فرماندهي و نافرماني
روضه خواني راجع به سهميه برنج سپهبدها
«ازهاري هم آمد نشست. طرف چپش 10 نفر سپهبد نشسته بودند. اين طرف هم فرماندهان نشسته بودند و من هم نشسته بودم. بدرهيي بود. من بودم. خسروداد بود و تيمسار حبيباللهي بود. ايادي شروع كرد صحبت كردن. من را نشان داد و گفت اگر اين آذربرزين به من هواپيما بدهد، از آنجا برنج ميآورم و از هندوستان چاي ميآورم و حتي ميتوانم براي آنها لباس و همهچيز از خارج وارد كنم. من ديدم اگر ولش كنيم، اصلا ميرود سراغ مرغداري... من هم گفتم تيمسار يا نامه را درست نخواندهايد يا اينكه نميتوانيد جلسه را اداره كنيد. من سپهبد، چشمم كور، ميروم برنج را از بازار آزاد ميخرم، آخر الان كه تمام تهران دارد در آتش ميسوزد، مجسمه را دارند پايين ميكشند و روي در و ديوارها بد و بيراه مينويسند، شما چطور به اين سپهبد اجازه ميدهيد همه فرماندهها را جمع كنند اينجا به روضه او راجع به سهميه برنج سپهبدها گوش كنند؟... توفانيان تلفن را برداشت و به ربيعي گفت- من هم پهلويش ايستاده بودم-كه اينها دارند انبار اسلحه خانه ما را غارت ميكنند. شما يك هواپيما بفرستيد بمباران كند. ربيعي هم گفت كجاست و فلان؟ گفتم ميخواهي چه كار كني؟ گفتم ميخواهي در شهر بمب بيندازي؟ آنهايي كه روي زمين ايستادهاند نتوانستند از آنجا حفاظت كنند. مگر بمب، نارنجك است؟ اگر آقاي توفانيان بلد بود چه كار كند، به جاي اينكه به ربيعي تلفن كند، به هوانيروز تلفن ميكرد كه يك هليكوپتر بفرستيد بالا بايستد. هليكوپتر هم ميايستاد آنجا هر كسي هم يك قدم بيايد جلو، يك گلوله ميزنند جلويش.» (از متن كتاب فرماندهي و نافرماني: خاطرات سپهبد خلبان شاپور آذربرزين، 35000 تومان، چاپ اول زمستان 1393)
سپهبد عبدالله آذربرزين (متولد 1308 خرم آباد) در يك خانواده نظامي به دنيا آمد. دوره تخصصي خلباني و مدرسي اين رشته را در امريكا گذراند و عهدهدار سمتهايي چون فرمانده پايگاه هوايي دزفول و معاونت عملياتي و جانشين فرمانده نيروي هوايي ارتش شد. او پس از انقلاب در دوره كوتاهي به فرماندهي نيروي هوايي ارتش منصوب، مدتي را زنداني و به توصيه بازرگان آزاد شد و اكنون در بورلي هيلز كاليفرنيا زندگي ميكند.
گفتوگو با عبدالله آذربرزين در خلال چندين جلسه گفتوگو در سال 1388 در كاليفرنياي امريكا روايت دست اولي از مشاهدات وي در مباحثي چون پيشينه نظامي پدرش در حكومت رضاشاه، وضعيت ايران قبل از كودتاي رضاشاه، آموزش نخستين دوره خلباني در ايران، ساختار اداري و ترفيعات، ضد اطلاعات و فرماندهان نيروي هوايي، واحد پروازهاي شناسايي، عمليات مخفيانه هواپيماهاي جنگنده ايران، نگراني اسراييل و امريكا از توافق ايران و عراق در الجزاير، نحوه مديريت شاه در برخورد با فرماندهان عالي ارتش، خريدهاي نيروي هوايي، شوروي و انگليس و آموزش خلبانان در اين كشورها، نقش و جايگاه مستشاران خارجي در ارتش، خروج شاه از كشور و عمليات محرمانه براي بازگشت وي، انتصاب به فرماندهي نيروي هوايي پس از انقلاب و... است.