پشت پرده ريزشهاي بورس
سهيلا نقيپور
بازار سرمايه ايران در روزهاي اخير شاهد روند نزولي و ثبت قيمتهاي منفي براي بسياري از سهام بوده است. اين ريزش كه نگرانيهايي را در ميان فعالان و سرمايهگذاران بازار ايجاد كرده، حاصل همزماني و تلاقي چندين عامل بنيادي و تكنيكالي است كه در ادامه مورد بررسي قرار ميگيرند. نشانههاي اوليه اين روند نزولي را ميتوان از حدود دو هفته پيش مشاهده كرد. در آن مقطع زماني، خروج پول از بازار سرمايه آغاز شد؛ اتفاقي كه معمولا به عنوان پيشدرآمدي براي افت قيمتها تلقي ميشود. همزمان با اين خروج پول، ارزش معاملات روزانه در بازار نيز بهطور قابل ملاحظهاي كاهش يافت. افت ارزش معاملات، نشانهاي روشن از كاهش رغبت سرمايهگذاران براي ورود به بازار يا حتي خروج از آن است كه در اغلب موارد، به عنوان زنگ خطري براي روند نزولي آتي در نظر گرفته ميشود. اين دو عامل، به وضوح حكايت از كاهش نقدينگي و تمايل به ريسكپذيري در بازار داشتند و زمينهساز ريزشهاي اخير بودند. در كنار اين سيگنالهاي اوليه، دو عامل كلان و بنيادي نيز بر تشديد فضاي ترديد و عدم قطعيت در بازار دامن زدند. نخستين عامل، ابهام در نحوه قيمتگذاري محصولات پرتيراژ شركتهاي خودروسازي ايران خودرو و سايپاست. عدم شفافيت در مكانيسم قيمتگذاري اين محصولات، بهطور مستقيم بر سودآوري شركتهاي خودروسازي و به تبع آن، بر جذابيت سهام آنها تاثير ميگذارد. با توجه به سهم قابل توجه صنايع خودروسازي در ارزش بازار سرمايه، هرگونه ابهام در خصوص آينده اين صنعت، ميتواند فضاي كلي بازار را تحت تاثير قرار داده و تمايل سرمايهگذاران را براي ورود به سهام كاهش دهد. اين وضعيت، به ويژه براي سهام شركتهاي خودروساز، منجر به بلاتكليفي و در نتيجه، كاهش جذابيت سرمايهگذاري شده است.
دومين عامل كليدي، بلاتكليفي در مذاكرات و آينده سياسي و اقتصادي كشور است. عدم وضوح در چشمانداز روابط بينالملل و تاثير آن بر اقتصاد كلان، همواره يكي از مهمترين فاكتورهاي تاثيرگذار بر تصميمات سرمايهگذاران در بازار سرمايه بوده است. هرگونه عدم قطعيت در اين زمينه، منجر به افزايش ريسك سيستماتيك و عدم اطمينان در بازار شده و سرمايهگذاران را به سمت احتياط و خروج از داراييهاي پرريسك سوق ميدهد. اين عدم قطعيت، به عنوان يك عامل بازدارنده قوي، مانع از ورود نقدينگي جديد به بازار شده و به تداوم روند نزولي كمك كرده است.
از منظر تحليل تكنيكال نيز، نمودار شاخص كل بورس اوراق بهادار تهران سيگنالهاي نزولي قدرتمندي را صادر كرده بود. در بررسيهاي تكنيكالي، شاهد شكلگيري الگوي سر و شانه در نمودار شاخص كل بوديم. الگوي سر و شانه، يكي از الگوهاي بازگشتي مهم در تحليل تكنيكال است كه معمولا به عنوان نشانهاي قوي براي تغيير روند از صعودي به نزولي تلقي ميشود. با تكميل اين الگو و شكسته شدن خط گردن، سيگنال ريزشي تاييد شد و شاهد افت شاخص كل و به تبع آن، قيمت بسياري از سهام در بازار بوديم. اين تاييد تكنيكالي، مهر تاييدي بر عوامل بنيادي و روانشناختي موجود در بازار بود و به تسريع روند نزولي كمك كرد.
در مجموع، ريزشهاي اخير در بازار سرمايه را ميتوان نتيجه همگرايي خروج پول و كاهش ارزش معاملات به عنوان نشانههاي اوليه، ابهامات بنيادي در قيمتگذاري خودرو و بلاتكليفي در مذاكرات به عنوان عوامل كلان و در نهايت تاييد تكنيكالي از طريق شكلگيري الگوي سر و شانه در شاخص كل دانست. اين عوامل در كنار يكديگر، فضاي عدم اطمينان را تشديد كرده و به فضاي منفي و نزولي كنوني بازار سرمايه بيشتر دامن زدند.
تحليلگر بازار سرمايه