آيا خبرنگاري شهروندي باعث تضعيف خبرنگاري حرفهاي شده؟
بايد بازسازي شويم
حسن سبيلان اردستاني٭
مدتها بود كه غيركارشناسان مدعي تضعيف خبرنگاري حرفهاي در اثر حضور خبرنگاري شهروندي شده بودند و بالطبع بخش عمدهاي از جامعه نيز كه علاقهمند به فعاليتهاي خبري و خبرنگاري بودند از ورود به حوزه خبرنگاري منصرف شده و رشتهاي موازي يا جانبي را انتخاب كردند.
اما شرايط خبرنگاري در هزاره سوم و عصري كه همه شهروندان ميتوانند نقش خبرنگاري به خود بگيرند چگونه است. مدتها عدهاي بر اين اعتقاد بودند كه «خبرنگاري پشت ميزي» جايگزين خبرنگاري سنتي شده است. اما پس از گذشت نزديك به دو دهه مشاهده ميشود كه اين تصورات پشت ميز نشيني باطل شده است. به اين مفهوم كه در زمان اظهارات اينگونه سخنان، خبرنگاران حرفهاي به جمعآوري اطلاعات و اخبار ميپرداختند و خلئي حس نميشد اما در حال حاضر كه خبرنگاران حرفهاي كمتر از گذشته شدهاند، ملاحظه ميشود كه اكثر روزنامهها و سايتهاي خبري به عمل كپي- پيست ميپردازند و با مطالعه يك سايت يا روزنامه، ديگر نيازي به مطالعه روزنامهها و سايتهاي ديگر نيست!
با انتخاب جناب آقاي دكتر حسن روحاني به عنوان رياستجمهوري ايران، وضعيت جامعه از حالت شرايط تجويزي و دولتي به شرايط مشاركت شهروندي تغيير يافته است. اما ملاحظه ميشود در اين مدت دو سال، رسانهها نتوانستهاند اطلاعات مورد نياز جامعه را تامين و وضعيت كشور را براي شهروندان تشريح كنند تا آنها بتوانند عقلاييترين تصميمات را اتخاذ كنند.
در اين مدت نيز مانند گذشته تصور بر اين است كه رسانهها انتقالدهنده صرف منويات سازمانها هستند و فلسفه جستوجوگرايانه خبرنگاري و انتقال اطلاعات مفيد براي شهروندان ناديده گرفته شده است. در صورتي كه از اين به بعد شرايط خبرنگاران سختتر و حرفهايتر خواهد شد.
فلاشبكي به خبرنگاري شهروندي حكايت از آن دارد كه اكثر شهروندان فقط ميتوانند رويدادها و وقايعي را منعكس سازند كه ظاهر بوده و همگان توان مشاهده آن را دارند مانند تصادف خودرو و امثالهم. اما زماني كه نياز به واكاوي و جستوجوي اطلاعات از مسوولان دولتي و غيردولتي باشد ديگر خبرنگاري شهروندي يا خبرنگاري سطحي پاسخگو نيست. مضاف بر اينكه خبرنگاران شهروندي در ايران، چون از حوزه وبلاگ و سايت وارد شبكههاي اجتماعي چتمحور [گفتوگو محور] مانند تلگرام با 12 ميليون كاربر شدهاند و اطلاعات مرسوم در اين شبكهها نيز متون كوتاه هستند لذا امكان ارسال اخبار مفصل و قابلاستفاده در تصميمگيري شهروندان به حداقل خود رسيده است.
كوتاه سخن آنكه خبرنگاري حرفهاي مجدد جاي خود را باز كرده است و با تخصصي شدن تمامي امور ديگر تب و تاب خبرهاي حادثهاي فروكش كرده و شهروندان عادي ديگر توانايي خبرنگاري ندارند. به تعبير ديگر در گذشته اطلاعات حرفهاي توسط خبرنگاران حرفهاي جمعآوري و تحليل ميشد و شهروندان فقط اطلاعات خود را در بستري آماده قرار ميدادند و عرضه ميكردند اما در شرايط كنوني كه هشت سال رسانهها و نويسندگان حرفهاي تضعيف شدند ديگر بستر علمي براي خبرنگاران غيرحرفهاي وجود ندارد تا بتوانند اطلاعات خود را در آن تحليل و عرضه كنند. لذا اين خبرنگاران حرفهاي هستند كه بايد مجددا بستر علمي و اطلاعاتي جامعه را بازسازي كنند و كمبهايي به خبرنگاران حرفهاي جامعه را دچار اختلال ميكند.
٭ استاد ارتباطات