري دارند بيشتر محتمل‌تر است. بايد پذيرفت ايران امن با مرزهاي امن، آب‌هاي امن و همسايگان امن، امنيت بيشتر و باثبات‌تري خواهد داشت، صلح ديگر يك گزينه نيست بلكه يك ضرورت است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون