رمزگشايي داستانهاي جنايي «آگاتا كريستي»
بهار سرلك / هياتي از كارشناسان با تشخيص ويژگيهاي مشخصي در داستانهاي «آگاتا كريستي» نويسنده جنايينويس انگليسي، كشف مجرمان را در بسياري از داستانهاي او آسانتر كردهاند.
رازهاي قتل و مجرمهاي مجهول داستانهاي آگاتاكريستي ميليونها كارآگاه را گيج كرده است. خوانندههاي داستانهاي كريستي از راههاي پيچدرپيچ و تودرتو ميگذرند تا بالاخره سروكله كارآگاهي زبردست پيدا ميشود و دست مجرم را رو ميكند.
اما ادبايي كه برخي از پرفروشترين داستانهاي جنايي آگاتا كريستي را مطالعه و بررسي كردهاند، مدعي هستند با فورمولي ساده ميتوان مجرم را پيدا كرد؛ با استفاده از زبان مورد استفاده كريستي، اسلحه قاتل، زمان و مكان وقوع داستان و حتي اتومبيل و وسيله نقليهاي كه در داستان وجود دارد، كشف هويت مجرم بسيار آسان است.
هيات كارشناسان 26 كتاب مشهور اين نويسنده را كه شامل «مرگ در رود نيل»، «قتل در قطار سريعالسير شرق» و «قتل راجر آكرويد» بررسي كردهاند به اين نتيجه رسيدهاند كه ساختارهاي داستاني مشخصي كشف هويت قاتل را براي خواننده قبل از اينكه در داستان گفته شود، آسان ميكند. اين هيات معتقد است معمولا مجرم در نيمه اول كتاب معرفي ميشود و رابطهاي احساسي، همسر يا قوموخويشي با قرباني دارد.
اگر در داستان آگاتا كريستي چندين وسيله نقليه زميني باشد، به احتمال زياد قاتل زن است و اگر چندين وسيله نقليه دريايي در داستان باشد، قاتل مرد است. اگر قرباني خفه شده باشد، مجرم مرد است و اگر مكان وقوع داستان خانهاي در حومه شهر باشد، 75 درصد احتمال ميرود كه قاتل زن باشد.
وقتي كريستي با زنان قاتل سروكار دارد، زباني كه به كار ميبرد منفي است كه معمولا كشف آنها با عناصر خانگي صورت ميگيرد اما مردهاي قاتل از اطلاعات و منطق استفاده ميكنند.
اگر «هركول پوآرو» كارآگاه بلژيكي داستانهاي كريستي، كار بازجويي وپرونده قتل را به دست بگيرد و مقتول با ضربههاي چاقو از دنيا رفته باشد، نام قاتل بارها در ابتداي داستان آمده است. اگر «خانم مارپل» كارآگاه پرونده باشد و انگيزه قتل پول يا رابطه باشد، نام قاتل در نيمههاي كتاب آمده است تا ابتداي آن.
همچنين اين كارشناسان دريافتند كه رمانهاي كريستي «سرنخ اصلي» دارند كه تقريبا در نيمههاي داستان فاش ميشود و معمولا در متن داستان با فونت برجسته آمده است. بنابراين خواننده آن سرنخ را به خاطر ميسپارد و زماني كه مشخص ميشود همين موضوع سرنخ پرونده قتل بوده است به نويسنده اعتماد ميكند.
اين هيات يكي از خصوصيات اصلي سبك نوشتن آگاتا كريستي را سادگي، زباني متوسط و تكرارعناصر داستان ميدانند. علاوه بر اين موارد آنها فهرستي از رويدادهاي اصلي در ساختارهاي رمانهاي آگاتا كريستي تهيه كردهاند: خواننده در ابتداي داستان با صحنه جسد روبهرو ميشود، كارآگاه پرونده معرفي ميشود و مجموعهاي از اطلاعاتي كه موثق بودن آنها مشخص نيست نيز به خواننده داده ميشود و بالاخره بعد از اينكه معماي قتل حل شد داستان در نگاه كارآگاه خلاصه ميشود و خواننده با لذت داستان را به پايان ميرساند.
اين تحقيقات به دستور شبكه نمايش «يوكي تي وي» براي يادبود سالگرد 125 سالگي اين ملكه جنايينويس صورت گرفته است. رياست اين تحقيقات بر عهده «دومينيك جيننورد» محقق ارشد موسسه تحقيقات مشترك در دانشگاه انسانشناسي كويينز است.