نگار آذرشب / هيچ چيز بيشتر از جدايي يك ستاره يا كاپيتان قلب هواداران يك تيم را آزرده نميكند. براي يك هوادار واقعي تصور تيم بدون كاپيتان هميشگياش كاري بسيار دشوار است. تابستان امسال مانند سالهاي گذشته باز هم براي عدهاي ناراحتكننده بود؛ خداحافظيها يا انتقالهايي كه هر روز قلب همه را لرزاند. در اين ميان جداييهايي بودند كه در فصل نقلوانتقالات امسال سر و صداي بسيار زيادي به پا كردند.
رئال بيكاسياس
از 9 سالگي تنها براي يك نام توپ زد. نامي كه حالا با به زبان آوردنش در ميان جمع هواداران بعد از25 سال، او را به گريه مياندازد. رئال مادريد در حضور كاسياس 5 بار قهرمان لاليگا شد. سالهاي 2009 و 2012 به عنوان بهترين دروازهبان لاليگا انتخاب شد. ايكر كه از طرف هواداران لقب مقدس را گرفته است تا به حال پنج بار در تيم منتخب فيفا حضور داشته است. اختلافاتي كه ايكر با رييس باشگاه، پرز، داشت شايد يكي از دلايل جدايي
او باشد.
در آخرين كنفرانسي كه كاسياس به همراه پرز برگزار كرد، با رئاليها وداع گفت: «اين خداحافظي ديگر قطعي است. از رييس باشگاه به خاطر اظهار لطفش ممنونم. همچنين ميخواهم از همه رسانهها، تيم مديريتي رئال و همه هواداران رئال مادريد كه اينجا هستند تشكر كنم. كمي عجيب است؛ چون من در حال حاضر بازيكن پورتو هستم اما لحظات فراواني با اين هواداران در همين ورزشگاه داشتهام. بايد از تمام هواداران رئال كه هميشه حامي من بودند و حتي از مخالفانم تشكر كنم. اگر اختلافي وجود داشته از صميم قلب متاسفم. ترجيح ميدهم تنها لحظات خوشي كه با هواداران در برنابئو داشتم را به ياد داشته باشم. از امروز من يك هوادار رئال خواهم بود و سعي ميكنم هر جا كه هستم، سفير خوبي براي اين باشگاه باشم. به كشور همسايه، پرتغال خواهم رفت اما در هر نقطهاي كه باشم، براي رئال مادريد بهترين آرزوها را خواهم داشت.»
جاي خالي كاپيتان
17 فصل به عنوان يك ليورپولي، حالا ديگر برچسب كاپيتان واقعي را بر او زده است. اين روزها حال و روز استيون جرارد را بايد از پرچم ليورپولي كه حتي در باشگاه جديد هم بر دست اوست، فهميد. از 18 سالگي در آنفيلد توپ زد تا حالا بعد از 17 سال نام تيم ديگري را بر سينه ببيند. او با قراردادي 9 ميليون دلاري به لسآنجلس گلكسي امريكا پيوست.
بازيكن جديد ليورپول جيمز ميلنر درباره اسطوره قرمزها گفت: فكر نميكنم روي اين كره خاكي كسي باشد كه بتواند كارهاي جرارد را براي ليورپول تكرار كند. خود جرارد دليل جدايياش را نيمكتنشيني توضيح داد. شرايطي كه به هيچوجه باب ميلش نبود. او گفت: «برندن در طول فصل به من گفت كه ميخواهم بازيهايت را مديريت كنم زيرا نميخواهم تو 3 بازي در طول يك هفته انجام دهي و خسته شوي و همين موضوع باعث شد كه بيشتر به آينده و اينكه چه چيز در فصل بعد مناسب من است فكر كنم. ولي در بازي مقابل رئال، شرايط فرق داشت زيرا واقعا ميخواستم بازي كنم. من ناراحت روي نيمكت نشستم زيرا ميخواستم بازي كنم بنابراين از آن دسته شرايط و موقعيتها بود كه من را به تصميم فعليام سوق داد.»
ژاوي تكرار نشدني
كمتر كسي را پيدا ميكنيد كه بازيساز فاتحان سهگانه را نشناسد. ژاوي هرناندز كه به عقيده خيليها در سختترين بخش فوتبال يعني پاس دادن و بازيگرداني، بهترين است. او در رقابتهاي قهرماني باشگاههاي جهان در سال 09-2008 دقت پاسي بيش از 90درصد داشت كه اين موضوع همه را شگفتزده كرد. وقتي كه ژاوي پا به 34 سال گذاشت، شايد ديگر ژاوي سابق نبود. او كه پر افتخارترين بازيكن تاريخ بارسلونا با 25 جام مختلف است، امسال با تيم قطري السد با قرارداد 3 به توافق رسيد.
هواداران بارسلونا علاقه ويژهاي به ژاوي دارند طوري كه در بازي نهايي همه و همه تنها پيراهن شماره 6 را بر تن داشتند. ژاوي براي آنها كاپيتاني است كه تجربه شيرين فتح سه گانه و ايستادن بر فراز ديگر تيمهاي جهان را با آنها شريك بوده است. كسي كه براي رسيدن به شعار معروف بارسلونا بيش از همه كمك كرد. او «بارسلونا فراتر از يك باشگاه» را در قلب تكتك هواداران حك كرد. شايد حالا هم كه ديگر نيست خيليها نگران اين باشند كه چه كسي جاي خالي شماره 6 افسانهاي را پر خواهد كرد يا شايد هم هيچ كس آن را پر نكند!
حالا ژاوي كه از فوتبال ملي نيز خداحافظي كرده است، ميخواهد دوران مربيگرياش را به صورت جدي آغاز كند. شايد دفعه بعد كه هواداران آبياناريها ژاوي را ببينند به عنوان يك مربي حرفهاي باشد!
جدايي بعد از 17 سال
در ميان اسامي نام برده شده باستين شوان اشتايگر در حقيقت براي خودش به مرحله جديدي از فوتبال پا گذاشت. او در سن 14سالگي با باوارياييها قرار داد بست. حالا 17 سال از آن روزها ميگذرد و همه و همه منتظر عملكرد شواني در تيم جديدش هستند. مقصد او جايي نيست جز منچستريونايتد. به احتمال زياد قدرت بدني بالاي او در ميانه زمين به مذاق فنخال هلندي خوش آمده كه با وجود 30 سال سن باز هم براي خريدنش اصرار ورزيده
است.
شواني با پيوستن به شياطين سرخ، به نقطه عطفي در حرفه فوتبالش رسيده است. حالا در مصاحبهها ميگويد كه ميتواند با منچستر به قهرماني ليگ جزيره برسد. همه اينها به عملكرد او در فصل جاري بستگي دارد. آيا شواني ميتواند جا پايش را در زمين اولترافورد محكم كند؟
خداحافظي بزرگان فوتبال آنقدر دردناك هست كه بشود بيشتر از اينها هم دربارهاش حرف زد. اما فوتبال نيز مانند زندگي ادامه دارد. با ورود ستارههاي جديد قديميها از ياد ميروند اما چيزي كه همه هواداران فوتبال فارغ از رنگ پيراهن، هميشه به ياد ميآورند، غيرت و پايبندي اسطورهها به پرچم باشگاههايشان است؛ غيرت و تعصبي كه در ارزشهاي هر هواداري رتبه اول را در اهميت دارد. شايد همين غيرت فوتباليستهاي افسانهايست كه علاقه مردم را به فوتبال محكم نگه داشته و نسل به نسل به آن اضافه ميكند. اين روزها سوال ابهامبرانگيز ذهن من اين است: اگر ديگر مردانگي و غيرت و تعصب نباشد باز هم، همه عاشقانه به دنبال فوتبال ميروند؟ آيا باز هم ميليونها نفر به اين سبز مستطيلي چشم ميدوزند؟ آيا باز هم فوتبال روز دنيا چنين اسطورههايي
را به خود ميبيند؟