• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5725 -
  • ۱۴۰۲ پنج شنبه ۲۴ اسفند

بررسي ورزش ايران در سال 1402 در گفت‌وگو با مصطفي هاشمي‌طبا

كل ورزش۲۰ ميليون دلار می خواست اما به چاي دبش ۳ ميليارد دلار دادند!

بردن تماشاگر دستوري براي بازي‌هاي تيم ملي كار غلطي است

روزبه دلاور

در روزهاي پاياني سال قرار داريم و زمان زيادي تا آغاز بهار و سالي جديد باقي نمانده است. ورزش ايران در سال ۱۴۰۲ روزهاي پر فراز و نشيبي را پشت سر گذاشت و اتفاقات تلخ و شيرين زيادي پيرامون ورزش و ورزشكاران كشورمان بود و در سطح مديريت هم تغيير و تحولات زيادي داشتيم. تغييراتي كه در راس هرم ورزش كشورمان هم شكل گرفت از جمله اينكه كيومرث هاشمي مدتي است كه به عنوان جانشين حميد سجادي به عنوان وزير ورزش و جوانان فعاليت مي‌كند. اما براي بررسي وضعيت ورزش كشور در سال ۱۴۰۲ با سيدمصطفي هاشمي‌طبا، رييس ورزش كشورمان در سال‌هاي نه چندان دور تماس گرفتيم تا نظر او را در اين خصوص جويا شويم. هاشمي‌طبا وضعيت ورزش ما را در حالت كلي مناسب نمي‌داند و اميدي به شرايط بهتر اين پديده سرگرم‌كننده براي سال آينده هم ندارد!

 

شرايط ورزش كشورمان در سال ۱۴۰۲ را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

ورزش به دليل اينكه مربيان و ورزشكاران با انگيزه‌هاي مختلف مشغول به كار هستند به هر حال در ميادين بين‌المللي كم و بيش ديده مي‌شود. حالا پيروزي و شكست و مسائل مختلف هست، اين امر در دوره خود من هم بوده اما در حوزه تربيت‌بدني، ما روي ورزش به عنوان يك امر تربيتي و رشد‌دهنده جامعه و جوانان فكر نمي‌كنيم. يعني از آموزش و پرورش شروع شده باشد يا از باشگاه‌ها هم همين طور. ديدگاه مسوولان ما به ورزش اين است كه پرچم كشورمان را بالا ببرند و سرود جمهوري اسلامي را بزنند! اما ورزش اين نيست و تا وقتي ديدگاه اين باشد ورزش كه بايد سازنده جوانان باشد شكل نمايشي پيدا مي‌كند. گفتم در دوره خود من هم ‌بوده؛ يعني اين مشكل، مشكل كلي ورزش ماست كه گاهي كمتر و گاهي زيادتر مي‌شود‌. كلا ورزش در سال ۱۴۰۲ را به عنوان يك مجموعه موفق قبول ندارم. البته خيلي سال‌هاي ديگر همين طور بود و شايد هم ربطي به مسوولان ورزش نداشته باشد. اتفاقا امروز داشتم به راديو ورزش گوش مي‌كردم؛ خانم كاظمي‌پور، معاونت وزارتخانه صحبت مي‌كرد و مي‌گفت اولويت اصلي كار ما اين است كه كمان و تفنگ براي تيراندازان خودمان پيدا كنيم! اينكه اولويت نيست اين يك وظيفه است و يك امر بديهي. مگر مي‌شود كماندار داشته باشيم كمان نداشته باشد يا تيرانداز داشته باشيم تفنگ نداشته باشد؟! اين نشان مي‌دهد كه تا چه حد مشكلات در ورزش ما عميق شده كه در چيزهاي اوليه خودمان مانده‌ايم. وقتي در چيزهاي اوليه مشكل داريم، معلوم است نمي‌توانيم خيلي كارها را انجام دهيم. همين طور نگاه سراسري به ورزش هم كمي تضعيف شده حالا بحث اخلاق در ورزش و تربيت و... بحث ديگري است.

بين صحبت‌هاي‌تان گفتيد مشكل كماندار، كمان است. تحريم‌ها چقدر در اين مسائل تاثير داشته؟ مثال ديگر اينكه بارها شنيديم كه مي‌گويند تيمي حاضر نيست براي انجام بازي‌هاي دوستانه وارد ايران شود.

خيلي از اينها به تحريم ربطي ندارد. كمان خريدن كه ربطي به تحريم ندارد. وقتي ما هزار تا چيز ديگر را مي‌خريم حتي چيزهاي ممنوعه مي‌خريم. مگر كل ورزش چقدر ارز مي‌خواهد؟ كل ورزش ۲۰ تا ۳۰ ميليون دلار ارز مي‌خواهد اما فقط در يك قلم ۳ ميليارد دلار به چاي دبش دادند! اينكه مي‌گويند نداريم و تحريم هستيم و اينها يك مقداري كم‌لطفي است. به تحريم ربطي ندارد به سياست‌هاي مملكت و اينكه وزارت ورزش نمي‌تواند حق خودش را بگيرد، مربوط است. اين ديگر به وزارتخانه مربوط است. وزارت ورزش يا هر وزارتي ديگر در دولت نبايد فقط صندلي را اشغال كنند، بلكه بايد بروند حق خودشان را بگيرند. وزارت ورزش بايد حق ورزش را بگيرد چطور ممكن است در حداقل‌ها ورزش ما دچار لنگي و كاستي باشد.

جابه‌جايي آقاي حميد سجادي با آقاي كيومرث هاشمي را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

طبيعي است كه آقاي سجادي و جايگزين او آقاي هاشمي تفاوتي را در ورزش ايجاد نمي‌كنند. اگر سجادي ناتوان در انجام وظايفش بود يك بحث جداگانه است، اما به نظر من تغيير، تفاوتي را ايجاد‌ نمي‌كند.

عملكرد وزارتخانه در دوره سجادي چطور بود؟

در كل گفتم به ورزش‌مان نمره مثبتي نمي‌دهم. در ضمن شخصيت آقاي هاشمي با شخصيت آقاي سجادي خيلي تفاوتي ندارد، بنابراين نمي‌شود گفت با حضور هاشمي اتفاق خاصي كه در دوره سجادي رخ نداد، اتفاق مي‌افتد. تقريبا شخصيت شبيه به هم دارند.

در دوره وزارت سجادي مي‌گفتند او اختيارات محدودي دارد؛ در اين باره صحبتي داريد؟

اختيار به افراد بستگي دارد؛ من بعيد مي‌دانم رييس‌جمهور به وزير بگويد كه تو اختيار نداري. قانون به وزير اختيار مي‌دهد. اختيار نداشتن يعني مقام بالاتر بگويد هر كاري مي‌كني به من بگو يا اجازه بگير! هر مديري دلش مي‌خواهد كارش را خوب و با قاطعيت انجام بدهد. كاراكتر رييس‌جمهور به عنوان يك رييس‌جمهور اين نيست كه دوست داشته باشد كارهايش روي زمين بماند حالا اينكه انتخاب‌هايش به چه شكلي است يك بحث ديگر است. فكر مي‌كنم كسي كه مي‌گويد اختيار ندارم در واقع از اختياراتش استفاده نمي‌كند و در چنين شرايطي بهتر است زودتر استعفا بدهد و برود. مگر مي‌شود كسي مسوول باشد اما اختيار نداشته ‌باشد؟ در طول 12 - 10 سالي كه در دولت بودم و كار مي‌كردم هيچ كسي به من نگفت اين‌كار را انجام ‌بده و آن كار را انجام ‌نده؛ من اين را شهادت مي‌دهم. وزير بايد با استفاده از قانوني كه بر او حاكم است كار كند و از اختيار قانوني‌اش استفاده كند. كسي كه اختيار ندارد نبايد باشد و بايد بگويد خداحافظ، سرتان سلامت!

