ميزان راي ملت
سيد علي ميرفتاح
آيا اگر ما به يكي كه شوراي نگهبان تاييدش كرده، راي بدهيم و به يك نفر ديگر كه او را هم شوراي نگهبان تاييد كرده، راي ندهيم مرتكب گناه و خطا شدهايم؟ همه زيبايي مردمسالاري ديني به همين است كه «مردم» به هر كس بخواهند راي ميدهند و به هر كس هم نخواهند راي نميدهند. رهبري اگر دقت كرده باشيد چه در پيامشان و چه در بياناتشان از شركت مردم در انتخابات قدرداني كردند و حتي به صراحت گفتند كه مردم كارشان را كردند و حالا نوبت مسوولان است كه كار بكنند. صراحتا از راي نياوردن حضرات آيات يزدي و مصباح ابراز ناخرسندي كردند اما مردم را بابت راي ندادن ملامت نكردند و اتفاقا حضور مردم در انتخابات را تمجيد كردند... با اين همه از سوي بعضي از سخنرانان و نويسندگان موجي راه افتاده تا رايدهندگان تهراني و غيرتهراني را سرزنش كنند و فعالان سياسي را هم به اتهامات عجيب و غريب متهم كنند. يعني چيزي كه مزيت نظام جمهوري اسلامي است، تبديل به بهانهاي شده كه به واسطه آن حريف را از ميدان به در كنند و يك كار صددرصد قانوني و منطقي را غيراخلاقي و ناجوانمردانه جلوه دهند. يادمان باشد كه نه فعالان سياسي و نه رايدهندهها هيچ كار بدي نكردهاند و به هيچ مقدار از خط و ربطهاي قانوني پا بيرون نگذاشتهاند. سليقه سياسي را نميشود بلكه نبايد يكسان كرد. گروهي اين، گروهي آن پسندند. اصلا خوبي دموكراسي همين است كه در آن همه سليقهها ميتوانند قانوني و منطقي اظهار وجود كنند و به قدر وسع جلب راي كنند. اما برخوردي كه بعضي خطبا ميكنند چنين است كه گويي فعالان سياسي و رايدهندهها از موقعيت انتخابات سوءاستفاده كرده و اتفاقي تلخ و ناگوار را باعث شدهاند. اگر بنا بود در انتخابات رقابت پيش نيايد و هر گروه به نفع خود تبليغ نكند و مردم هم مطابق سليقه حاكم عمل كنند، پس اصلا چه نيازي به انتخابات بود؟ فكر ميكنيد قانونگذار از سوي تفنن و تعارف، در ساختار سياسي ما جاي انتصابات، انتخابات تعبيه كرده است؟ قانونگذار ميتوانست كار خود و كار حاكميت را راحت كند و نصف بيشتر انتخابات را از سر راه بردارد و با انتصابات كار خود را راه بيندازد. اما اين كار را نكرد و با هزار سختي و مصيبت فرآيند دموكراتيك را حفظ كرده است. ممكن است به لحاظ نظري، خيليها اعتقاد به راي مردم نداشته باشند و انتخابات را فرماليته بدانند، يا به آن بدبين باشند و فكر كنند كه اكثريت در خطا و اشتباهند. در اين باره ميشود بحث كرد و حتي كتاب نوشت و سخنراني كرد. اما مهم اين است كه در ساختار سياسي جمهوري اسلامي راي مردم ارزش و اهميت فوقالعادهاي دارد و در تمام مراتب، ميزان، راي ملت است، چه با آن موافق باشيم و چه با آن مخالف. اتفاقا مزيت مردمسالارانه اين نظام هم همين است كه رايي از بالا ديكته نميشود و مردم مختارند به جرياني و به كسي راي بدهند كه با سليقه حاكميت در تضاد است. اتفاقا حالا كه معلوم شده راي مردم منطبق با سليقه حاكميت نيست، حرف آنها كه انتخابات را نمايشي ميدانند بياعتبار ميشود. حرف همه آنها كه ميگويند فرآيند انتخابات نمايشي و فرمايشي است بياعتبار شده است .كارشناسان سياسي كه روزها و شبهاي متمادي در شبكههاي ماهوارهاي تحليلهاي آبكي كردند و قصهها ساختند و راي مردم را بياهميت جلوه دادند، نميدانم حالا چه حرفي دارند بزنند وچگونه ميتوانند توجيه كنند كه برخلاف آنچه تبليغ كردند، هنوز هم ميزان، راي مردم است وهمه در هر مرتبهاي- حتي اگر موافقت قلبي با آن نداشته باشند - به خواست مردم گردن مينهند وآن را ميپذيرند.
در واقع چيزي كه به نظام مشروعيت ميدهد همين حضور و خواست مردم است كه در همه مراتب ومراحل امكان ظهور دارد.