چين و امريكا: ديكاپلينگ ژئوپوليتيك
علي آهنگر
خدا چين و امريكا را حفظ كند. اين عبارتي بود كه ترامپ بعد از ديدارش با همتاي چيني در بوسان كرهجنوبي منتشر كرد. او در اين بيانيه از عبارت مهمتري كه سياست و ژئوپوليتيك جهان در قرن بيست و يكم را تغيير ميدهد استفاده كرد و آن تعبير «گروه ۲» بود. او گفت: «ديدار من در گروه ۲ با رييسجمهور چين براي هر دو كشور ما عالي بود.» اين روزها تعبيرهاي كاملا تازه و بديعي وارد آسمان سياست و ژئوپوليتيك جهاني شده است كه تا پيش از اين سابقه نداشت. عبارت گروه ۲ بديعترين آنهاست. «پترو يوان» در كنار عبارت قديمي «پترو دلار» رخ نموده است. چين «رقيب همتا» بر زبان اسكات بسنت جاري شده است و عناصر خاكي كمياب كه ترجيعبند نظم تازه جهاني است. عبارتهاي تعيينكننده و نظمساز در سرتاسر قرن بيستم نفت، بنزين و گازوييل بودند. اين واژگان ديگر در نظم قرن بيست و يكمي جايي ندارند. آنها جايشان را به عناصر خاكي كمياب دادهاند. عبارت ديگري كه در آسمان ژئوپوليتيك اين روزها قد كشيده است، تعبير «ديكاپلينگ» است. ديكاپلينگ يعني جدايي تدريجي اقتصاد و زنحيرههاي تامين بين دو كشور امريكا و چين. ديدار بوسان، تصويري زنده از جدايي تدريجي دو اقتصاد و دو ايدئولوژي بود. همان چيزي كه تحليلگران «ديكاپلينگ» مينامند: نه قطع كامل، بلكه كاهش وابستگي در فناوري، تجارت و زنجيره تأمين. اين واژه را نخستين بار مقامهاي اقتصادي امريكا بهكار بردند. بيشترين كاربرد تعبير ديكاپلينگ يا «جداسازي اقتصادي» در گفتارها و بيانيههاي رسمي اسكات بسنت، وزير خزانهداري امريكا نمود يافت. ازجمله در گفتوگويي كه در ۱۲ ماه مه ۲۰۲۵ با سيانبيسي داشت. او در آنجا گفت: «جداسازي كامل يا ديكاپلينگ از چين را نميخواهيم، اما جداسازي در ضرورتهاي استراتژيك را ميخواهيم» كه منظورش كالاهاي استراتژيك مانند تراشهها، عناصر خاكي كمياب، هوش مصنوعي و امنيت ملي بود. اسكات بسنت در گفتوگوي خبري ۱۵ اكتبر نيز گفت: «اگر چين شريك غيرقابل اعتمادي باشد، جهان مجبور به ديكاپلينگ يا جداسازي خواهد شد.» صندوق بينالمللي پول در بيانيه ۱۵ اكتبر ۲۰۲۵ خود هشدار داد كه: «اگر چين كنترلهاي صادراتي جديدي اعمال كند.
جهان با او ديكاپلينگ يا جداسازي خواهد كرد.» اين استفادهها نشاندهنده رويكرد اسكات بسنت است كه ديكاپلينگ را نه به عنوان هدف نهايي، بلكه به عنوان اهرمي براي كاهش ريسك در برابر چين ميخواهد. به عبارت ديگر، اسكات بسنت و امريكا تا اينجا به ديكاپلينگ يا جداسازي استراتژيك باور داشتند و اصرار ميورزيدند.
چين در برابر اما به «يكپارچگي اقتصاد جهاني» تاكيد دارد. چنانكه شيجينپينگ در سخنراني سال ۲۰۲۲ در اجلاس داووس و نيز در سخنراني كليدي در مجمع ابتكار كمربند و جاده در ۲۰۲۳؛ و همچنين در نشست با مديران عامل جهاني در ۲۰۲۵ چنين ابراز داشت كه: «ديكاپلينگ تهديدي براي زنجيرههاي تامين جهاني است. اما چين نيز در عمل، مانند امريكا، جداسازي استراتژيك خود را در حوزههاي فناوري، هوش مصنوعي و عناصر خاكي كمياب را پيش ميبرد.» اما نوع ديگري از جداسازي با وقوع اسنپبك يا فعالشدن مكانيزم ماشه عليه ايران پيش آمد كه از ديكاپلينگ چهرهاي نهايي و ژئوپوليتيك ارائه كرد. در اين رويكرد، چين در كنار روسيه و ايران از پذيرش بازگشت قطعنامههاي تحريمي خودداري كرد و روز ۱۸ اكتبر ۲۰۲۵ يا ۲۶ مهر ۱۴۰۴ را روز پايان قطعنامه ۲۲۳۱ و پايان برجام و عادي شدن روابط ايران در سطح جهان در موضوع هستهاي اعلام كرد. اين رويكرد، نامش ديكاپلينگ ژئوپوليتك بود. يعني تغيير در سياست و موازنه قوا در جهان.
نشست دو رهبر چين و امريكا در پنجشنبه ۸ آبان ۱۴۰۴ در بوسان كرهجنوبي سيماي ژئوپوليتيك در قرن بيست و يكم را تغيير داد و تثبيت كرد. اين تغيير و تثبيت ژئوپوليتيك جهاني در بيانيه كوتاه ترامپ بعد از ديدارش با رهبر جين، در شبكههاي اجتماعي جلوه يافت كه نشست را نشست گروه ۲ ناميد.
در واكنش به اين نشست، رسانههاي غربي نيز از وقوع قدرت نو در ژئوپوليتك جهاني پرده برداشتند. سيانان نوشت: «صرفنظر از نتيجه، چين برنده است.»
گاردين آورد: «امريكا قلدري بود كه بحق مورد قلدري قرار گرفت.»
نيويوركتايمز نشست بوسان را «يك پيروزي بزرگ» براي پكن ناميد.
فايننشال تايمز اما چين را يك «رقيب همتا» شناخت.
و در نهايت ترامپ در بيانيهاش در شبكه اجتماعي از نشست با چين در بوسان به عنوان «نشست گروه ۲» ياد كرد. گروهي كه حالا گروههايي مانند گروه ۷ و گروه پرطمطراق و بيخاصيت ۲۰ را در عمل بيمعنا ميكند. جهان از اين پس دو گروه بيشتر ندارد: گروه چين و گروه امريكا.
پس بيهوده نبود كه ترامپ در پايان بيانيهاش نوشت: خدا چين و امريكا را حفظ كند.