جاويد قرباناوغلي در گفتوگو با «اعتماد»:
كيش و مات اعتبار امريكا با راي منفي كنگره به توافق
گروه ديپلماسي| از هفته گذشته، با تحويل توافق هستهاي ايران و گروه 1+5 از سوي دولت امريكا به كنگره، كار بررسي آن در سناي امريكا آغاز شده است. در اين مدت، بازار رايزني، اظهارنظر و برگزاري نشستهاي دوجانبه ميان نمايندگان كنگره با دولتمردان اين كشور و نمايندگان كنگره با لابيهاي موافق و مخالف توافق گرم شده است. ديگر همگان در امريكا از توافق وين سخن ميگويند. سفير رژيم صيهونيستي نيز گويي فعالترين فرد حاضر در امريكا شده است و خبرها حكايت از نشستهاي پي در پي او با نمايندگان كنگره براي رد توافق هستهاي ميكنند. روز پنجشنبه نيز نخستين نشست بررسي توافق هستهاي در سناي امريكا با حضور وزراي خارجه، انرژي و خزانهداري برگزار شد كه همراه با انتقادات فراوان مخالفان دولت اوباما به توافق بود. در اين باره گفتوگويي با جاويد قربان اوغلي، ديپلمات ارشد اسبق كشورمان و تحليلگر مسائل سياست خارجي داشتهايم كه در ادامه ميآيد.
بررسي توافق هستهاي ايران و گروه 1+5 در نشست مشترك كميته روابط خارجي سناي امريكا و جمعي از وزراي اين كشور همراه با انتقادات بسياري از سوي سناتورهاي افراطي به توافق بود. ارزيابيتان از اين انتقادات چيست؟
در نشست روز پنجشنبه كميته روابط خارجي امريكا سه تن از مهمترين وزراي دولت اوباما يعني آقايان جان كري وزير امور خارجه، ارنست مونيز وزير انرژي و جاكوب لو وزير خزانهداري حضور پيدا كرده بودند. حضور اين سه نفر در سنا نشان از اهميتي است كه توافق براي دولت اين كشور دارد و دولت آقاي اوباما سعي ميكند از تمام توان و ظرفيتش استفاده كند تا كنگره از بيخ تا بن دندان مسلح به جمهوريخواهان را نسبت به توافق اقناع و راضي كند و حمايت آنها را به دست آورد. به عبارت ديگر، اين حضور نشان از اراده دولت آقاي اوباما براي ايستادگي پاي توافق است كه ايستادگي نه فقط در برابر خارج از حاكميت امريكا بلكه در داخل حاكميت اين كشور نيز است. نكته دومي كه بايد به آن اشاره كرد، اظهارات آقاي كري در كميته روابط خارجي سناست كه مجبور به بيان واقعياتي مانند ناكارآمدي تحريمها، ماندگاري دانش هستهاي و عدم نابودي اين توافق حتي با بمباران، اجماع جهاني در توافق و... شد. با توجه به اين مسائل بايد گفت دولت امريكا با اعتقادي راسخ براي حل و فصل پرونده هستهاي ايران به مذاكرات آمد و براي همين نيز در تمام 22 ماه مذاكرهاي كه صورت گرفت، پاي ثابت و اصلي مذاكرات بود و در دور آخر نيز آقاي كري با آن پاي شكست و وضعيت جسمي، 18 روز در وين باقي ماند.
فعاليت لابيهاي مخالف توافق هستهاي در اين رفتار نمايندگان كنگره به چه ميزان موثر بوده است؟
درست است كه اكثريت كنگره امريكا در دست جمهوريخواهان است و آنها نيز مخالف توافق اما همانطور كه بيان كرديد لابيهاي كشورهاي ديگر كه در راس آنها لابيهاي حامي اسراييل است و همچنين لابي كشورهايي را كه هنوز مخالفت علني با توافق نكردهاند، نبايد ناديده گرفت. آنها بهشدت در پي تحريك كنگره هستند تا از اين طريق بتوانند با رد شدن توافق مانع از اجراي توافق شوند و البته اين نشان از خوب بودن توافق هستهاي و دستاوردهاي آن براي كشور ما است مگرنه آنها اينچنين خود را به آب و آتش نميزدند.
فعاليت اين لابيها و افزايش هجمهها از سوي جمهوريخواهان به چه ميزان ميتواند موجب رد شدن توافق شود؟
تقابل دولت امريكا با كنگره در خصوص مساله هستهاي تازه شروع شده و اين تقابل هم به رسانهها كشيده شده است. از سويي، همانطور كه اشاره شد، لابيهايي مانند لابي آيپك بهشدت هجمههاي سنگيني را به راه انداختهاند ولي موفقيت آنها بستگي به دو عامل اساسي دارد؛ نخست، چانهزني و اقناع دولت امريكا از توافق است كه تا اين زمان، آقاي كري و تيمش خوب عمل كردهاند. ديدارها و رايزنيهاي پي در پي و فشرده با كنگره بيترديد ميتواند اثرگذار باشد و از سوي كاخ سفيد نيز به كمك وزارت امور خارجه نيز آمده است. دوم، سرمايهگذاري مخالفان توافق براي رد توافق است. هماينك بخش اعظمي از مردم امريكا و همچنين افكار عمومي جهاني حامي توافق هستهاي ايران و گروه 1+5 هستند. رد شدن توافق بستگي به ريسك جمهوريخواهان براي رويارويي با توافق دارد. از طرفي در صورت رد شدن توافق از سوي كنگره، اوباما بيان كرده است كه اين تصميم را وتو ميكند و به نظر نميرسد كه سنا بتواند تصميم و وتوي رييسجمهور امريكا را بياثر كند. با توجه به اين مسائل، ما نبايد به گونهاي عمل كنيم كه بهانهاي به طرف مقابل بدهد. ايران بايد از توافق هستهاي دفاع كند و درصدد اجراي آن باشد تا از اين طريق، اگر توافق رد شد، گناه رد توافق بر گردن ايران نباشد و اين امريكا باشد كه سرزنش شود. ما بايد از رفتارهاي ماجراجويانه و افراطي دوري كنيم چراكه توافق هستهاي از هر نظر به نفع كشور ما است.
سناريوي اسراييل براي برهم زدن بازي توافق و عدم اجراي آن چيست؟
رژيم صهيونيستي تمام توان و ظرفيت خويش را پيش از اين به ميدان آورد تا مانع از اقدام امريكا و كشورهاي غربي براي توافق شود كه موفق نشد. از سويي، باراك اوباما تمام ظرفيت خويش را به كار گرفت تا اقدامي ماجراجويانه از سوي اسراييل صورت نگيرد كه مذاكرات را به حاشيه كشاند. صهيونيستها طي اين چند سال پروژهاي را دنبال ميكردند كه از اقدام نتانياهو در سازمان ملل و كشيدن آن نقاشي مفتضحانه شروع شد و طي آن، بيپرده مخالفتشان را نشان دادهاند. با اين حال، تنها راه باقيمانده آنها براي شكست توافق، اين است كه از طريق كنگره مانع اجرا شوند. به هر حال اسراييل و لابيهاي آنها مانند آيپك قدرت و نفوذ بسياري در امريكا دارند. بخش اعظمي از صنايع اين كشور، سازمانهاي غير دولتي و رسانهها متعلق به آنهاست. اخيرا نيز رسانهها گفتهاند كه 20 ميليون دلار از سوي آيپك براي مخالفت كنگره با توافق خرج شده است كه به نظر ميرسد كه اين رقم خيلي كمتر از اينهاست و آنها حاضر هستند هزينههاي بيشتري براي شكست توافق خرج كنند. با اين حال مذاكرات هستهاي و توافق، پيامدهاي محسوسي در روابط دولت امريكا و رژيم صيهونيستي داشته و موجب ايجاد شكاف ميان آنها شده است. براي نخستينبار در تاريخ 66 ساله روابط اسراييل و امريكا، نخست وزير اين رژيم به امريكا رفته ولي از مدتها قبل رييسجمهوري امريكا ميگويد كه با او ديدار نميكند و نه تنها او بلكه معاون و وزير امور خارجه نيز حق ديدار با او را ندارد.
به فرض رد توافق هستهاي از سوي امريكا، پيامدهاي اين مساله به چه ميزان است؟
رد شدن توافق هستهاي پيامدهاي سنگيني براي امريكا خواهد داشت. در وهله نخست، رد شدن توافق هستهاي شكاف عميقي ميان اين كشور و متحدان اروپايياش ايجاد ميكند. دوم، به دنيا ثابت خواهد شد كه جمهوري اسلامي ايران از ابتدا عزم اين را داشته است كه مسائل را از طريق ديپلماتيك و گفتوگو به سرانجام برساند و در اين راستا، از تمامي ظرفيتهاي خود استفاده كرده ولي اين امريكاست كه جرزني ميكند. سوم، رد توافق هستهاي ميتواند منجر به ايجاد بياعتمادي كشورهاي دنيا به امريكا و همچنين افزايش اين بياعتمادي براي مخالفان توافق در داخل ميشود. چهارم، همانطور كه گفته شد بخش زيادي از افكار عمومي جهاني موافق توافق هستند و با رد توافق امريكا جايگاهش را در افكار عمومي دنيا از دست خواهد داد و اين در حالي است كه مذاكرات و توافق موجب افزايش اعتبار ايران شده است. در نهايت، رد توافق، موجب نميشود كه تحريمها به شكل سابق باقي بمانند يعني آن اجماع جهاني كه پيش از اين در رابطه با تحريمها وجود داشت، با توافق از بين رفته و ديگر نيز ايجاد نخواهد شد.