انتخابات آتي رياستجمهوري امريكا در ۵ نوامبر ۲۰۲۴ (سهشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳) برگزار خواهد شد. گرچه تا اين انتخابات هشت ماه باقي مانده، اما با توجه به تاثيرات بينالمللي آن، از هماكنون گمانهزنيهايي درباره نتيجه احتمالي آن آغاز شده است. همچون انتخابات پيشين امريكا، در سلسله يادداشتهايي تلاش خواهد شد به تدريج چشمانداز اين انتخابات پيش روي مخاطبان محترم قرار داده شود.
كانديداها- روند معرفي نامزدهاي دو حزب اصلي امريكا روز چهارشنبه (۱۳ مارس) وارد مراحل نهايي خود شد. دونالد ترامپ رقباي درون حزبي خود را پشت سر گذاشته و چراغ سبز دادگاه عالي را نيز كسب كرد. جو بايدن به عنوان رييسجمهوري فعلي نيز به شكل سنتي و بلامنازع نامزد حزب دموكرات خواهد بود. البته مباحثي پيرامون سلامت جسمي او درگرفته است كه ادامه خواهد يافت. برخي محافل رسانهاي حتي از احتمال كنارهگيري ناگهاني و جايگزيني افراد سرشناس ديگري نظير «ميشل اوباما» در گردهمايي نهايي دموكراتها در تابستان خبر دادهاند. در هر صورت تا بايدن خود به تصميمگيري نرسد، بعيد است فرد ديگري را بتوانند به عنوان رقيب او معرفي كنند.
مولفههاي داخلي و خارجي موثر بر انتخابات- انتخابات تحت تاثير مولفههاي داخلي و خارجي متعددي چه در سطح گفتماني، چه در سطح راهبردي و چه عملكردي خواهد بود، اما به نظر ميرسد در سياست داخلي، مولفههاي اقتصاد، مهاجران به ويژه مهاجرت بيسابقه از مرز مكزيك، حقوق سياهان و حقوق زنان (سقط جنين) و اقليتهاي جنسيتي، انرژيهاي بازيابنده، رويكردها به «هوش مصنوعي»، سلامت و بيمه و نهايتا تسهيلات آموزشي (وام دانشجويي)، محورهاي اصلي چالشها و تمايزات گفتماني كانديداهاي دو حزب را شامل خواهد شد.
در سياست خارجي مطابق انتظار، جنگ روسيه - اوكراين، تنشهاي منطقه (اسراييل – فلسطين) به ويژه سرنوشت غزه و ترك يا ماندگاري نظامي در منطقه، رويكردها و سياستها نسبت به كنترل قدرت فزاينده چين، ناتو و تجارت جهاني، چگونگي مواجهه امريكا با پرسش بنيادي «ابرقدرت در معرض چالش يا افول» و مهمتر از همه «نقش امريكا در جهان آينده» و چه بسا تا حدي موضوعاتي نظير «ايران» يا «تايوان»، «افغانستان»، «عراق»، «يمن»، «عربستان» و نوع ارتباط امريكا با حكومتهاي «توتاليتر» در جهان وزن اصلي نقدهاي انتخاباتي را به خود اختصاص داده و نقطه نمايش قدرت كانديدها و سياستهايشان در نسبت با هر يك خواهد بود.
