پاسخ به يادداشت آقاي عبدي
علي احساني
مطلب «گام اول، شفافيت قضايي» كه در تاريخ 22 تير99 به قلم آقاي عباس عبدي در روزنامه اعتماد منتشر شده، مطلبي است كه هم انتقاد به دستگاه قضايي در آن ديده ميشود و هم پاسخ انتقاد! در مقدمه مطلب دستگاه قضايي از حيث صدور حكم اعدام براي فردي كه سه بار پيش از آن حد شرب خمر درباره وي اجرا شده، مورد سوال قرار گرفته و در متن يادداشت از قوه قضاييه در اين مورد دفاع شده و آمده است: «واقعيت مشكل فراتر از قضات است. نبايد از قضات خواست كه حكم ندهند بايد از مقنن خواست كه قانون را اصلاح كند.» اما در خلال همين مطلب نكاتي هم به دستگاه قضايي منتسب شده كه در اينجا مورد اشاره قرار ميگيرد. اشكالي كه آقاي عبدي متوجه دستگاه قضايي كرده، اين است: «پس از شكلگيري اين فضاي رسانهاي، دادگستري خراسان رضوي اقدام به صدور اطلاعيهاي در شرح و دفاع از ماجرا كرد. اين اطلاعيه به همه چيز اشاره ميكند جز اصل ماجرا كه اعدام بهواسطه شرب خمر است.» پاسخ اين اشكال به اطلاعيه دادگستري خراسان رضوي نيز در همان اطلاعيه هست و اگر نويسنده يادداشت وقت بيشتري ميگذاشت با خواندن اين بخشها از متن اطلاعيه دادگستري خراسان رضوي احتمالا مجاب ميشد. اين موارد عينا از متن اطلاعيه دادگستري خراسان رضوي است: «اين فرد در سال ٨۶ به علت شرب خمر راهي زندان ميشود... او بعد از آزادي بار ديگر به بزهكاريهايش ادامه ميدهد و در سال ۸۹ به علت شرب خمر به زندان و شلاق محكوم ميشود... در سال ٩۴ نيز به جرم نوشيدن و نگهداري مشروبات الكلي به ۱۱ ماه حبس محكوم ميشود. اين فرد در سال ۹۶ هم بار ديگر به علت نگهداري مشروبات الكلي به ٨ ماه حبس محكوم ميشود. او بار ديگر در سال ٩٧ در حالي كه مست بوده روي موتورسيكلت در حال رانندگي پر خطر و بدون گواهينامه دستگير ميشود.» اما نكته ديگر در يادداشت آقاي عباس عبدي تحت عنوان «گام اول، شفافيت قضايي» اين جمله نويسنده است:
«گفته شده كه طي ۲۲ سال ۲۰ بار محكوميت قطعي پيدا كرده. معلوم است كه او از مجرمان بدبختي بوده كه جرايم كوچكي مرتكب ميشده...»
«جرايم و موارد مورد تعقيب قرار گرفته كوچك اين مجرم بدبخت!» به جز «شرب مكرر خمر منجر به اجراي حد» كه در اطلاعيه دادگستري خراسان رضوي به آن اشاره شده و آقاي عباس عبدي هم آن را مطالعه كرده را يك بار ديگر مرور كنيم: «جرايم مربوط به مواد مخدر»، «ضرب و جرح عمدي»، «رانندگي پرخطر و بدون گواهينامه با موتورسيكلت در حال مستي»، «آدمربايي»، «تهديد»، «سرقت» و «اعمال منافي عفت».
حتما نبايد كسي هدف جرايمي چون «ضرب و جرح عمدي»، «آدمربايي» و «اعمال منافي عفت» واقع شود تا طعم تلخ آن را بچشد. هر فرد عادي و عامي ميداند كه چنين جرايمي براي مردم چقدر غيرقابل تحمل است و هيچ وجدان آگاهي به اينگونه جرايم، صفت «جرايم كوچك يك مجرم بدبخت» را نميدهد.