• 1404 سه‌شنبه 20 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6064 -
  • 1404 سه‌شنبه 20 خرداد

چرخش معنادار غرب آيا ترامپ از پوتين عبور كرده است؟

محمد حسني

بيش از دو سال از آغاز جنگ روسيه و اوكراين گذشته و آنچه در ابتدا نزاعي كوتاه‌مدت تصور مي‌شد، حالا به يكي از پيچيده‌ترين و فرسايشي‌ترين بحران‌هاي ژئوپليتيك قرن حاضر بدل شده است. در اين ميان، مواضع كشورهاي غربي -به‌ ويژه ايالات‌متحده امريكا و اتحاديه اروپا- در طول اين مدت دستخوش تغييراتي معنادار شده كه شايد جديدترين و مهم‌ترين آن، چرخش لفظي و عملي چهره‌هايي چون دونالد ترامپ نسبت به پوتين باشد. اگرچه از آغاز جنگ، ولوديمير زلنسكي همواره خواهان حمايت تمام‌عيار ازسوي ناتو و كشورهاي غربي بوده، اما اين حمايت‌ها بيشتر در حد تامين تسليحات تدافعي و كمك‌هاي انساني باقي مانده است. غرب، به ‌ويژه امريكا، تاكنون از ارسال موشك‌هاي دوربرد يا دخالت مستقيم نظامي پرهيز كرده و همواره با نگاهي ديپلماتيك، به ‌دنبال راه‌حلي براي مصالحه با پوتين بوده است. اما تحولات چند هفته اخير، معادلات را دگرگون كرده است. از يك‌سو حمله سنگين اوكراين به خاك روسيه با استفاده بيش از ۸۰۰ موشك و پهپاد -كه طبق گزارش منابع رسمي، حتي به كاروان هوايي حامل پوتين نيز نزديك شده- موجي از واكنش را به ‌دنبال داشت. در مقابل، روسيه با بيش از ۳۰۰ موشك و پهپاد به كي‌يف و ساير شهرهاي اوكراين پاسخ داد تا بار ديگر تنش به بالاترين سطح ممكن برسد. در چنين شرايطي، يك اتفاق ديگر نيز توجه تحليلگران را جلب كرد: سخنراني جنجالي دونالد ترامپ در دانشگاه افسري امريكا چند روز پيش. او در اين سخنراني، نه‌تنها از پوتين فاصله گرفت، بلكه به‌صراحت او را «دزد» خواند و ادعا كرد كه روسيه فناوري موشك‌هاي هايپرسونيك را در دوران رياست‌جمهوري اوباما از امريكا سرقت كرده است. چنين ادعايي ازسوي كسي كه پيش‌تر به‌ دليل نزديكي‌اش به پوتين بارها مورد انتقاد قرار گرفته بود، يك تغيير موضع واضح و قابل‌ تأمل است. سوال اصلي اينجاست: چرا ترامپ -و به تبع آن بخشي از ساختار سياسي امريكا- اكنون به فكر تجهيز اوكراين به موشك‌هاي دوربرد افتاده‌اند؟ آيا اين تغيير موضع، تنها براي مقابله با پوتين است يا اهداف بزرگ‌تري در پشت آن نهفته؟ پاسخ اين پرسش را بايد در چند سطح جست‌وجو كرد.

نخست، بايد درنظر گرفت كه هم روسيه و هم اوكراين، جنگ كنوني را نبردي «وجودي» مي‌دانند. هر دوطرف، جنگ را نه‌فقط نزاعي بر سر مرزها، بلكه مبارزه‌اي براي بقا، هويت ملي و آينده استراتژيك خود مي‌دانند. همين نگاه، امكان هرگونه مصالحه واقعي را از بين برده و موجب تداوم خشونت شده است. در اين ميان، پوتين با نگاهي بلندمدت، به‌دنبال تثبيت جايگاه روسيه به عنوان يك ابرقدرت تاثيرگذار در نظم جهاني است. او به ‌خوبي مي‌داند كه شكست در اوكراين، تنها يك شكست ميداني نيست؛ بلكه به‌معناي كاهش نفوذ روسيه در نظم نوين جهاني و چرخش تعادل قدرت به سوي غرب است.
از اين‌رو، تاكتيك فرسايشي‌ شدن جنگ نه‌تنها يك گزينه‌ نظامي، بلكه بخشي از استراتژي كلان كرملين است. ازسوي ديگر، تداوم جنگ براي اروپا نيز پرهزينه شده است. بحران انرژي، افزايش قيمت مواد غذايي، و كاهش صادرات به‌دليل تعرفه‌هاي اقتصادي ترامپ، اقتصاد كشورهاي اروپايي -به‌ويژه آلمان و فرانسه- را تحت فشار قرار داده است. اوكراين كه يكي از بزرگ‌ترين تامين‌كنندگان گندم اروپاست، به‌ دليل وضعيت جنگي، توان صادرات خود را از دست داده و اين مساله تاثير مستقيمي بر قيمت نان در پاريس و برلين گذاشته است. يا حتي نوع نگاه سياسي غرب براي همراهي با امريكا باشد؛ در روزهايي كه ترامپ با دعوت از زلنسكي خواستار صلح بود، هرگز از قدرت‌هاي اروپايي درخواست نكرد، بلكه حتي آنها را متهم به فرسايشي كردن جنگ كرد و از آنها خواست دست از حمايت اشتباه خود از اوكراين بردارند و با روسيه به توافق برسند. حتي در اين روزها كه با يك اتحاد كامل، بازهم ترامپ هرگونه همكاري خود را منوط به هر چه ‌سريع‌تر پايان يافتن جنگ مي‌داند. در اين فضا، تصميم كشورهاي غربي براي تغيير رويكرد و تجهيز اوكراين به موشك‌هاي دوربرد، بيش از آنكه صرفا حمايت از كي‌يف باشد، تلاشي براي پايان دادن به جنگ از طريق افزايش فشار نظامي بر روسيه است. اين تصميم همچنين پيامي به پوتين است: «تاكتيك فرسايشي ديگر جواب نمي‌دهد.» اما باز هم نقش ترامپ در اين ميان برجسته‌تر از ديگر بازيگران است. رفتار اخير او نشان مي‌دهد كه حتي اگر بخشي از نخبگان امريكايي خواهان نزديكي به پوتين بودند، حالا نگاه به روسيه تغيير كرده است. ترامپ حالا در تلاش است روسيه را ضعيف‌تر كند -نه لزوما براي حمايت از اوكراين- بلكه براي تضعيف يك بازيگر كليدي در ائتلاف چين-روسيه. در واقع، اگر جنگ اوكراين باعث فرسايش توان نظامي، اقتصادي و سياسي روسيه شود، امريكا يك متحد مهم چين را از كار خواهد انداخت و اين دقيقا همان مسيري است كه ترامپ طي سفر اخير خود به خاورميانه نيز دنبال كرده است: بستن قراردادهاي بزرگ اقتصادي با كشورهاي عربي براي به عقب راندن چين از بازارهاي انرژي و تكنولوژي منطقه. در اين ميان، چين نيز تحولات جاري در اروپا را به‌دقت زيرنظر دارد. پكن به عنوان متحد راهبردي مسكو، از تداوم جنگ اوكراين سود غيرمستقيم مي‌برد؛ چراكه اين جنگ توجه و منابع غرب را به اروپا معطوف كرده و امكان تمركز همه‌جانبه بر مهار چين را كاهش مي‌دهد. اما همزمان، فرسايش نظامي و اقتصادي روسيه، دست چين را براي مانورهاي مستقل در نظام بين‌الملل بازتر مي‌كند. از اين منظر، استراتژي جديد امريكا
-كه با چرخش مواضع ترامپ نيز همسو شده- نه‌ فقط تلاشي براي پايان دادن به جنگ، بلكه بخشي از يك سناريوي پيچيده‌تر براي جدا كردن شركاي شرقي از يكديگر و كاهش همگرايي چين و روسيه تلقي مي‌شود؛ سياستي كه اگرچه دير آغاز شده، اما مي‌تواند توازن قدرت را در دهه پيش‌رو دگرگون سازد.

كارشناس مسائل سياست خارجي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون