حكمت و سياست
10 سانتيمتري صدام حسين
«آن روز صبح شاه رئوس مطالب آن سخنراني كذايي را با خط خودش روي يك متن كاغذ نوشته بود، داد به من و رضا قطبي و گفت برويد اينها را بپرورانيد و به صورت سخنراني در بياوريد! يك روز وقت داشتيم اين را بنويسيم... همان ساعت ده و نيم، يازده شب بود اين نوشته ماشين شد، خودم بردم دادم به تيمسار نشاط كه اول انقلاب اعدام شد، رييس گارد بود در كاخ نياوران، تلفن كرد و شاه گفتند من هنوز بيدار و اين نوشته را بفرستيد بالا... من وسط نشستم، شهبانو يك طرف نشست، صدام حسين هم يك طرف در فاصله 10 سانتيمتري، به اين نزديكي. صدام حسين يك قصاب خيلي خوش‌قيافه بود... اول تعارف و سلام عليك و كيف اخي الشاه؟ حال برادرم پادشاه چطور است؟ از اين حرف‌ها زد و خيلي گرم، بعد گفت من اين پيغام را براي همان اخ خودم، برادر خودم شاه دارم: «به شاه بگوييد تانك‌ها را بياورند در خيابان و فقط آنجا نگه ندارند. هر كسي شلوغ كرد لوله توپ را متوجه مردم كنند و در كنند.» اينها برنامه‌ريزي كرده بودند از قبل كه اگر مثلا اوضاع به هم خورد به ايران حمله كنند» (از متن كتاب حكمت و سياست: خاطرات دكتر سيد حسين نصر، به كوشش حسين دهباشي، چاپ اول زمستان 1393، 34000 تومان)
دكتر سيدحسين نصر (متولد 1312 تهران) فرزند دكتر سيدولي‌الله نصر نماينده مجلس و وزير فرهنگ (1255-1324) و از طرف مادري نواده شيخ فضل‌الله نوري است. وي در نوجواني براي ادامه تحصيلات به امريكا رفت و پس از اخذ مدارك فوق ليسانس از دانشگاه ام‌اي تي و دكتراي فلسفه و تاريخ علوم از دانشگاه هاروارد به ايران بازگشت. نصر سمت‌هاي مختلفي از جمله معاونت دانشگاه تهران، رييس دانشگاه آريامهر (صنعتي شريف)، رييس دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران، بنيانگذار و رييس انجمن سلطنتي فلسفه ايران و رييس دفتر فرح پهلوي را بر عهده داشته و اكنون استاد ممتاز دانشگاه جرج واشنگتن و از معتبرترين اسلام شناسان معاصر است. گفت‌وگو با دكتر سيدحسين نصر در خلال چندين جلسه گفت‌وگو از اواخر سال 1388 تا اوايل سال 1389 در محل كار او در واشنگتن امريكا، روايت دست اولي از مشاهدات وي در مباحثي چون پرورش و خانواده‌يي عالم و اهل ادب و فرهنگ، آشنايي با چهره‌هاي شاخص فرهنگ و سياسي دوران پادشاهي پهلوي اول و دوم، حضور متفقين در ايران، دلايل مهاجرت به امريكا، تحصيل در دانشگاه ام‌اي تي و هاروارد، تدريس در دانشگاه تهران، سياست حكومت پهلوي در برخورد با دانشجويان و انجمن‌هاي دانشگاهي، مديريت دانشگاه آريامهر (صنعتي شريف)، سياست‌هاي علمي، فرهنگي و مذهبي حكومت پهلوي، تاسيس انجمن سلطنتي فلسفه، روابط او با
جلال آل احمد، شهيد مرتضي مطهري، علامه طباطبايي، احمد فرديد، رضا قطبي، علي شريعتي و ديگران، حسينيه ارشاد، رياست دفتر فرح پهلوي، تحولات منتهي به انقلاب، خروج از ايران و... است.