وضعيت «جو بايدن» - بايدن تاكنون، توقعات بسياري از رايدهندگان به خود را برآورده نكرده، گرچه تا حدي در حوزه اقتصادي و كنترل تورم موفقيتهاي قابل اعتنايي را كسب كرده است. جمعبندي ۹۵ درصد نظرسنجيها - از جمله آخرين نظرسنجي موسسه گالوپ -مربوط به ماه گذشته ميلادي (فوريه ۲۰۲۴)، حاكي از آن است كه رضايت از عملكرد بايدن به پايينترين ميزان خود در طول رياستجمهوري او رسيده و عدد پايين ۳۸ درصد را نشان ميدهد. اين نظرسنجي عملكرد بايدن در حوزههاي سياست خارجي به ويژه (اوكراين، منازعه فلسطين – اسراييل) و علمكرد اقتصادي و رويكرد به مهاجرت را سنجيده است. بايدن در شروع رياستجمهوري (ژانويه ۲۰۲۱) از رضايتي حدود ۵۷ درصد برخوردار بود. در آگوست همان سال به ۴۴ درصد تنزل كرد، عددي كه حتي بعدا هيچگاه از آن فراتر نرفت. او در آوريل و اكتبر و نوامبر ۲۰۲۳ به پايينترين عدد ۳۷ درصد تنزل كرد و اينك ۳۸ درصد را نشان ميدهد. شخصيت بايدن از سوي منتقدانش از نظر قدرت رهبري و تصميمگيري، عدم شفافيت و صراحت بياني، نداشتن ويژگيهاي كاريزماتيك و ترديد در قابليتهاي سني و ذهني مورد انتقاد جدي بوده است. گرچه حاميانش او را قابل اعتمادتر، به لحاظ گفتماني فراگيرتر و برخوردار از تجربه حاكميتي طولاني و شخصيتي قابل پيشبيني در عرصه داخلي و خارجي معرفي ميكنند.
وضعيت «دونالد ترامپ»- دونالد ترامپ، به ويژه از سال ۲۰۲۳ با درگيري و چالشهاي حقوقي فراواني مواجه بوده است. به دادگاههاي متعددي فراخوانده و با جريمههاي مالياتي بسيار سنگيني مواجه شده است. در اين حال، تلاشها براي ردصلاحيت او در انتخابات به جايي نرسيد و توانست به پيروزي حقوقي مهمي براي حضور در انتخابات ۲۰۲۴ دست يابد. چالشهاي حقوقي تاثير مهمي بر موقعيت او نداشته و عموما ساختار رسمي حقوقي و سياسي داخلي و بينالمللي را به چالش كشيده و به فساد متهم كرده است. از توانمنديهاي ديگر او، قطبي كردن فضا و شكستن هنجارهاي فرهنگي و اتخاذ مواضع بسيار سختگيرانه و به باور بسياري افراطي نسبت به مهاجران معرفي شده است.
از نظر محبوبيت ميتوان گفت او مسيري عكس جو بايدن را پيموده است.
بر اساس متوسط تمام نظرسنجيها، در حالي كه در ژانويه ۲۰۲۱ ميزان محبوبيت او به حدود ۳۸ درصد تنزل كرده بود، در يك روند تدريجي به ۴۰ درصد در آگوست ۲۰۲۱ و به ۴۲ درصد در ژوئن ۲۰۲۲ و اخيرا به ۴۳ درصد در فوريه ۲۰۲۴ رسيده است. در اين حال، نظرسنجيها نه فراز فوقالعاده (شارپ) و نه فرود راديكالي را پيرامون محبوبيت ترامپ در ماههاي اخير گواهي نميكند. او ظاهرا به لحاظ جسماني و آمادگي ذهني از شرايط بهتري از بايدن برخوردار است و از اين جهت انتقادات كمتري متوجه او بوده است. البته منتقدان ترامپ، شخصيت رهبري او را تنشزا، بدون اصول اخلاقي و تعهد به نظامات اجتماعي و پرهزينه در سياست داخلي و به ويژه خارجي ميدانند و عملكرد او در دوران كرونا را تقبيح ميكنند. گرچه طرفدارانش، او را در سياستهاي اقتصادي و نژادي (برتريطلبي سفيد)، ارتقاي قدرت نظامي و اولويت دادن به منافع امريكا ترجيح ميدهند.
ارزيابي و تحليل پيچيدگيهاي انتخابات آتي - روند نمودار رضايت ضعيف از عملكرد بايدن و محبوبيت ترامپ به همراه پرسشها پيرامون وضعيت جسمي و ذهني بايدن، سبب شده است كه بسياري از محافل، احتمال بالاي پيروزي ترامپ را پيشبيني كنند. اما شايد اين نتيجهگيري بسيار زودهنگام باشد. نگاهي به روند نمودارها نشان ميدهد انتخابات آتي رياستجمهوري امريكا از پيچيدگيهاي منحصربهفردي برخوردار است.
بر اساس دادههاي موجود، گرچه روند محبوبيت ترامپ، روند افزايشي را نشان ميدهد، اما اين محبوبيت از ژانويه ۲۰۲۱ مارس ۲۰۲۴ هرگز از حدود ۴۴ درصد فراتر نرفته و از بابتي شبيه نمودار انتخابات پيشين رياستجمهوري امريكاست. آقاي ترامپ از «راي مثبت» يا موافقان سرسخت نسبتا ثابت و «راي منفي» يا مخالفان سرسخت نسبتا پايدار و معنيداري برخوردار است. ترامپ و گفتمان او گرچه در حفظ طرفداران سنتي و متعصب خود موفق بودهاند، اما در جلب طرفداران جديد به ويژه در ميان دانشگاهيان، جوانان و «نسل زد» و همچنين مهاجران با عقبه امريكاي لاتين و اسپانيايي زبان امريكا، هنوز موفقيت چنداني نشان نداده است و هيچ گونه نظرسنجي كه نشان از اقبال جديدي به ترامپ باشد و محبوبيت او را در سطح كل جامعه فراتر از ۵۰ درصد نشان دهد در دسترس نيست.
در نقطه مقابل، آقاي بايدن دامنه فراز و فرود بزرگي را نشان ميدهد. او اين قابليت را داشته است كه در مقطعي راي اكثريت مردم امريكا را جذب كند و اينك در پايينترين سطح محبوبيت است. در سوي ديگر، ترامپ هيچگاه راي اكثريت مردم امريكا را نداشته است. او حتي آنگاه كه رييسجمهور شد بر مبناي آراي الكترال به ويژه آراي ايالتهاي چرخشي رييسجمهور شد، ولي در همان انتخابات، خانم كلينتون واجد حدود ۵ ميليون راي بيشتر در سطح ملي بوده است. در حقيقت ميتوان گفت از سال ۲۰۱۶ در جامعه امريكا، گفتمان حزب دموكرات از حزب جمهوريخواه، به لحاظ كمي، حاميان بيشتري داشته است. اما شخصيت و عملكرد كانديداي رياستجمهوري و توانمندي يا ضعف كمپين دموكراتها در دفاع از اين گفتمان نتيجه الكترال را تغيير داده است.
وضعيت فعلي و نقش جنبشهاي موسوم به «پروگرسيو»- وضعيت فعلي جامعه امريكا، به لحاظي بسيار شبيه ۲۰۱۶ و به لحاظي ديگر شبيه ۲۰۲۰ است و هنوز ميتوان گفت نتيجه بيش از آنكه وابسته به عملكرد كانديداي جمهوريخواهان (ترامپ) باشد، وابسته به عملكرد كانديداي دموكراتها خواهد بود. در سال ۲۰۱۶ خانم كلينتون بيش از آنكه به ترامپ ببازد، به اشتباهات خود باخت.
چنانكه نظرسنجيها نشان ميدهد، در حال حاضر كانديداي دموكراتها در وضعيت ضعيفي به سر ميبرد و براي جبران، در مدتي كوتاه بايد راه درازي بپيمايد. اما او چه بايدن باشد و چه هر فرد ديگر، از يك نكته مثبت برخوردار خواهد بود؛ بسياري از دارندگان آراي تعيينكننده، طرفداران جنبشهاي به اصطلاح «پروگرسيو» يا «ترقيخواه» هستند. آنها حاضرند راي ندهند، اما در هيچ شرايطي به ترامپ به دليل گفتمان «راستگرا» يا افراطي و «برتريجويانه» نژادي آن راي نخواهند داد. جنبشهاي موسوم به ليبرال و پروگرسيو امريكا، نظير جنبش زنان، سياهان، مهاجران و جنبشهاي چپ امريكا در جستوجوي دليل و بهانهاي براي ايستادن پشت كانديداي دموكراتها هستند. براي آنها كافي است كانديداي دموكراتها از خود تحرك يا اميدواري قابل تاملي نشان دهد. براي آنها پيروزي شخصي چون ترامپ، نوعي عقبگرد و حتي شكست گفتماني خواهد بود. همين وضعيت براي آراي مسلمانان و حتي گروهي از يهوديان جاري است. با همه نارضايتيها از سياستهاي بايدن نسبت به فلسطين و جنگ غزه، براي آنان ايستادن پشت ترامپ به مراتب دشوارتر از ايستادن پشت بايدن است و اگر نشانهاي مثبت در نزد دموكراتها نيابند، ممكن است بسياري از آنها خانهنشيني و سكوت را بر حضور ترجيح دهند.
وضعيت «عدم قطعيت» - اگر نظرسنجيها و نمودارها ملاك باشد، ميتوان گفت، نتيجه انتخابات آتي امريكا، به هيچوجه از هماكنون براي كانديداهاي دو حزب، مشخص و از پيش تعيين شده نيست و اين انتخابات تا آخرين روزها، حوادث و فراز و فرودهاي فراواني را در پيش خواهد داشت و عملكرد فعلي رييسجمهور امريكا در ماههاي آتي و همچنان مناظرات در تصميمگيري نهايي رايدهندگان «ايالتهاي چرخشي» تاثيرگذاري معنيدار خواهد داشت. سطح كمي و كيفي كمپينهاي تبليغاتي، چگونگي كاربست رسانههاي اجتماعي، نقشآفريني هوش مصنوعي، مداخلات شخصيتهاي متنفذ داخلي چون «باراك اوباما» و هر گونه تحولات و مداخلات خارجي در انتخاباتي كه از رقابت بسيار نزديكي برخوردار است، از اهميت بسيار بالايي برخوردار است كه درباره آن در آينده بايد بيشتر نوشت. همچنين، نقش رسواييها و افشاگريهاي معمول اين انتخابات را نيز نبايد ناديده انگاشت. البته اثرات اين رسواييهاي احتمالي بر دموكراتها بيشتر است. از زمان به قدرت رسيدن ترامپ و به هم خوردن نظام ارزشهاي اجتماعي و سياسي و فردي، شديدترين رسواييها هم تاثير اندكي بر انتخاب جمهوريخواهان داشته است و به نظر ميرسد رسواييها و افشاگريهاي احتمالي، عمدتا طرفداران دموكراتها را ترغيب كرده يا مايوس خواهد ساخت. بر اين اساس، جمهوريخواهان و ترامپ، لزوما كار آسانتري از انتخابات ۲۰۲۰، پيش روي نداشته و پيروزي آنان تضميني ندارد، چراكه طرفداران ترامپ به تنهايي براي پيروزي او كافي نخواهند بود. برگ برنده ترامپ، در ضعف فعلي بايدن و احتمال خانهنشيني جمعيت غيرحزبي خواهد بود. انتخابات با مشاركت بالا و با حضور حداكثري جنبشهاي «پروگرسيو» نه تنها به زيان او خواهد بود كه شكست او را قطعي خواهد ساخت.
اما كانديداي دموكراتها (احتمالا بايدن) نيز در صورت تداوم ضعفهاي فعلي در موقعيتي نخواهد بود كه تكرار پيروزي براي دموكراتها به آساني در دسترس باشد. اگر از فرصت جبراني هشت ماه آينده بهره كافي نبرد يا حوادث بينالمللي به شكل معنيداري به زيان او بچرخد يا در حوزه اقتصادي تورم فعلي كه در شرايط فعلي كنترل شده است و تا حدي نقطه قوت بايدن محسوب ميشود، از كنترل خارج شده و دچار روندي فزاينده شود يا اين كانديدا به لحاظ گفتماني نتواند جنبشهاي «پروگرسيو» را تشويق به حضور حداكثري در انتخابات كند، در نتيجه بخش مهمي از آراي غيرحزبي به صحنه نخواهند آمد و در آن صورت همچون ۲۰۱۶ در تعداد بيشتري از ايالتهاي چرخشي، انتخابات را واگذار خواهند كرد و كانديداي دموكراتها به خود و عملكرد خود خواهد باخت و در غير اين صورت، برخلاف بسياري از پيشداوريها، پيروزي ترامپ احتمال كمتري خواهد داشت و دموكراتها مجددا پيروز انتخابات خواهند بود.
انتخابات ۲۰۲۲- گرچه ماهيت و ابعاد انتخابات رياستجمهوري با انتخابات ميان ترم كنگره و سنا تفاوت دارد، اما نتايج آن ميتواند تا حدي براي تحليل روندها، ديد ايجاد كند. در انتخابات كنگره و سناي سال ۲۰۲۲، جمهوريخواهان پيشرفتهايي نسبت به انتخابات ۲۰۲۰ نشان دادند، اما روندهاي پيشين در ميان دانشگاهيان، جوانان، سياهان، مهاجران و زنان تداوم يافت. طبق آمار منتشر شده، همچنان، ميزان آراي دارندگان مدرك دانشگاهي به كانديداهاي دموكرات ۵۶ درصد و اين رقم براي جمهوريخواهان ۴۳ درصد بوده است. در حالي كه در ميان رايدهندگاني كه مدرك دانشگاهي نداشتهاند، اين رقم تقريبا برعكس بوده و ميزان آرا براي جمهوريخواهان ۵۷ درصد و براي دموكراتها ۴۲ درصد بوده است. در ميان زنان نيز ۵۱ درصد حاميان كانديداهاي دموكرات را زنان تشكيل ميدادند و اين رقم براي جمهوريخواهان ۴۸ درصد بوده است. اما جمهوريخواهان در ميان مردان با ۵۴ درصد حامي بيشتري داشتهاند. در نزد رايدهندگان با عقبه اسپانيايي زبان و بهطور كلي امريكاي لاتين، نسبت آرا براي دموكراتها ۶۰ درصد و اين رقم براي جمهوريخواهان ۳۹ درصد بوده است. سياهان نيز با نسبت بسيار بالا (۹۳ درصد)، به دموكراتها راي دادهاند. نهايتا در انتخابات ۲۰۲۲، برخلاف پيشبينيهاي برخي محافل كه شكست سنگيني را براي دموكراتها پيشبيني ميكردند، كنگره تنها به صورت نزديك به جمهوريخواهان (۲۲۲ كرسي به ۲۱۳ كرسي) رسيد و انتخابات سنا كه ماهيتي نزديك به رياستجمهوري دارد، با پيروزي دموكراتها ختم شد (۵۱ به ۴۹ كرسي) .
نتيجهگيري - بر اساس دادههاي انتخابات ۲۰۲۲ فاصله جمهوريخواهان و دموكراتها تا حدي نزديكتر شده است. همچنين از روند رضايت و عدم رضايت از بايدن، ميزان محبوبيت و عدم محبوبيت ترامپ و شكافهاي گفتماني، تركيب جنسيتي، سني و نژادي حاميان هر يك از كانديداها تا اين لحظه ميتوان نتيجه گرفت، فشردگي رقابتها از سال ۲۰۲۰ بيشتر شده است، اما پيروزي هيچ يك از كانديداها در انتخابات آتي رياستجمهوري امريكا، هنوز قطعيت يا حتي برتري واضحي را نشان نميدهد و بيترديد هر يك از دو كانديدا، كمپين بسيار دشواري را پيش روي خواهند داشت. به گونهاي كه پيروز نهايي اين انتخابات ميتواند به هر سو چرخش داشته باشد.
يادآوري: اين يادداشتها صرفا احتمالاتي است كه بر اساس الف: تحليل روندهاي گذشته، ب: ارزيابي دادههاي منتشر شده در رسانهها و موسسات نظرسنجي، ج: تجربيات يادداشتها درباره انتخابات قبلي امريكا، تركيه، عراق و ايران تقديم ميشود. نگارنده تلاش دارد حتيالمقدور چشماندازي از روند و احتمالات انتخابات آتي امريكا به مخاطبان محترم ارايه دهد. اگر عمري بود، هر گونه تغييرات و احتمالات مختلف از اين انتخابات را در يادداشتهاي بعدي در سال آينده ادامه خواهيم داد (انشاءالله).