سكوت سنگين در رياض
ري تكيه
گروه جهان| باراك اوباما، رييسجمهور ايالات متحده روز سهشنبه هفته گذشته در سفري كه آخرين و بيثمرترين سفر وي در قامت رييسجمهور امريكا بود به عربستان سعودي رفت. مساله مورد اختلاف هم تنها پرونده 28 صفحهاي منتشر نشده در خصوص حادثه يازدهم سپتامبر نبود. اين روزها، امريكا و عربستان سعودي به منطقه كه نگاه ميكنند دو دورنماي متفاوت و تضارب منافع متفاوت را ميبينند.
رياض، مجموعهاي از تناقضها را ميبيند كه امريكا بايد حل و فصل كند و كشورهاي در حال فروپاشي را كه بايد بازسازي شوند. سعوديها از اوباما تعهدي براي مقابله با ايران، تغيير موازنه قدرت در سوريه براي بركناري بشار اسد و حل مساله اسراييل – فلسطين ميطلبند.
نقطه ديد واشنگتن در منطقه بسيار باريكتر و طمعها و آرزوهاي اين كشور هم محدودتر هستند. امريكا به مبارزه با تروريسم در منطقه و تكيه بر پهپادها براي حمله پايبند است. امريكا به دنبال از نفس انداختن داعش و ممانعت از تسلط وي بر شهرهاي استراتژيك عراق است و اميدوار است كه شايد ديدارهاي ديپلماتيك در وين و ژنو بتواند از تنش در جنگ سوريه بكاهد. فراتر از اين مسالهها اين است كه اوباما هيچ سياست خاص امريكايي در خصوص خاورميانه ندارد. تنها سياست وي در اين منطقه حصول توافق هستهاي با ايران بوده كه البته سعوديها نميخواهند در خصوص آن سخني بگويند. اوباما كه زماني اعراب را مفتخور خطاب كرده بود در اين سفر تمايلي نداشت وضعيت خود در منطقه را بيش از آنچه هست، وخيم كند.
وي تنها ابراز اميدواري كرد كه عربستان و ايران بتوانند حسن همجواري را به جا بياورند و البته راهكاري هم براي اين مساله ارايه نكرد. با وجود تمام سرمايهگذاريهاي انجام گرفته، دولت اوباما نتوانست تلاشها براي برقراري صلح ميان فلسطين و اسراييل را پيش ببرد. امريكا هيچ علاقهاي به دولت- ملتسازي در هيچ كشوري حتي كشورهايي كه خود آنها را تخريب كرده مانند عراق و ليبي ندارد.
در خصوص ايران نيز شايد امريكا طبق ترس متحدانش در خليجفارس آنقدر وارد رابطه نزديك با تهران نشود اما رسيدن به تفاهم و مصالحهاي با ايران در پروندههايي نظير عراق و مبارزه با داعش چندان دور از ذهن نيست.
توافق هستهاي براي دولت اوباما پيروزي بزرگي است و شايد اين نخستينبار است كه امريكا به سياستهاي ايران در منطقه حياتي خليج فارس واكنشي نشان نميدهد. ترجيح ديپلماسي بر تقابل نظامي، نگاه مردد وي به متحدان قديمي و سنتي امريكا، تمايل وي به تنشزدايي از رابطه با كشورهايي كه در گذشته متخاصم خوانده ميشدند و بيميلي وي به ابقاي تمام و كمال در خاورميانه جهان عرب را ترسانده است. سعوديها در تلاشهاي اخير كنگره امريكا براي به محاكمه كشيدن سياستهاي عربستان در قبال حادثه تروريستي 11 سپتامبر، اين حقيقت را ميبينند كه واشنگتن ديگر به اتحاد با عربستان مانند گذشته نگاه نميكند.
سعوديها هم با تهديد به خارج كردن تمام دارايي خود از ايالات متحده به سبك و سياق خود نشان دادند كه به گونهاي به اين عمل خلاف منافع سعودي از سوي امريكا، عكس العمل نشان خواهند داد كه بيانگر بياهميتي سعوديها به اتحاد سابق باشد. در جريان سابقه دوجانبه دو كشور همواره طرف ثالثي وجود داشته كه امريكا و عربستان در قبال آن سياست واحدي داشتهاند پس اتحاد خود را حفظ كردهاند.
امروز دولت اوباما دشمني نميبيند كه براي مهار آن به حمايت عربستان نياز داشته باشد. پيش از اين ايران آن كشور سوم بود اما واشنگتن با توافق هستهاي با ايران، اين بازيگر سوم را هم از معادلات مشترك خود با رياض حذف كرد. حل مساله فلسطين و اسراييل زماني نياز واشنگتن به برخورداري از متحدي در جهان عرب را توجيه ميكرد اما چنين طمعي ديگر در سياست خارجي واشنگتن معنايي ندارد. با تغيير بازار جهاني انرژي، امريكا اندكاندك در حوزه تامين انرژي مستقل ميشود و از اهميت نفت عربستان هم كاسته ميشود.
علاوه بر اين ترديدها در رويكرد دوگانهاي كه عربستان در صحنه مبارزه با تروريسم به خصوص در پروندههاي القاعده و داعش اتخاذ كرده است هم بر چالشهاي رابطه امريكا و عربستان افزوده است. سعوديها حتي نميتوانند اميدوار باشند كه با تغيير چهره سكاندار كاخ سفيد در سال آتي ميلادي، اين تضاد منافع به وجود آمده در رابطه رياض و واشنگتن حل و فصل خواهد شد. اوباما تنها فردي در جبهه دموكراتها نيست كه نارضايتي خود از وضعيت در خاورميانه را نشان ميدهد. حتي در جبهه جمهوريخواهان هم حاضران در راس هرم انتخاباتي خواهان حمايت از پروسهاي براي روي كار آمدن دولتهاي دموكرات در جهان عرب هستند. خاورميانه انتقال قدرتهاي خشونتآميز را تجربه ميكند اما به نظر ميرسد كه بخش اعظمي از اين مسير را بايد بدون كمك امريكا طي كند. بايد منتظر ماند و ديد كه آيا قرن 21، قرن حضور پررنگ امريكا در نقطه ديگري از جهان است يا خير اما به نظر نميرسد كه آن نقطه ديگر، خاورميانه باشد. روي ديگر سكه اين است كه نشست اوباما با اعضاي شوراي همكاري خليج فارس، نمايشي از دوستي ميان دو طرف بود. فروش تجهيزات نظامي ادامه خواهد داشت چرا كه مجهزترين كشورهاي حاضر در حاشيه خليج فارس همچنان ميخواهند بر حجم تسليحات در انبارهاي خود بيفزايند.
اما ديگر سخني از ائتلافهاي تاريخي نيست و اين ميزبان فروش تجهيزات ميتواند سطح اصطكاك دوطرف با هم را نيز افزايش دهد.
منبع: فارن پاليسي