• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3350 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱ مهر

اوليور استون، مصاحبه با پوتين و تاريخ ناگفته امريكا

بهار سرلك

 «اوليور استون» كارگردان مشهور هاليوودي كه تمركزش بر ساخت فيلم‌هاي بحث‌برانگيز سياسي است مي‌خواهد فيلم مستندي درباره رييس‌جمهور روسيه بسازد و قصد مصاحبه با «ولاديمير پوتين» را دارد. اوليور استون در حال حاضر مشغول ساخت مستندي درباره رييس‌جمهور سابق اوكراين «ويكتور يانوكويچ» است. استون در مصاحبه با خبرگزاري‌ها گفت: «مصاحبه‌اي با آقاي يانوكويچ داشتم اما حالا مي‌خواهم با آقاي پوتين مصاحبه كنم. يانوكويچ انسان جالبي بود. او داستان (درگيري‌ها) را از ديد خود برايم تعريف كرد و من حرف‌هاي او را باور دارم.» استون در ادامه گفت: «براي صحبت‌هاي آقاي پوتين هم مستندي ديگر در نظر دارم.»اوليور استون نوامبر 2014 اعلام كرد مي‌خواهد فيلم مستندي درباره ولاديمير پوتين كارگرداني كند. او گفته بود پوتين ديدگاهي متفاوت دارد كه امريكايي‌ها قادر به دركش نيستند و به همين خاطر از مصاحبه با او لذت خواهد برد. اما موضوع مورد علاقه اوليور استون، رويدادهاي بحث‌برانگيز اواخر قرن بيستم امريكاست. براي ساخت سريال مستند «تاريخ ناگفته امريكا» دوربينش را روايتگر ترور «جان اف. كندي»، جنگ ويتنام و حادثه يازدهم سپتامبر قرار داده است. تحقيق و بررسي استون براي ساخت اين مجموعه سبب شد متوجه استثمار و بهره‌برداري امريكا از خاورميانه شود. استون كه براي رونمايي كتاب جديدش درباره تاريخ امريكا در نشست مطبوعاتي شركت داشت، گفت: «وقتي تاريخ ناگفته امريكا را مي‌خواندم، چيزي كه مرا سرجايم ميخكوب كرد تاريخ دخالت‌هاي ما در منطقه خاورميانه بود؛ دخالت‌‌هايي كه به درگيري‌هاي زشتي منجر شدند.»در پي اين تحقيقات، استون متوجه دخالت‌هاي مقامات دولتي ايالت واشنگتن در دهه 1930 در اين منطقه شد. اما استون خود معتقد است اين دخالت‌ها وقتي به اوج خود مي‌رسند كه رييس‌جمهور «جورج اچ. دبليو بوش» بعد از حمله‌اش به عراق در سال 1990 صدها هزار نظامي امريكايي را براي آزادسازي كويت به اين كشور مي‌فرستد. استون در ادامه صحبت‌هايش گفت: «با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، منطقه خاورميانه محلي امن براي قدرت‌نمايي يك ابرقدرت بود. حالا، ما (امريكا) هرگز از اين موضوع بيرون نخواهيم آمد. به محض اينكه پاي ما به جايي باز شود، براي هميشه آنجا مستقر مي‌شويم. تمام منطقه خاورميانه را بي‌ثبات و هرج‌ومرج را مهمان اين منطقه كرد‌ه‌ايم. بعد داعش را مقصر هرج‌مرج‌هايي كه به پا كرديم مي‌دانيم.»استون تحقيقات و نوشتن فيلمنامه اين سريال را با همكاري «پيتر كوزنيك» انجام داده است. كوزنيك كارشناس حمله اتمي امريكا به ژاپن است؛ حمله‌اي كه پايان‌دهنده جنگ جهاني دوم بود. كوزنيك نيز در ادامه گفت: «همه اين درگيري‌ها براي نفت است. حتما آن برچسب را يادتان هست كه رويش نوشته بود: «نفت ما زير خاك آنها چه مي‌كند؟»«طمع مقامات دولتي واشنگتن به سوخت زمينه‌ساز اتحاد و همبستگي آنها با عربستان سعودي شد. همچنين سازمان اطلاعات امريكا (سيا) پشتيبان كودتا عليه نخست وزير ايران محمد مصدق در سال 1953 شد... سبب تمامي اين آشفتگي‌ها ما بوديم و حالا يك نقشه نظامي بزرگ ريخته‌ايم تا اين آشفتگي‌ها را حل كنيم و البته كه راه‌حل نظامي هم جواب نمي‌دهد.»ممكن است ديدگاه‌هاي استون و كوزنيك مردم خاورميانه و ديگر كشورها را متعجب نكند اما اين مسائل در خود ايالات متحده امريكا هرگز مطرح نشده است. استون معتقد است: «امريكايي‌ها در حباب زندگي‌ مي‌كنند و دولت اطلاعات گلچين‌شده را به آنها مي‌دهد. دستگاه آموزش ‌و پرورش، سياستمداران و رسانه‌ها امريكا را به شكل چراغي كه مسير ثبات را نشان مي‌دهد و نيرويي كه خير و خوبي را براي جهان به ارمغان مي‌آورد به تصوير مي‌كشند. امريكايي بودن احساس خوبي دارد. وقتي امريكايي باشي احساس امنيت مي‌كني و خيالت از بابت درجه يك بودن اجناس مصرفي راحت است اما همه جاي دنيا دشمن داري. امريكايي درون يك پيله جاي دارد كه كشور بزرگي است و به دو اقيانوس راه دارد؛ كشوري كه مردمش هميشه زير سايه تهديد زندگي مي‌كند.»اوليور استون بزرگ‌شده نيويورك است و مي‌گويد معلم‌هاي تاريخ هميشه درباره چهره امريكا در تاريخ و در جهان اغراق مي‌كردند و او هرگز ابهامي در اين صحبت‌ها نمي‌ديده است: «من اين قسمت از داستان را كه بر «استثناگرايي امريكا» (تئوري كه معتقد است امريكا از ساير ملل پيشرفته‌تر است) تاكيد داشت فهميده بودم و اينكه همه امريكا را كشوري عاري از خودپرستي و سودمند براي تمامي كشورها مي‌دانند.»سال 1967 اوليور استون داوطلبانه به ارتش پيوست تا در جنگ ويتنام شركت كند. از دو ناحيه مجروح و با ستاره برنز قهرماني از او تقدير شد. استون مي‌گويد: «وقتي از ويتنام برگشتم، گيج و منگ بودم و اصلا نمي‌فهميدم دليل جنگ امريكا با ويتنام چه بوده است؟»او شروع به پرسيدن سوال‌هاي ديگري كرد و درباره «عصر ترقي‌خواهي» مطالعه كرد و در همين حين در دانشگاه نيويورك فيلمسازي را زيرنظر «مارتين اسكورسيزي» ياد مي‌گرفت. بنابراين ايده‌هاي سياسي كه در ذهنش نقش بسته بودند سبب شد او در دهه 1980 فيلمسازي را با درون‌مايه‌ها و موضوعات سياسي آغاز كند. فيلم‌هاي «سالوادور» (1986)، «جوخه» (1986)، «زاده چهارم جولاي» (1989)، «جي. ‌اف. كي» (1991)، «نيكسون» (1995) و «دبليو» (2008) آثاري هستند كه نقطه‌نظر استون درباره امريكا و سياستمدارانش را فاش مي‌كند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون