• 1404 پنج‌شنبه 1 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6171 -
  • 1404 پنج‌شنبه 1 آبان

پيشگامان موفق فيلم كوتاه ايران در تامپره

حسن لطفي

سال ۱۳۴۹ با تاسيس مركز سينمايي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، روند فيلمسازي فيلم كوتاه ايران وارد مرحله جديد و حرفه‌اي‌تري مي‌شود. حضور فيلمسازاني همچون فرشيد مثقالي، محمدرضا اصلاني، بهرام بيضايي، عباس كيارستمي، علي‌اكبر صادقي، آراپيك باغداساريان و... باعث مي‌شود تا فيلم‌هاي كوتاه ماندگاري ساخته شود و طي هشت سال دوره طلايي فيلم كوتاه اين كانون تثبيت شود. در بين اين فيلمسازان، نام نفيسه رياحي به عنوان اولين زن انيميشن‌ساز ايراني ديده مي‌شود. فيلمسازي كه اگرچه از نظر تعداد آثار كارنامه پروپيماني ندارد و تعداد فيلم‌هايي كه كارگرداني كرده به انگشتان يك دست هم نمي‌رسد، اما از همان اولين فيلمش (من چقدر مي‌دانم) نشان داد قادر است در زمره موفق‌ترين فيلمسازان فيلم كوتاه ايران در شاخه انيميشن قرار گيرد. موفقيتي كه ريشه در پيشينه اين هنرمند و سابقه درخشانش در هنرهاي تجسمي داشت. نفيسه رياحي پيش از آنكه وارد كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان شود سال‌ها در زمينه نقاشي فعاليت داشته است. فعاليتي كه باعث شده تا درك و تلقي او از هنرهاي بصري در حد كمال باشد .او كه فارغ‌التحصيل دانشكده هنرهاي زيباي ژنو در سوييس است پس از آنكه در بيست و سه سالگي به ايران برگشت با تصوير‌گري چند كتاب و ... ورود موفقي به دنياي هنر داشت و پس از ساخت فيلم اولش جايگاه خود را در فيلمسازي انيميشن ايران نيز تثبيت كرد. مداد بنفش دومين فيلم كوتاه انيميشن نفيسه رياحي سال ۱۳۵۳ بر اساس داستان هارولد و مداد بنفش نوشته كراكت جانسون (نويسنده و تصوير‌گر امريكايي كه در دهه چهل ميلادي از محبوبيت و شهرت برخوردار بود) ساخته شده است. فيلمنامه را رياحي با همكاري نورالدين زرين‌كلك نوشته است. نفيسه رياحي در مداد بنفش از نظر طراحي و تصوير‌سازي به ويژگي‌هاي تصوير‌گري كراكت جانسون (با نام اصلي ديويد جانسون ليسك) نزديك شده و همانند آثار او تلاش كرده تا با خلق تصاويري ساده، روايتي روشن و بدون زوايد داشته باشد . البته اين سادگي در كنار خلاقيت آزاد در تصوير‌گري او را به فضاي متناسب با داستان فيلم (پسري با مداد بنفش تصاوير و دنيايي خيالي به وجود مي‌آورد) ديدن فيلم مداد بنفش براي نگارنده اين مطلب يادآور نقل قولي از حميد جبلي، (بازيگر، صداپيشه، نويسنده و كارگردان ايراني) است كه سال‌ها پيش در مجله‌اي سينمايي به چاپ رسيد. او در گفت‌وگويي عنوان كرده بود: خوشا به حال نقاش‌ها كه آسمان را همان رنگي مي‌كشند كه مي‌خواهند! فيلم كوتاه مداد بنفش نشان مي‌دهد همنشيني سينما و نقاشي دايره اين تخيل را فراخ‌تر مي‌كند. رياحي با استفاده از نقاشي متحرك نشان داده تخيل در هنر مرز نمي‌شناسد. مداد بنفش در رديف آثار موفق دوره طلايي فيلم‌هاي انيمشن كوتاه كانون است و در سال ۱۹۷۶ موفق به دريافت ديپلم افتخار از جشنواره‌هاي خيخون و تامپره فنلاند شده است. تماشاي اين فيلم در چهل و دومين جشنواره بين‌المللي فيلم كوتاه تهران نه تنها فرصت مغتنمي براي فيلمسازان جوان است، بلكه نشان مي‌دهد عمر آثار هنري از عمر خالقانشان بيشتر است. البته به شرط آنكه هنرمند اثري فراتر از زمانه خود ساخته باشد. روح نفيسه رياحي شاد. اينكه فيلم زندگي ساخته محمود كياني‌فلاورجاني برايم اثر جذابي است بي‌ارتباط با خاطره‌ام از پشت صحنه فيلمي سينمايي به كارگرداني فيلمسازي باتجربه و صاحبنام نيست. آن شب قرار بود شخصيت اصلي فيلم بيايد و تكه گوشت مسمومي را به سگي بدهد و سگ بخورد و بيهوش شود. سگ اهلي بود و مي‌گفتن گوش به فرمان صاحبش است كه گويا پزشك هم بود. اما وقتي فيلمبرداري شروع شد اوضاع تغيير كرد. شايد اگر آن زمان گوشي‌هاي تلفن همراه رايج بود امروز فيلم خنده‌داري از تلاش آقاي كارگردان و دستيارانش و بقيه عوامل براي ضبط اين نما گرفته بودم. سگ انگار نه انگار بازيگر فيلمي است و بايد مطيع باشد، گوش به فرمان هيچ كس حتي صاحبش نبود و با آنكه ساعت‌ها گرسنه مانده بود تمايلي به خوردن گوشت نداشت. آقاي كارگردان و تيم همراهش از غروب آفتاب تا دمدماي صبح هر چه تلاش كردند نتيجه خوبي نگرفتند. دست آخر هم راه‌حل كارگر صحنه‌اي به داد گروه رسيد .