نگاهي به نمايش «مالي سوييني» به كارگرداني مرتضي مير منتظمي
شنيدني، با بوي تند ماهي مرده
پيام رضايي/ مالي سوييني اثر تحسين شده «براين فري يل» ايرلندي است كه به كارگرداني مرتضي ميرمنتظمي در تماشاخانه ايرانشهر به صحنه رفته است. اين نمايش داستان زني نابينا به نام مالي است كه با كمك پزشكي، بينايي خود را به دست ميآورد. او پس از بينا شدن و ديدن واقعيتهاي جامعه، كمكم به خاطر شوكهاي عصبي به نابينايي دچار ميشود. مالي سوييني يك چالش جدي براي كارگردانان تئاتر است زيرا اثري است فاقد ميزانسنهاي معمول و بيشتر نمايشنامه راديويي را تداعي ميكند. البته اين روند را بايد
در راستاي نزديك شدن به جهان نابينايي مالي سوييني يعني شخصيت اصلي نمايش درك كرد. با اينحال مخاطب تقريبا در بخش زيادي از نمايش چندان وجوه ديداري را تجربه نميكند و بيشتر به شنيدن تن ميدهد.
فري يل همچون ديگر نمايشنامهنويسان ايرلندي مساله اصلي را خودِ ايرلند و بهطور خاص مهاجرت قرار داده است. در حقيقت نمايش مالي سوييني را ميتوان نقدي تند به مساله مهاجرت قلمداد كرد. زن نابينايي كه در جهان بينور خود شاد است و به وسوسه، تن به بينايي ميدهد اما آنچنان جهان بينايي را ناخوشايند مييابد كه در پي شوكهاي متعدد عصبي سرانجام دوباره نابينا ميشود. در خلال روايت نمايش ما با دو شخصيت ديگر يعني شوهر مالي سوييني و پزشك معالجش نيز آشنا ميشويم. مير منتظمي به خوبي دريافته است كه اثرش شنيداري است و به همين دليل ترجيح داده با گروه بازيگراني كار كند كه صداي تربيت شدهاي دارند و ميتوانند تنها با صدا، همراهي مخاطب را در پي داشته باشند. الهام كردا بازيگر نقش مالي سوييني است و صابر ابر و عباس جمالي نيز به ترتيب نقش همسر و پزشك او را بازي ميكنند. بازيها مناسب و پيشبرندهاند. هرچند گاه به وضوح لحن شخصيتهاي مرد نمايش، حالتي نمايشيتر به خود ميگيرد. حالتي كه گاه با تشديد و غلوشدگي تلاش ميكند تا از مخاطب خنده بگيرد كه البته در چنين فضاي كمتحركي به مذاق مخاطب خوشايند است.
ميرمنتظمي در طراحي صحنه كه خود آن را انجام داده است به شكلي استعاري از ميزي شبيه آنچه در نشستهاي مطبوعاتي ميبينيم استفاده كرده است. با اين تفاوت كه درون اين ميز يك آكواريم بزرگ است كه از اواسط نمايش يكي از اصليترين بنمايههاي مالي سوييني يعني «ماهي» را در اختيار كارگردان و بازيگران ميگذارد. پزشك در بخشي از نمايش پس چند دقيقه تلاش، ماهي را با دست از آكواريم بيرون ميكشد و جلوي صحنه پرتاب ميكند و الهام كردا با چنان محبتي ماهي مرده را به آغوش ميكشد كه بوي آن تا انتهاي سالن هم استشمام ميشود. پس از او نوبت به همسرش و دكتر است تا به نوبت ماهي را سلاخي كرده و به شكل خام در بشقابي سرو كنند. مالي سوييني داستاني تمام شده را روايت ميكند اما طبيعي بودن آنچه بر اين «ماهي» ميگذرد، خوني را به رگهاي داستان ماليسوييني تزريق ميكند كه بهشدت نيازمند آن است. به شكل غريبي خشونت عرياني كه در آثار هموطن فري يل يعني مارتين مك دونا وجود دارد و ديده ميشود، در نمايش مالي سوييني به شكل غير مستقيم اما تمام عيار حس ميشود. خشونتي كه شايد بتوان ريشههاي آن را به تاريخ پر فراز و نشيب ايرلند بازگرداند.
با اينهمه نمايش مالي سوييني به كارگرداني مرتضي ميرمنتظمي و گروه بازيگران خوبش، تا حدودي فرجام مشترك همه متنهاي درخشان را نيز با خود دارد. آن هم اينكه به نظر ميرسد وقتهايي از نمايش خود متن در حال كارگرداني است و چندان اثري از مفهوم «اجرا» يعني آنچه كارگردان به متن ميافزايد، ديده نميشود. مالي سوييني بيشتر شنيدني است و بخشي از اين اتفاق بدون شك تاثير قدرت متني است كه كارگردان را به راه خود برده است. اين چالشي است كه همه متون برجسته ادبيات نمايشي كه از منطق دراماتيكي و ديالوگنويسي بالايي بهره ميبرند، با خود دارند. با اينحال ميزان استقبال از اين نمايش نشان ميدهد كه تا چه حد مخاطبان امروز تئاتر تشنه قصهگويي و روايتي سالم و دراماتيك هستند. روايتي كه حتي ممكن است به جاي ديدني بودن، تنها شنيدني باشد و اينگونه است كه گروه اجرايي اين نمايش تجربه موفقي را پشت سر گذاشتهاند؛ تجربهاي كه بخشي از آن مرهون غلبه بر وسوسه نوشتن است.