آنچنان بد زندگاني، مرده به
سيد علي ميرفتاح
لابهلاي دهها خبر ريز و درشت، چشمم به يك خبر فوقالعاده مختصر و عادي- خيلي عادي- افتاد: «ملا عمر، رهبر طالبان مرد». آنقدر خبر كوتاه و معمولي است كه هيچ واكنشي را در شنونده باعث نميشود. حتي نوشتهاند كه دو سال پيش مرده و دمش را درنياوردهاند و حالا پاكستانيها به دفتر اشرف غني راپورت دادهاند و... ذهنم رفت به سيزده، چهارده سال پيش كه مرد اعور چه پدري از صاحب بچه ملت درآورد و مردم جهان را به چه زحمت و دردسري انداخت. در مورد حاكم ظالم نيمروز سعدي از قول پارسا گفته «خوابش برده به». اين ملاي بدهيبت بياعصاب هم چيزي در همان مايهها بوده كه «آنچنان بد زندگاني مرده به». يادتان هست چه دماري از روزگار افغانهاي بيچاره درآورد. طفلكها آنقدر از اين غاشيه زخم خوردند كه به افعي امريكا پناه بردند، هرچند چنين غاشيهاي را همين افعي فلان فلان شده در آستين پرورش داد. صحبتهاي خانم كلينتون را كه شنيدهايد؟ درباره علم كردن همين جك و جانورهاي غريب طالبان و القاعده و داعش؟ چند روز پيش هم عكس و فيلمي منتشر شد كه ريگان سركردههاي طالبان را به حضور پذيرفته بود و آنها را با جفرسون و آدام و واشنگتن مقايسه كرده بود... آدمهاي توي اتاق كارشان حرف بيصاحب ميزنند، پاي كاغذهايي پليد را امضا ميكنند، 10 هزار كيلومتر آن طرفتر تير و تركش آن حرفها و آن پيمانها به مردم بيچاره ميخورد. اين افغانها و پاكستانيها هستند كه به دردسر ميافتند و بندههاي خدا زندگيشان تباه ميشود؛ بچههايشان يتيم ميشوند، زنهايشان بيوه ميشوند و چند سال بعد هم مسببين چنين اوضاعي در بيچارگي و نكبت ميميرند و خروارها لعن و نفرين را در جوف كفن به آخرت ميبرند. هيچ معلمي به هيبت و عظمت مرگ نميتواند بياعتباري دنيا را يادآور شود و هيچ كس به اندازه او نميتواند روند فساد و تباهي را تمام كند. اما مگر تمام ميشوند لاكردارها؟ هر وقت درد يتيمي و بيخانماني و شوهرمردگي و آوارگي و فقر تمام شدند ملاعمر هم ميميرد و تمام ميشود. يك آدم يك چشم 70 كيلويي با يك كوره سواد و با پول بنلادن و اعتبار امريكايي كي فكر ميكرد اين همه فتنه به پا كند؟ روزي كه پدرش، جنين او را روي خشت انداخت، هيچ فكر ميكرد كه معدن شر و فساد يك دهه شود؟ كمترين گناه او اتفاقا كشت و كشتارهايي بود كه به راه انداخت وگرنه كاري كه او با «اسلام» و «مسلمان»ها كرد صد پله و هزار پله از آن كشت و كشتار پليدتر بود. حالا مردهريگ آن قسيالقلب رسيده به ابوبكر بغدادي و رفقاي نفرتانگيزش. الكي الكي ميبينيد چطور جهاني را به دردسر انداختهاند؟ لعنت الله عليهم اجمعين. كي باشد خبر مرگ اينها لابهلاي اخبار صلح و دوستي و آشتي گم شود؟ مرگ حق است و همه ميميرند. شادي از مرگ ديگران هم بد و زننده است. اما اينها آنقدر بد و زشت زندگي كردند و شيطنت كردند و مردم و دين مردم را آزار دادند كه آدم نميتواند از دنياي بدون ملاعمر خوشش نيايد. دنيا بدون داعش هم البته جاي قشنگتر و بهتري خواهد بود. همينطور دنياي بدون ظلم، بدون ظالم، بدون خونريز، بدون جابر.