به پيشنهاد او قرار شد داخل استخر خالي محوطه برگ بريزند و سگ را داخلش رها و بعد بيهوشش كنندو... در مورد فيلم زندگي ماجرا كاملا فرق مي‌كند. محمود كياني‌فلاورجاني با زيركي و تيزهوشي تمام توانسته روباهي را تبديل به بازيگري مطيع كند. البته اين ظاهر ماجراست و اصل ماجرا ربطي به بازيگر شدن روباه و مرغ و خروس‌ها ندارد. بيشتر به توانايي و شناخت فيلمسازي برمي‌گردد كه اگرچه سينما را در مدرسه‌اي نياموخته، امكانات و عناصر سينما را به درستي مي‌شناسد .  براي او فيلم با صبوري، دقت و استفاده درست و هوشمندانه از فرصت‌ها ساخته مي‌شود. فيلم زندگي، نمونه كاملي از همه اينهاست. بيننده در طول فيلم با روباهي همراه مي‌شود كه وارد روستايي شده از غفلت اهالي خانه‌اي استفاده كرده سراغ مرغ و خروس‌ها مي‌رود و.‌‌‌.‌‌. . آنچه از فيلم مشخص است توجه فيلمساز به ايجاد كشش در فيلم است كه با استفاده از ايجاد كشمكش در فيلم به وجود آمده است. كشمكشي كه با توجه به شخصيت‌هاي فيلم (روباه، مرغان، خروس و...) تصوير كردنش چندان ساده به نظر نمي‌رسد. اما فرمول استفاده از صبر و.‌‌‌‌..جواب داده است. محمود كياني‌فلاورجاني زندگي روزمره روباه را در نظر گرفته با افزودن صحنه‌هايي كه در امتداد اين رفتار است به موقعيت‌هاي جذابي رسيده است .صحنه‌هايي كه گاه با قرار دادن روباه و ساير حيوانات در موقعيت‌هايي حساب شده به تصوير در آمده است. استفاده از نماهاي نقطه نظر و قرار دادن دوربين در مكان‌هاي بسته اين فرصت را براي فيلمساز فراهم كرده تا راحت‌تر به پيوستگي نماها و اتفاقات دست يابد. ناگفته پيداست اجراي چنين روشي در فيلمسازي به سادگي امكان‌پذير نيست و تفاوت محمود كياني‌فلاور‌جاني با آن فيلمساز صاحبنام حرفه‌اي در نگرش و شناخت هر كدام از سينماست كه قدرت واقعي سينما براي آن فيلمساز مشخص نشده، اما محمود كياني به‌طور غريزي يا تجربي دريافته تدوين، خلق موقعيت‌هاي فكر شده با استفاده از امكانات سينما مي‌تواند ناممكن‌ها را ممكن سازد. البته آنچه فيلم زندگي را ارزشمند كرده فقط مربوط به حضور رام حيوانات در فيلم نيست. فيلمساز فيلم زندگي شعبده‌باز نيست. براي او زندگي فراتر از لحظاتي است كه بيننده با ديدنش انگشت حيرت به دهان مي‌گيرد. فيلم لايه‌هاي زيرين و زير متن هم دارد. قرار است پس از ده دقيقه مخاطب به حس و دركي نسبتا جديد درباره زندگي دست يابد. بي‌دليل نيست كه هيات داوران سي و نهمين دوره جشنواره فيلم تامپره فنلاند كه جشنواره مهمي براي فيلم كوتاه است، در بيانيه خود فيلم را به عنوان نمايش شاعرانه‌اي از معنا و جريان زندگي دانست. فيلم زندگي علاوه بر دريافت ديپلم افتخار اين جشنواره در سال دوهزار و نه ميلادي موفق به دريافت ديپلم افتخار ويژه هيات داوران بخش سينماي مستند در جشنواره بيست و پنجم فيلم فجر در سال هزار و سيصد و هشتاد و پنج شد. تماشاي اين فيلم كه بدون جلوه‌هاي بصري مرسوم اين روزهاي سينما ساخته شده در چهل و دومين جشنواره بين‌المللي فيلم كوتاه تهران فرصت مغتنمي است تا به فيلمسازان جوان يادآوري شود براي ساخت فيلم خوب، به شناخت سينما، شكيبايي، دقت در پيرامون، عشق به سينما و.‌‌‌..‌ نياز است. همه اينها را مي‌توان به دست آورد و براي به دست آوردن آنها حتما نياز به تحصيل در دانشكده‌هاي سينمايي نيست، البته به شرط اينكه محمود كياني‌فلاورجاني باشي.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون