• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3309 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۴ مرداد

موقعيت چين و امريكا در شاخص‌هاي كليدي قدرت

محسن شريعتي‌نيا ٭

 

رقابت اقتصادي چين و امريكا مدت‌هاست به يكي از مسائل كليدي اقتصاد سياسي بين‌الملل تبديل شده و گمانه‌زني‌هاي مختلفي درباره آن صورت گرفته است. در اين مناظرات دو ديدگاه رقيب در بسياري از محافل علمي و سياستگذاري از جمله در ايران شكل گرفته است؛ يكي ديدگاهي كه معتقد است چين به زودي جاي امريكا را در اقتصاد جهاني خواهد گرفت و ديگري ديدگاهي كه بر ضعف‌هاي چين تاكيد مي‌كند و چشم‌اندازي براي جايگزيني امريكا در اقتصاد جهاني در كوتاه‌مدت نمي‌بيند. اما پرسش اينجاست كه شاخص‌ها چه مي‌گويند؟ مجمع جهاني اقتصادي اخيرا موقعيت جهاني اين دو كشور در شاخص‌هاي كليدي اقتصادي را مقايسه كرده است.

همان‌گونه كه جدول فوق نشان مي‌دهد، در اغلب شاخص‌هاي تعيين‌كننده موقعيت اقتصادي، فاصله معناداري ميان چين و امريكا قابل مشاهده است. تنها شاخصي كه چين در آن موقعيت بسيار بهتري دارد، محيط اقتصاد كلان است. در شاخص اندازه بازار نيز بسيار به امريكا نزديك شده و به احتمال فراوان در آينده نزديك از آن پيشي بگيرد. اما در 11 شاخص ديگر امريكا آشكارا از موقعيت برتري برخوردار است.

افزون بر اين در ساير چهره‌هاي قدرت به ويژه در حوزه قدرت نظامي، قدرت نرم و قدرت ساختاري نيز امريكا از موقعيت كاملا برتري نسبت به چين برخوردار است. از نظر شاخص توسعه انساني امريكا پس از كشورهاي نروژ، سوييس، اتريش و هلند در رتبه پنجم قرار دارد، در حالي كه چين پس از كشورهايي چون تونس، ارمنستان و تايلند در جايگاه 91 قرار گرفته است. در شاخص تصور از فساد به عنوان يكي ديگر از شاخص‌هاي تعيين‌كننده در موقعيت اقتصادي يك كشور و استحكام آن، امريكا در رتبه 17 قرار دارد، در حالي كه چين در رتبه 100 قرار دارد. از همين رو است كه يكي از كليدي‌ترين برنامه‌هاي رييس‌جمهور فعلي چين مبارزه قاطع با فساد عنوان شده و تاكنون هزاران نفر به اتهام فساد تحت تعقيب قرار گرفته و دادگاهي شده‌اند. در تحولي اخير نيز در اين حوزه، دولت چين ليست 100 نفره‌اي از مفسدين اقتصادي تحت تعقيب كه در كشورهاي مختلف مخفي شده‌اند را در اختيار اينترپل قرار داده است. افزون بر اين امريكا دهه‌هاست نهادهاي موسوم به برتن وودز را مديريت مي‌كند در حالي كه چين تازه با تاسيس بانك توسعه زيرساخت آسيايي در اين مسير قدم گذاشته است. سال‌هاست نيويورك مهم‌ترين مركز جهاني مبادلات مالي محسوب مي‌شود در حالي كه چيني‌ها تلاش دارند تا سال 2020 شانگهاي را به يك مركز جهاني مبادلات مالي تبديل كنند.

در حوزه قدرت نظامي نيز به عنوان مثال امريكا 11 فروند ناو هواپيمابر دارد در حالي كه چين تنها از يك فروند برخوردار است كه آن هم به صورت نيمه ساخته از اوكراين خريداري و تكميل شده است. در حوزه قدرت نرم بسياري امريكا را مدرنيته بي‌زيرنويس مي‌دانند، كشوري كه درهاي آن به روي نخبگان و ايده‌هاي مدرن باز است، به ديگر سخن براي خيلي‌ها در سراسر جهان اين امكان وجود دارد كه امريكايي شوند، اما چيني شدن براي غيرچيني‌ها تقريبا غيرممكن است.

بنابراين مي‌توان با احتياط ديدگاهي را كه معتقد است هنوز فاصله‌اي قابل توجه ميان چين و امريكا به لحاظ مولفه‌هاي قدرت وجود دارد را با شاخص‌ها سازگارتر دانست. البته وجود اين فاصله به معناي ناديده گرفتن دستاوردهاي چين نيست. بي‌شك چين جذاب‌ترين داستان توسعه در دهه‌هاي اخير را روايت كرده است، اما هنوز تا احياي عظمت گذشته چين راه درازي در پيش است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون