• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3450 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۶ بهمن

مجيد تفرشي در گفت‌وگو با «اعتماد»:

اروپا آماده پيروي مجدد از امريكا در مقابله با ايران نيست

گروه ديپلماسي| روز گذشته حسن روحاني، رييس‌جمهوري اسلامي ايران نخستين سفر اروپايي خود را آغاز كرد و در نخستين گام از اين سفر چهار روزه، ابتدا به ايتاليا رفت و روز چهارشنبه هم به فرانسه مي‌رود تا مهمان فرانسوي‌ها باشد. با اين حال، قرار بود نخستين سفر اروپايي روحاني به اروپا در 23 آبان‌ماه گذشته صورت بگيرد كه به دليل حادثه تروريستي پاريس اين سفر به تاخير افتاد. اينك اين سفر در زماني صورت مي‌گيرد كه برنامه جامع اقدام مشترك از هفته گذشته به مرحله اجرا درآمده است و تحريم‌هاي هسته‌اي وضع شده عليه ايران لغو و متوقف شدند و به نظر مي‌رسد كه اكنون با توجه به اين مساله، روابط ايران و اتحاديه اروپايي كه در طول 10 سال گذشته لطمات بسياري را ديده است، به سمت بهبود و گسترش حركت كند. با اين حال، اروپايي‌ها در مذاكرات هم نقشي تسهيل‌كننده و هم نقشي سختگيرانه را ايفا كردند؛ از يكسو، فدريكا موگريني مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپايي در ايجاد هماهنگي ميان ايران و گروه 1+5 نقش بسزايي بازي كرد و از سوي ديگر، لوران فابيوس، وزير امور خارجه فرانسه در ايام مذاكرات به سنگ‌اندازي در پيشبرد مذاكرات شهره شده بود. آلمان و انگلستان نيز در اين مذاكرات نقش مثبتي ايفا كردند و حداقل آنكه نقشي همانند فرانسه نداشتند. پس از دستيابي به برجام نيز اروپايي‌ها با سرعت بيشتري نسبت به ساير كشورها در ايران حاضر شدند. مجيد تفرشي در گفت‌وگو با «اعتماد» در رابطه با نخستين سفر اروپايي حسن روحاني و ابعاد آن معتقد است كه با امضاي نهايي و اجرايي شدن توافق، اروپا از نظر اقتصادي، سياسي و امنيتي نه در شرايطي قرار دارد كه بخواهد مجددا با امريكا عليه ايران متحد شود و نه رفتار هوشمندانه بين‌المللي ايران چنين بهانه‌اي را براي پيشبرد چنين نقشه‌اي به كشورهاي غربي مي‌دهد كه همانند دوران رياست‌جمهوري آقاي محمود احمدي‌نژاد يك بار ديگر به‌طور كامل عليه ايران متحد شود. مشروح گفت‌وگوي «اعتماد» با اين تحليلگر ارشد مسائل اروپا در ادامه مي‌آيد.

  ‌ دليل  سفر آقاي روحاني در اين مقطع به اروپا چيست؟   آيا امكان سفر به اروپا قبل از دستيابي به برجام و اجراي آن وجود داشت؟
واقعيت اين است كه از ابتداي انتخاب تاريخي آقاي حسن روحاني به رياست‌جمهوري ايران، دعوت و برنامه‌ريزي براي سفر ايشان به كشورهاي عضو اتحاديه اروپايي مطرح شده بود ولي با توجه به برقرار بودن تحريم‌هاي اقتصادي، سياسي و نظامي، در ابعاد جهاني، اروپايي و خودسرانه يك‌جانبه، شرايط براي چنين سفري مهيا نبود. البته از ابتدا مشخص بود كه آغاز رياست‌جمهوري روحاني، آغاز دوران اتخاذ رويكرد جديد براي هردو سوي پرونده هسته‌اي است اما تا پيشرفت جدي و عملي موضوع راه زيادي باقي بود. علاوه بر آن، در هر دو سوي ماجرا، گروه‌هاي تندرو با انگيزه‌هاي اقتصادي، سياسي و ايدئولوژيك حضور داشتند كه تلاش داشتند اين توافق را برهم بزنند. ديدارها و سفرهاي احتمالي رييس‌جمهوري ايران با سران كشورهاي تحريم‌كننده مي‌توانست بهانه مناسبي به دست تندروان ايراني و خارجي براي برهم زدن اين روند بدهد. پس از امضاي توافق تاريخي 14 جولاي سال گذشته ميلادي بين ايران و گروه 1+5 در وين، عملا راه براي چنين ديدارهايي كاملا فراهم شد. البته فراموش نكنيم كه سفر روحاني به ايتاليا و فرانسه قرار بود حدود دو ماه قبل انجام شود كه به دليل هم‌زمان شدن با حملات تروريستي در پاريس ناگزير به تعويق افتاد.
  ‌‌ در زمان مذاكرات شاهد نقش‌آفريني مثبت اروپايي‌ها بوديم. آيا در اين مقطع مي‌توان از نزديكي ايران و اروپا فارغ از روابط تهران و واشنگتن سخن گفت؟
اولا بايد توجه داشت كه تا زماني كه سكان مذاكره غرب و كشورهاي تحريم‌كننده با ايران در دست سه كشور اصلي اروپايي (آلمان، بريتانيا و فرانسه) بود و امريكا در حاشيه مذاكرات قرار داشت، در عمل كار جدي در مذاكرات پيش نرفت. با جدي شدن روند گفت‌وگوها در يك سال قبل از توافق وين و مطرح شدن گزارش‌هايي در مورد امكان رد هرگونه توافق با ايران توسط كنگره و سناي امريكا، رهبران غربي براي نخستين‌بار به صورت گسترده مطرح كردند كه حاضر به دنباله‌روي از امريكا در شكستن مذاكرات و برقراري تحريم‌هاي جديد در شرايطي كه ايران به تعهدات خود عمل مي‌كند، نيستند. اكنون با امضاي نهايي و اجرايي شدن توافق، اروپا از نظر اقتصادي، سياسي و امنيتي نه در شرايطي قرار دارد كه بخواهد مجددا با امريكا عليه ايران متحد شود و نه رفتار هوشمندانه بين‌المللي ايران چنين بهانه‌اي را براي پيشبرد چنين نقشه‌اي به كشورهاي غربي مي‌دهد كه همانند دوران رياست‌جمهوري آقاي محمود احمدي‌نژاد يك بار ديگر  به طور كامل عليه ايران متحد شود.
‌‌ به چه ميزان خطر تروريسم و شرايط منطقه‌اي موجب نزديكي ايران  اروپا شده است؟
شايد هنوز صحبت از نزديك شدن كامل ايران و اروپا كمي زود باشد ولي مسلما شرايط به سوي اين هدف در حال حركت است. مسائلي چون تداوم بحران اقتصادي جدي در اروپا و نيازهاي دو طرف به همكاري‌هاي بلندمدت اقتصادي، بحران تروريسم افراطي در خاورميانه و كشانده شدن عمليات داعش به اروپا و امريكا، درك جديد غرب از اين واقعيت كه انزوا و ناديده گرفتن ايران هيچ مشكلي را در منطقه خاورميانه و خليج فارس حل نخواهد كرد. از سوي ديگر، نااميدي نسبي و تدريجي غرب از رويكرد پادشاهي عربستان سعودي و متحدانش در بحرين، سوريه و يمن نيز به توجه به قدرت تشيع و ايران بسيار موثر بوده و نتايج آن را در آينده بايد شاهد بود. اين همه البته به شرط درايت و بازي درست و هوشمندانه ايران به دست خواهد آمد.
‌‌ با توجه به قراردادهاي كلان اقتصادي و تجاري ميان ايران با چين و روسيه، آيا دولت يازدهم به دنبال انعقاد قراردادهاي مشابه با كشورهاي اروپايي براي برقراري توازن اقتصادي با شرق و غرب خواهد بود؟
انعقاد قراردادهاي كلان بين ايران از يك سو با چين و روسيه از سوي ديگر، محصول و مرهون بحران ناشي از تحريم‌ها و تبعات آنها بوده است. اكنون ايران گزينه‌هاي بيشتر و بهتري پيش‌روي خود دارد. طبعا اگر غرب وارد بازار ايران شود، هم براي خود كشورهاي غربي مناسب است و هم براي ايران. رقابت كمپاني‌هاي خارجي موجب سود بيشتر و انتخاب اصلح براي ايران است. امكان رسيدن به سقف آرزوهاي چين و روسيه در بازار ايران كم است، ولي شركت‌هاي غربي مي‌توانند در اين بازار سهيم باشند. اين البته منوط به شرايط مهمي از جمله ورود بانك‌ها و موسسات بيمه غربي به ايران و پايين آوردن ريسك سرمايه‌گذاري در ايران و همچنين افزايش كارآمدي تجاري در كشور و كاهش فساد و سوءمديريت در ايران است كه انجام ندادن اين موارد مانع هرگونه سرمايه‌گذاري خارجي چه از سوي چين و روسيه و چه از سوي اروپا و امريكا خواهد شد.
‌‌ در صورتي كه ادامه اجراي برجام ازسوي دولت آينده امريكا با تهديد روبه‌رو شود، موضع اروپايي‌ها چه خواهد بود؟ آيا آنها همراه با  امريكا خواهند شد؟
من بر اين باور هستم كه دولت جديد امريكا، از هر حزب كه باشد، قادر به برهم زدن توافق موسوم به برجام نخواهد بود. مساله فقط ايران نيست. برهم زدن برجام يعني خدشه‌دار كردن اعتبار دولت امريكا در چشم هم‌پيمانان اروپايي خود، چين و روسيه. ولي طبعا يك دولت تندروي جديد در امريكا مي‌تواند به بهانه‌هايي ديگر كار را بر ايران سخت بگيرد. در اين شرايط احتمالي نيز من فكر نمي‌كنم اروپا آماده پيروي دوباره از امريكا باشد؛ به شرط درست عمل كردن از سوي ايران چنان كه در دو سال و نيم گذشته شاهد اين مساله از سوي ايران بوده‌ايم. البته بايد توجه داشت كه به دلايل اقتصادي و بنا به نظر اكثريت افكار عمومي امريكا، حتي برخي از نامزدهاي تندروي رياست‌جمهوري در آن كشور مخالف حضور نظامي و راهبردي كشورشان در خارج از قاره امريكا و به خصوص خاورميانه و خليج فارس هستند. لذا ورا و فراي شعارهاي انتخاباتي مرسوم، خيلي از تندروهاي امريكايي اساسا به دلايل داخلي خود، علاقه‌اي به درگيري و ايجاد تنش‌هاي قبلي با ايران ندارند.
‌‌ با توجه به درخواست كشورهاي اروپايي براي همكاري با ايران آيا مي‌توان انتظار  فاصله گرفتن اروپا از متحدان منطقه‌اي امريكا و نزديكي آنها با ايران داشت؟
نزديك شدن بيش از حد اروپا به امريكا در هفت يا هشت سال اخير، مرهون دوران گذار سياست خارجي امريكا از جورج بوش پسر به باراك اوباما بود. اوباما با زيركي و ظرافت توانست در موارد مختلفي از جمله ايران، اروپا را با واشنگتن متحد كند. به نظر مي‌رسد با حل مساله ايران، ظهور داعش و گسترش دامنه عمليات آن به اروپا و امريكا، مشكلات عربستان، بحران سوريه، مشكلات اقتصادي غرب و به خصوص اروپا و همچنين اختلاف‌نظرهاي راهبردي با تندروان امريكايي، اين اتحاد كامل در دوران رييس‌جمهوري جديد و بعدي امريكا ادامه نيابد. ايران يكي از دلايل اين گسست احتمالي است ولي شرايط به صورتي است كه اروپا مايل به بازگشت به دوران تحريم، جنگ و رقابت تسليحاتي و عمليات زميني درازمدت برون‌مرزي شبيه افغانستان و عراق و سوريه و... در همراهي با اهداف و سياست‌هاي امريكا نيست. اين به معماي غيرممكن بودن بازگشت اتحاد كامل اروپا و امريكا نيست. هرگونه حادثه شگفتي‌ساز مي‌تواند اين روند را تغيير دهد ولي احتمال آن در حال حاضر كم به نظر مي‌رسد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون