دكتروف درگذشت
اين قطعه را تند ننوازيد
اسدالله امرايي
ادگار لورنس دكتروف كه بهاي ال دكتروف معروف است، زاده ششم ژانويه ۱۹۳1، دو روز پيش در ۲۱ جولاي ۲۰۱۵ درگذشت. اين نويسنده امريكايي عمدتا روايت زندگي طبقه كارگر امريكا و محرومان جامعه را در بستر حوادث تاريخي بازگو ميكند. مشهورترين رمان دكتروف، رگتايم است كه توسط نجف دريابندري به فارسي ترجمه شده است. دكتروف با ادبيات ايران بيگانه نبود و بر كتاب دكتر براهني مقدمه مفصلي نوشته است. دكتروف در برانكس نيويورك به دنيا آمد. مادرش رز و پدرش ديويد نسل دوم مهاجران يهودي روس بودند. رمان رگتايم را انتشارات خوارزمي منتشر كرده است و به چاپهاي متعدد رسيده است. « سالي يكصد نفر
سياه پوست لينچ ميشدند. يكصد نفر كارگر معدن زنده زنده ميسوختند. يكصد بچه شل و پل ميشدند. انگار اين چيزها سهميهبندي شده بود. مرگ بر اثر گرسنگي هم سهميه داشت. تراستهاي نفت و تراستهاي بانك و تراستهاي گوشت و تراستهاي آهن روبهراه بود. احترام گذاشتن به مردم فقير مد روز بود. در قصرهاي نيويورك و شيكاگو مهماني فقر ميدادند. مهمانها با لباس ژنده ميآمدند و توي بشقاب حلبي شام ميخوردند و از پارچهاي لب پريده نوشيدني مينوشيدند. تالارهاي رقص را مانند معدن زغال با تير و خرپا و خط آهن و چراغ معدن آرايش ميكردند. » نام كتاب برگرفته از نام موسيقياي است كه در دهه اول قرن بيستم در امريكا رواج داشت و ريشه آن به ترانههايي برميگشت كه بردگان ميخواندند. دريابندري با احاطهاي كه به فرهنگ امريكايي داشت، ترجمه پاكيزه و خوشخواني از اين اثر ارايه داده است كه هنوز هم خواننده وقتي ميخواند احساس بيگانگي نميكند. رمان روايت تاريخي سالهاي ابتدايي قرن بيستم است. سالهايي كه مردم اعم از سفيد و سياه به دنبال روياي امريكايي يعني زندگي توام با رفاه عادلانه و عاري از خشونت هستند، رويايي كه كمتر به حقيقت نزديك ميشد. ابراهيم اقليدي هم رمان «آبكردن» را از اين نويسنده ترجمه كرده و انتشارات كندوكاو آن را منتشر كرده است. ماجراي رمان در نيويورك در سال ۱۸۷۱ ميلادي ميگذرد. مارتين كه پدرش را چند سال پيش از دست داده، چند لحظه و بهطور اتفاقي پدر درگذشته خودش را در يك محل عمومي ميبيند. او تحقيقات دامنهدار درباره پدرش را آغاز ميكند اما بعد از مدتي ناپديد ميشود. بيلي باتگيت دو ترجمه دارد. يكي را بهزاد بركت ترجمه كرده بود كه نشر قطره و سپس نشر طرح نو منتشر كرد و يك ترجمه ديگر را نجف دريابندري كه ناشر آن نشر كارنامه است. رمان پيشروي را نشر چشمه منتشر كرده با ترجمه امير احمديآريان كه پيشتر نشر زاوش منتشر كرده بود. خانهاي در دشت را هم مهشيد متولي ترجمه كرده بود كه قرار بود نشر قطره منتشر كند كه از سد مميزي نگذشت. هومر و لانگلي با ترجمه الهام نظري در نشر افراز منتشر شد. دكتروف در بيش از نيم قرن فعاليت ادبي به جوايزي از جمله جوايز انجمن منتقدان ملي كتاب، جايزه پن فاكنر و نشان طلايي آكادمي هنر و ادبيات امريكا براي داستاننويسي و جايزه ادبي كنگره امريكا دست يافت. اسم او را علاوه بر دكتروف، دكتراو و دوكترف هم ضبط كردهاند.