در سالي كه سپري مي‌كنيم تيم‌ملي فوتبال ما بازي‌هاي جام ملت‌ها را سپري كرد. نظر شما درباره عملكرد تيم ملي چيست؟

ملاك را نبايد برد و باخت در نظر گرفت. ‌يك توپ مي‌رود توي گل يا ممكن است به تير دروازه بخورد. مثلا چند شب پيش ديديد كه هالند بازيكن منچسترسيتي از چهار قدمي توپ را به بيرون زد. ملاك روند كار و تداوم كار و آن ضوابطي كه در ورزش از جمله فوتبال حاكم ‌است بايد باشد. مثلا در نيمه نهايي مي‌شد برنده شويم شايد با تعويض مهره يا چهار تا اتفاق مي‌توانستيم برنده باشيم،‌ اما در كل فدراسيون فوتبال را فدراسيون موفقی نمي‌دانم. از نظر روند كار كردن و تصميم‌گيري‌هايش و نوع برخوردش با تيم‌ها و افراد را موفق نمي‌دانم. شكل حضور ما و تداركات و تماشاگراني كه در بازي‌ها بودند را موفق نمي‌دانم. نه به خاطر نتيجه بلكه روند كار موفق‌آميز نبود. شرايط اجتماعي و نتايجي فدراسيون سينوسي كار مي‌كند. روند منطقي و اصولي ندارد.

درباره حواشي پيرامون تيم ملي مثل بردن هوادار به استاديوم‌هاي قطر چه نظري داريد؟

تماشاگر بردن يكي از كارهاي بسيار غلط است. اگر به كشوري مي‌رويم ‌كه ايراني‌ها در آنجا زندگي مي‌كنند تيم ما به آنجا مي‌رود نبايد نياز به اين ‌داشته باشد كه يك عده بروند دوپينگش كنند! بايد خود تيم در وجود خودش براي مملكت و وجود خودشان و حيثيت مربي خودشان كار كنند. وقتي تيم به اين ‌شكل باشد نياز به تماشاگران دستوري ندارد، چون خاصيتي ندارد و موافق آن نيستم.

در سال ۱۴۰۲ بحث واگذاري سرخابي‌ها جدي‌تر شنيده مي‌شود. صحبت از انتقال پرسپوليس به تامين اجتماعي هم بود.

اصلا اين كار غلط بود؛ اينكه خصوصي‌سازي نيست. وقتي اين دو تيم ‌مشمول ماده 141 قانون تجارت هستند و قابليت واگذاري ندارند. دولت مي‌گويد اين دو تيم‌ مال من است خب هزينه‌اش را بدهيد و بافت مالي و تراز آن را درست كنيد. دو تا تيم را به زور مي‌خواهند واگذار كنند. اصلا دولت حق ندارد به تامين اجتماعي دستور بدهد، چون سازمان خصوصي است و از پول كارگر و كارمند درست شده. نمي‌شود به زور بگويند اين تيم را بپذيرد و رييس تامين اجتماعي هم به خاطر حفظ شغلش بگويد ‌چشم! اين غلط است؛ اگر مي‌شود به بخش خصوصي بدهند اگر نه‌ دولت‌ منحل‌شان كند. اگر دولت علاقه به اين دو تيم دارد از ماده ۱۴۱ دربياوردشان. اين طوري كه ‌تيم‌داري ‌نمي‌شود. مالكيت واحد را مي‌خواهند حل كنند به اين شكل نمي‌شود. ظاهرا با اين كارهايي كه شده ما دو تا سهميه براي آسيا ‌خواهيم داشت، چون ديدگاه اصولي روي اين دو تيم‌ نيست.

پيش‌بيني شما از شرايط ورزش ما در سال آينده چيست؟

تفاوتي نخواهد كرد و همين ر‌وند ادامه خواهد داشت!

 

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون