همايش اودلاجان نگاهي به آينده
مرجان يشايايي
«همايش اودلاجان، نگاهي به آينده» كه به همت خانه ارديبهشت اودلاجان در روزهاي 26، 27 و 28 آذر 1404 در عمارت بلديه تهران برگزار ميشود، رويداد مهمي است زيرا اولين بار است كه همايشي براي شناسايي و معرفي يك محله در تهران با اين وسعت و عمق برگزار خواهد شد. حضور نامهاي مطرح در تهرانشناسي و اودلاجانشناسي و فرهنگ شهري ازجمله فرهاد توحيدي، دكتر علي غفاري، مهندس عليرضا قهاري، احمد محيط طباطبايي، رضا كيانيان، دكتر اسكندر مختاري طالقاني، هوشنگ مرادي كرماني، فرهاد ورهرام و هارون يشايايي و ارائه 24 موضوع تحقيقاتي و تحليلي به خودي خود معرف اعتبار اين همايش است. در كنار همايش، دو رويداد ديگر هم برگزار خواهد شد: «نمايشگاه معماري براي اودلاجان» و «رونمايي از چهار كتاب در حوزه تهرانپژوهي». «همايش اودلاجان، نگاهي به آينده» و همايشهايي از اين جنس، نمونه ورود و دغدغه مردم و در شكل سازمان يافته آن نهادهاي مدني مانند خانه ارديبهشت اودلاجان به موضوع شهر و تاريخ شهر است. اغلب ما دهههاست عادت كردهايم تنها دولت را متولي شهر بدانيم و نقش خود را در بهترين شكل به همشهريهايي وظيفهمند كاهش دادهايم. فكر ميكنيم همين كه پسماندتر و خشك را جدا كنيم و به دست بازيافت محله برسانيم و آب زيادي مصرف نكنيم و آشغال در خيابان نريزيم، وظيفه شهرونديمان تمام شده و بررسي سياستهاي كلان و حافظه و تاريخ شهر و افقي كه در آينده پيش رويمان قرار دارد، البته نه وظيفه ما بلكه وظيفه آنهاست! و اين آنها ميتواند از نهادهاي حكومتي و دولت و شهرداري شروع شود تا دانشگاهها و... همايش اودلاجان شايد اولين قدم با مشاركت مردم و فرهيختگان و دغدغهمندان در امور شهري و اجتماعي و فرهنگي نباشد، اما بيشك از مهمترين آنهاست، چرا كه گامي است تخصصي و كارشناسي فراتر از كليشههاي رايج و حرفهاي تكراري و گلهها و شكايتهاي هميشگي. از ويژگيهاي مهم اين همايش «نگاه به آينده» است. بهروز مرباغي، مديرعامل خانه ارديبهشت اودلاجان و دبير اجرايي همايش توضيح ميدهد: «قرار نيست به تجليل و شناخت ديروز و امروز اودلاجان پرداخته شود، قرار است تعدادي از سخنرانان افق آينده محله را ترسيم كنند و براي اعتلا و ارتقاي منزلت زيستي آن راهحلهاي كارشناسانه و قابل تحقق ارائه کنند.» مشاركت نهادهاي مدني در سياستگذاري و اجرا و بررسي و تحليل از مهمترين ويژگیهاي يك جامعه توسعه يافته است. اينكه مردم نه به عنوان فرد و نه براي نفع شخصي و گله و شكايت، بلكه در نهادهاي مدني با هدف خير جمعي متشكل ميشوند، در جلسات كارشناسي دغدغههاي خود را مطرح ميكنند و جايگاه نهادهاي حاكميتي و مدني را در مديريت كوتاهمدت و درازمدت شهري باز ميشناسند، اتفاق مباركي است، اما اين حركت رو به جلو زماني كامل ميشود و به بار مينشيند كه حاكميت به معناي وسيع آن، اهميت مشاركت مردم را درك كند و جايگاه اين مشاركت را بشناسد و قدر آن را بداند. نه مردم ميتوانند به تنهايي بار مديريت شهر را به دوش كشند و نه اينبار سنگين را نهادهاي حاكميت ميتوانند به تنهايي به منزل برسانند. اصل مهم توسعهيافتگي و ايجاد شهري كه همه در آن احساس آرامش و آسايش كنند در ارتباطات افقي بين مسوولان و نهادهاي مدني كه نماينده مردم هستند، معني پيدا ميكند، نه در روابط گسيخته و از بالا به پايين و خشمگينانه بين مسوولان و مردمي كه يكديگر را درك نميكنند، چيزي از مشكلات هم نميدانند و هر يك راه خود را ميروند. و البته همايشهايي مانند «همايش اودلاجان، نگاهي به آينده» از ابزارهاي اين مهم است.