تاكتيك اصولگرايان براي حل دو بحران سياسي مجلس دهم
جذب لاريجاني، دفع اصولگرايان معتدل و احياي دو قطبيهاي قديمي
اصولگرايان منتقد دولت در آستانه تشكيل مجلس دهم روي دو چيز تمركز كردهاند؛ جذب لاريجاني منهاي اطرافيانش و تشكيل دوباره دوقطبي اصلاحطلب – اصولگرا. اينها دو وضعيتي هستند كه ميتوانند دو بحران اين جريان را در بهارستان دهم حل كنند؛ جذب لاريجاني براي فايق شدن بر بحران خلأ رهبر سياسي در پارلمان و تشكيل فراكسيونهاي اصلاحطلب و اصولگرا براي حل بحران «عدد» جرياني كه اكثريت مطلق را بهطور كلي از دست داده است. ديروز نقوي حسيني كه سخنگوي كميته هفت نفره اصولگرايان منتخب مجلس دهم است در گفتوگويي با «ايلنا» تاكيد كرده كه اين مجموعه براي مجلس بعدي نه مدل فراكسيون اصولگرايان را در پيش خواهد گرفت و نه مدل فراكسيون رهروان را. او در آسيبشناسي خود موارد انتقاد به اين دو مدل را اينگونه مطرح كرده است: «عضو فراكسيون رهروان ولايت مجلس نهم با انتقاد از عملكرد اين فراكسيون گفت: در فراكسيون رهروان، اقليتهاي مذهبي هم حضور دارند و اصلاحطلباني همچون تاجگردون و پيرموذن به عنوان گرداننده فراكسيون فعاليت ميكردند و در نهايت نيز رييس و نايبرييس فراكسيون در ليست اصلاحطلبان قرار گرفت. واقعا اين چه مدلي از اصولگرايي است؟! ما اين شيوه اصولگرايي را قبول نداريم و معتقديم بايد فراكسيوني تشكيل شود كه اعضاي آن حداقل منشور اصولگرايي را قبول داشته باشد. فراكسيون اصولگرايان مجلس نهم نيز آنچنان كه بايد چترش براي تمام اصولگرايان گسترده نبود. بنابر اين فراكسيون اصولگرايان مجلس دهم بايد در عين اينكه از محدوديتهاي فراكسيون اصولگرايان مجلس نهم دوري ميكند، همزمان آنچنان هم گسترده نباشد كه همه اصلاحطلبان را نيز دربربگيرد. اين تاكتيك به شكل مشهودي در پي دو چيز حركت ميكند؛ بازيابي هويت اصولگرايي به موازات بازيابي اكثريت آن در مجلس. اصولگرايان در سخنان خود تلخكاميشان از نزديكي برخي معتدلين اين جريان به اصلاحطلبان و اعتداليون را پنهان نميكنند. همانطور كه سنگيني نتيجه انتخابات هفتم اسفند را نيز پنهان نكردهاند. به عبارتي به نظر ميرسد در پي چند سال نزاع دروني آنها ياد خاطرات «جبهه متحد اصولگرايي» افتادهاند كه روزگاري پيكري واحد در مقابل رقيب اصلاحطلب به نظر ميرسيد؛ چيزي كه ميخواهند آن را بازسازي كنند اما گويا اتفاقات همين سالها نه از سر آنها دست بر ميدارد و نه رفقيان ديروزشان كه حالا موئتلف دولت اعتدالي هستند.
نقوي حسيني در همين سخنان اخير خود خبر از «فروپاشي» فراكسيون رهروان داده و البته با لفظ خاصي از چنين فروپاشي ابراز خوشحالي هم كرده. او گفته كه «رييس و نايبرييس اين فراكسيون كه ادعاي اصولگرايي داشت، يك شبه از اينسوي طيف اصولگرايي به طيف مقابل ميروند، طبيعي است كه فراكسيون فرو ميپاشد و اين دو نفر با اين اقدام عجيبشان به پديده انتخابات تبديل شدند.»
هر چند بهروز نعمتي، همان نايبرييس مد نظر نقوي حسيني در پاسخ به او گفته كه «فعاليتهاي فراكسيون رهروان ولايت، همچون پيش از برگزاري انتخابات مجلس دهم، تا پايان دوره نهم مجلس ادامه خواهد داشت»، اما اصل موضوع شايد جاي ديگري باشد. همان جايي كه اصولگرايان نشان ميدهند حتي بسي بيش از اينها براي يكديگر غير قابل تحمل شدهاند و حتي همان فهرست نيمبندشان براي هفتم اسفند هم بر پايههايي بس لرزان استوار شده است. نشانههاي اين را در سخنان ديروز سيد مهدي طباطبايي، عضو شاخص جامعه روحانيت در گفتوگو با خبرآنلاين ميتوان يافت؛ جايي كه گفته است: «قدرت انسجام در اصولگرايي از بين رفته است، اختلافات جدي وجود دارد، عقلا بايد به فكر بيفتند و عنان را به دست بگيرند و اجازه ندهند فضا دست تندروها باشد. اين اصولگرايي به زودي دچار انشقاق خواهد شد و گروه سومي متولد ميشود كه من اعلام ميكنم هم اصلاحطلب هم اصولگراي باقي مانده را دچار بحران ميكند.» اين حرفهاي كسي است كه براي همين انتخابات مجلس دهم در جلسات هماهنگي اصولگرايان هم شركت ميكرد.
در چنين وضعيتي نقوي حسيني درباره سرنوشت تشكيل فراكسيون اصولگرايان مجلس دهم اينگونه اظهارنظر كرده؛ «در اين مسير با رييس محترم مجلس، شوراي هماهنگي ائتلاف اصولگرايان و شخصيتهاي موثر جريان اصولگرايي مشورت خواهد كرد.» ياد كردن از علي لاريجاني بدون اطرافيانش و البته در شرايطي كه تا همين چند هفته پيش مورد حمله همين جريان قرار داشت تنها نشان از نياز اصولگرايان براي داشتن چهرهاي تعيين كننده در قامت يك رهبر سياسي در مجلس دهم دارد ولي حضور اين چهره منهاي حاميان اصلياش معنايي جز ادامه دعوا در اردوگاه اصولگرايي نخواهد داشت.